هدیه ویژه طراحی سایت و فروشگاه اینترنتی
ثبت شرکت – تغییرات – ارائه صورتجلسات –پلمپ دفاتر – کد اقتصادی –حسابداری – ثبت محدود
جايگاه مخارج بازاريابي در حسابداري تحقيق و توسعه
تشكيل شركتهاي تجاري در اشكال حقوقي گوناگون براي گرد آمدن سرمايههاي بيشتري جهت گسترش فعاليتهاي توليدي، از پيامدهاي انقلاب صنعتي بود كه با رشدي فزاينده در شمار و ابعاد شركتها همچنان ادامه دارد. به دنبال انقلاب صنعتي، فعاليتهاي توليدي از درون خانهها يا كارگراههاي كوچك خانوادگي به كارگاههاي بزرگ با كاركنان بيشتر و ماشينهاي نوساخته انتقال يافت و در كنار آنها بازارهاي گسترده براي داد و ستد كالاها و خدمات برپا شد. به اين ترتيب هم شيوه و هم شكل توليد و پخش كالاها تواماً دگرگون شد. شركتهاي توليدي و بازرگاني امروز به عنوان اشكال نوين توليد و پخش كالاها، بخش بزرگي از جامعهي سازماني كنوني را تشكيل ميدهند. جامعهي سازماني خود انقلابي در درون انقلاب صنعتي بود. يك انقلاب در انقلاب، انقلابي كه به گفتهي ليندبلوم، پرچمي براي آن بر افراشته نشد، هيچگاه آشفتگي را برنينگيخت، با ايستادگي روبرو نشد و زندگي ما را دگرگون ساخت.
امروزه با گوناگون شدن توليدات در اثر پيشرفت روز افزون فنآوري، ابعاد شركتها بزرگتر و دامنهي فعاليتشان گستردهتر شده است و به دليل لزوم برنامهريزي، هماهنگي و هدايت عمليات سازماني، مديريت شركتها از مالكيت آنها جدا گشته است. به اين ترتيب منشاء رشد و گسترش اساسي شركتها را بايد در كالاها و خدمات نويني دانست كه آنها عرضه ميكنند.
از ديگر سو، پاياني و تداوم حضور شركتها در بازارهاي رقابتآميز امروز نيز در حفظ و استوارسازي توان رقابتي آنها با دستيابي به نوآوريهاي علمي و فني نهفته است.
اما عرضه كالاها يا خدمات نوين كه منشا رشد شركتها به شمار ميآيند، خود پيوستاري از كنشهاي وابسته به يكديگر، مشتمل بر تحقيق، توسعه، توليد، بازاريابي، پخش و خدمات پس از فروش است كه اصطلاحاً زنجيرهي ارزش ناميده ميشود. نقطهي آغازين در عرضهي يك كالا يا خدمت نوين، پژوهش و پويش در زمينهاي خاص است كه از آن به عنوان تحقيق و توسعه نام برده ميشود. به دليل نهفتگي عامل نوآوري در اين گونه پژوهشها و پويشها همواره اين كوششها را از ديگر كوششها با عنوان تحقيقات مستثني ميكنند. در همين رابطه در بند 7 استاندارد حسابداري شماره 7 سازمان حسابرسي – حسابداري مخارج تحقيق و توسعه – آمده است:
"ملاك تشخيص فعاليتهاي تحقيق و توسعه از فعاليتهاي غيرمبتني بر تحقيق، وجود يا نبود عامل مهم نوآوري در اين فعاليتها است. اگر فعاليت مورد نظر از مسير عادي و يكنواخت خود جدا شود و به عرصههاي جديد راه يابد، معمولاً از نوع فعاليتهاي تحقيق و توسعه محسوب نميشود."
به موجب بند 5 استاندارد پيش گفته، كوششهاي تحقيق و توسعه و مخارج مربوط در سه گروه تحقيقات پايهاي، تحقيقات كاربردي و توسعه گروهبندي ميشوند. ولي با وجود اين گروهبندي كلي بند 6 همان استاندارد تاكيد ميكند كه "مرزبندي گروههاي بالا اغلب مشكل است و برخي از اين مخارج ممكن است خصوصيات بيش از يك گروه را دارا باشد. اين امر به ويه در مواردي صادق است كه محصولات يا خدمات جديد، پس از طي فرآيند تحقيق و توسعه وارد مرحلهي توليد شود و فعاليتهاي مربوط، هر دو خصوصيت توليد و توسعه را داشته باشد."
