استاندارد حسابداري شماره 25
گزارشگري بر حسب قسمتهاي مختلف
اين استاندارد بايد با توجه به ” مقدمهاي بر استانداردهاي حسابداري“
مطالعه و بكارگرفته شود.
مقدمـه
1 . هدف اين استاندارد، تجويز مباني گزارشگري اطلاعات مالي بر حسب قسمتهاي مختلف يك واحد تجاري است. اين اطلاعات در مورد انواع مختلف محصولات و خدمات ارائه شده و نيز مناطق جغرافيايي مختلف عمليات واحد تجاري است كه به استفادهكنندگان صورتهاي مالي در موارد زير كمك ميكند :
الف. درك بهتر عملكرد گذشته واحد تجاري،
ب . ارزيابي بهتر مخاطرات و بازدههاي واحد تجاري، و
ج . قضاوتهاي آگاهانهتر در مورد كل واحد تجاري.
2 . برخي واحدهاي تجاري، محصولات و خدمات متنوعي توليد و ارائه ميكنند يا در مناطق جغرافيايي متفاوتي فعاليت دارند كه از نرخهاي سودآوري، فرصتهاي رشد، انتظارات آتي و مخاطرات مختلفي برخوردارند. اطلاعات در مورد انواع مختلف محصولات و خدمات يك واحد تجاري و عمليات آن در مناطق جغرافيايي متفاوت، كه اغلب اطلاعات قسمت ناميده ميشود، براي ارزيابي مخاطرات و بازدههاي يك واحد تجاري مفيد است.
دامنه كاربرد
3 . كليه واحدهاي تجاري كه اوراق سهام آنها به عموم عرضه ميشود يا در جريان انتشار عمومي است بايد الزامات اين استاندارد را رعايت كند.
4 . ساير واحدهاي تجاري چنانچه داوطلبانه در صورتهاي مالي تهيه شده براساس استانداردهاي حسابداري، اطلاعات بر حسب قسمتهاي مختلف را افشا نمايند، بايد الزامات اين استاندارد را به طور كامل رعايت كنند.
5 . هنگام ارائه مجموعه صورتهاي مالي جداگانه واحد تجاري اصلي همراه صورتهاي مالي تلفيقي، اطلاعات مربوط به قسمتها فقط در صورتهاي مالي تلفيقي ارائه ميشود.
تعاريف
6 . اصطلاحات ذيل در اين استاندارد با معاني مشخص زير بكار رفته است :
* قسمت تجاري : جزئي قابل تفكيك از واحد تجاري است كه يك محصول يا خدمت يا گروهي از محصولات يا خدمات مرتبط را ارائه ميكند و داراي مخاطره و بازدهاي متفاوت از ساير قسمتهاي واحد تجاري است. عوامل زير بايد در تعيين محصولات و خدمات مرتبط در نظر گرفته شود :
الف . ماهيت محصولات يا خدمات،
ب . ماهيت فرآيندهاي توليد،
ج . نوع يا طبقه مشتريان براي محصولات يا خدمات،
د . روشهاي توزيع محصولات يا ارائه خدمات، و
ﻫ . ماهيت مقررات مربوط، براي مثال، مقررات بانكي و بيمهاي.
* قسمت جغرافيايي : جزيي قابل تفكيك از واحد تجاري است كه به ارائه محصولات يا خدمات در منطقه جغرافيايي مشخصي مشتمل بر يك كشور يا گروهي از كشورها اشتغال دارد و داراي مخاطره و بازدهاي متفاوت از اجزايي است كه در ساير مناطق جغرافيايي فعاليت ميكنند. عوامل زير بايد در تشخيص قسمتهاي جغرافيايي در نظر گرفته شود:
الف . تشابه شرايط اقتصادي و سياسي،
ب . روابط بين عمليات در مناطق جغرافيايي مختلف،
ج . مجاورت عمليات،
د . مخاطرات خاص ناشي از عمليات در مناطق مشخص،
ﻫ . مقررات كنترل ارز، و
و . مخاطرات نوسانات ارزي.
* قسمت قابل گزارش : قسمتي تجاري يا جغرافيايي است كه بر مبناي تعاريف پيشگفته مشخص ميشود و براساس اين استاندارد، افشاي اطلاعات قسمت در مورد آن ضرورت دارد.
* درآمد عملياتي قسمت : عبارت است از درآمد حاصل از فعاليتهاي اصلي و مستمر كه مستقيماً قابل انتساب يا برمبنايي منطقي، قابل تخصيص به قسمت است اعم از اينكه از فروش به مشتريان برون سازماني يا معاملات با ساير قسمتهاي همان واحد تجاري ناشي شده باشد.