در ادامه در بند 11 همان استاندارد اشاره ميشود كه "مخارج تحقيقات محض و كاربردي را ميتوان به عنوان بخشي از عمليات مستمري تلقي كرد كه لازمهي نگهداشت سطح فعاليت واحد تجاري و حفظ موقعيت رقابتي آن است. چون انتظار نميرود و دورهي مالي خاصي از نتايج اين مخارج بهرهمند گردد، لذا چنين مخارجي در دورهي وقوع در صورت سود و زيان منعكس ميشود". از سوي ديگر با تبديل يافتهها و دستاوردهاي پژوهشي به طرحهاي توسعه براي توليد فرآوردهها، ارائهي خدمات يا فرآيندهاي ساخت نوين، مخارج انجام شده در ارتباط با اجراي طرحها به دليل انتظار وجود منافع آتي از آنها ميتواند در شمار مخارج انتقالي به دورههاي آتي قرار بگيرد. در همين رابطه در بند 12 استاندارد حسابداري شمارهي 7، حسابداري مخارج تحقيق و توسعه، آمده است:
"اغلب ميتوان توسعهي محصولات يا خدمات جديد و داراي كيفيت بهتر را از تحقيقات محض و كاربردي تميز داد. معمولاً اين گونه مخارج هنگامي انجام ميشود كه موفقيت پروژه از نظر تجاري و نيز منافع آتي حاصل (خواه به صورت افزايش درآمد و سود مربوط و خواه به صورت كاهش هزينه)، به گونهاي معقول مورد انتظار باشد. بنابراين مخارج ياد شده بايد تا حدي كه قابل بازيافت باشد به عنوان دارايي شناسايي گردد تا در دورههاي آتي بر اساس معيارهاي شناخت هزينه به سود و زيان منظور شود" در ادامه و در بند 13 استاندارد، شرايط شناسايي مخارج توسعه به عنوان دارايي برشمرده شده است.
كوششهاي انجام شده در گذار يك زنجيرهي ارزش، طبقهبندي مخارج برحسب كاركرد و نيز شيوهي عمل حسابداري در ارتباط با مخارج انجام شده در هر يك از مراحل زنجيرهي ارزش در شماي 1 نمايان است.
اما با شناسايي مخارج مطرح ميشود. در همين رابطه در بند 7 استاندارد حسابداري شماره 7 آمده است: "اگر مخارج توسعه به عنوان دارايي شناسايي شود، بايد آن را مستهلك كرد. استهلاك مخارج توسعه بايد با آغاز توليد تجاري يا كاربرد محصول، خدمت، فرآيند يا سيستم شروع شود و "بر مبنايي سيستماتيك به هر يك از دورههاي مالي تخصيص يابد. مبناي مذكور ممكن است ميزان فروش يا استفاده از محصول، خدمت، فرآيند يا سيستم و يا مدت زماني باشد كه انتظار ميرود موارد مذكور به فروش برسد يا مورد استفاده قرار بگيرد."
به اين ترتيب در صورتي كه فرآورده يا فرآيند نوين براي عرضه به بازار توليد ايجاد شده باشد و ميزان فروش يا مدت زمان مورد انتظار براي فروش، مبناي استهلاك مخارج توسعهي مربوط قرار گيرد، بايد بررسيهاي لازم از بازار پنهان (بالقوه) يا آشكار فرآورده يا فرآيند مورد نظر جهت اطمينان از امكانپذيري عرضهي تجاري آن نيز انجام شود.
حسابداري مخارج بازاريابي در مرحلهي توليد تجاري
براي آشنايي با حسابداري مخارج بازاريابي در فرآيند توسعه، نخست نگاهي به حسابداري مخارج بازاريابي در مرحلهي توليد تجاري مياندازيم.
در فرهنگ اصطلاحات بازاريابي، عرضه عبارت است از مقدار كالايي كه در يك زمان معين با بهاي معين براي فروش در بازار معين پخش ميشود. براي يك واحد انتفاعي، حاصل فروش كالاهاي عرضه شده، بازدهي پولي است كه همان سود ناويژه حسابداري آن را تشكيل ميدهد و اندازهي آن از رابطهي زير به دست ميآيد:
بهاي كالاهاي فروخته – فروش كالا = سود ناويژه
شكل گسترده اين رابطه برابر است با:
كيمته كالاهاي فروخته = سود ناويژه
(بهاي يك واحد كالاي فروخته – قيمت فروش يك واحد كالا)
با توجه به اين كه ميزان فروش يك كالا در يك بازار معين، نشان دهندهي سهم بازار واحد انتفاعي از آن بازار است، بر اين اساس شكل گستردهتر رابطهي بالا برابر خواهد بود با:
سهم بازار * اندازهي بازار = سود ناويژه
(بهاي تمام شده يك واحد كالاي فروخته – قيمت فروش كالا)
در مرحلهي توليد تجاري، هزينههاي توليد متحمل شده در گذار دوره، به كالاهاي توليد شده تخصيص داده ميشود و سپس براي تعيين سود ناويژه، بهاي كالاهاي فروش رفته در تقابل با فروش كالا قرار ميگيرد.
هزينههاي بازاريابي در اين مرحله كه كلاً مربوط به دستيابي براي سهم بيشتري از بازار است همانند هزينههاي پخش و فروش، به دليل اين كه پس از اتمام توليد متحمل ميشوند، تخصيصپذير به كالاهاي توليد شده نيستند و همراه با هزينههاي عمومي و اداري ه عنوان هزينههاي عملياتي از سود ناويژه كسر ميگردند تا سود عملياتي با توجه به عمليات توليد كالاها از يك سو و عمليات بازاريابي، پخش و فروش كالاهاي توليد شده از سوي ديگر توجيهپذير خواهد بود.
جهت کسب اطلاعات بیشتر با ایمیل info@arshiyagroup.ir تماس حاصل فرمایید و یا به شماره 500011008069819 پیامک ارسال فرمایید
موضوع : مقالات