* هزينه عملياتي قسمت : عبارت است از هزينههاي مرتبط با فعاليتهاي اصلي و مستمر كه مستقيماً قابل انتساب يا بر مبنايي منطقي قابل تخصيص به قسمت است اعم از اينكه مرتبط با فروش به مشتريان برون سازماني يا معاملات با ساير قسمتهاي همان واحد تجاري باشد.
* نتيجه عمليات قسمت : عبارت از درآمد عملياتي قسمت پس از كسر هزينه عملياتي آن است.
* داراييهاي قسمت : عبارت است از داراييهايي كه به طور مستقيم قابل انتساب يا بر مبنايي منطقي قابل تخصيص به فعاليتهاي عملياتي قسمت باشد.
* بدهيهاي قسمت : عبارت است از بدهيهايي كه مستقيماً قابل انتساب و يا بر مبنايي منطقي قابل تخصيص به فعاليتهاي عملياتي قسمت باشد.
7 . منشاء اصلي مخاطرات بر چگونگي سازماندهي و اداره واحدهاي تجاري اثر ميگذارد. بنابراين، ساختار سازماني و سيستم گزارشگري مالي داخلي واحد تجاري مبنايي براي تشخيص قسمتهاي آن است. مخاطرات و بازدههاي يك واحد تجاري، هر دو تحت تأثير محل جغرافيايي عمليات و نيز بازارهاي آن قرار ميگيرد. در نتيجه، قسمتهاي جغرافيايي ميتواند يكي از دو مورد زير باشد :
الف . محل استقرار تجهيزات توليد يا ارائه خدمت و ساير داراييهاي واحد تجاري، يا
ب . محل بازارها و مشتريان آن.
8 . تعيين قسمتهاي تجاري يا جغرافيايي جداگانه نيازمند قضاوت است. مديريت واحد تجاري براي اعمال اين قضاوت، هدف گزارشگري اطلاعات مالي قسمت را با توجه به اين استاندارد و خصوصيات كيفي اطلاعات مالي (طبق مفاهيم نظري گزارشگري مالي) در نظر ميگيرد. خصوصيات كيفي شامل مربوط بودن، قابل اتكا بودن و قابل مقايسه بودن اطلاعاتي است كه در مورد گروههاي مختلف محصولات و خدمات واحد تجاري و عمليات آن در مناطق جغرافيايي خاص گزارش ميشود. همچنين خصوصيات كيفي شامل مفيد بودن اطلاعات مالي براي ارزيابي مخاطرات و بازده كل واحد تجاري است.
9 . نمونههايي از داراييهاي قسمت شامل داراييهاي جاري مرتبط با فعاليتهاي عملياتي قسمت، داراييهاي ثابت مشهود، داراييهاي موضوع اجارههاي سرمايهاي و داراييهاي نامشهود است. اگر استهلاك يك دارايي در هزينه عملياتي قسمت منظور شود، دارايي مربوط نيز جزء داراييهاي قسمت قرار ميگيرد. داراييهاي قسمت، داراييهاي مورد استفاده براي مقاصد عمومي واحد تجاري يا دفتر مركزي را دربر نميگيرد. داراييهاي قسمت در صورتي شامل داراييهاي مورد استفاده مشترك دو يا چند قسمت است كه مبنايي منطقي براي تخصيص وجود داشته باشد. داراييهاي قسمت دربرگيرنده سرقفلي است كه مستقيماً قابل انتساب يا بطور منطقي قابل تخصيص به قسمت است و هزينه عملياتي قسمت شامل استهلاك سرقفلي مربوط است.
10 . نمونههايي از بدهيهاي قسمت شامل حسابها و اسناد پرداختني تجاري و ساير حسابها و اسناد پرداختني، پيشدريافت از مشتريان و ذخيرههاي تضمين محصول است. بدهيهاي قسمت شامل تسهيلات دريافتي، بدهيهاي مربوط به داراييهاي موضوع اجارههاي سرمايهاي و ساير بدهيهايي نيست كه براي مقاصد تأمين مالي و نه عملياتي تحمل ميشود. اگر هزينه سود تضمينشده در نتيجه عمليات قسمت منعكس شود، بدهي مربوط جزء بدهيهاي قسمت قرار ميگيرد. بدهيهاي قسمتهايي كه عمليات آنها عمدتاً ماهيت مالي ندارد، شامل تسهيلات دريافتي و بدهيهاي مشابه نيست، زيرا نتيجه عمليات قسمت بيانگر سود يا زيان عملياتي و نه سود يا زيان پس از هزينههاي مالي است.
11 . اندازهگيري داراييها و بدهيهاي قسمت شامل تعديلات مبالغ دفتري قبلي داراييها و بدهيهاي قابل تشخيص قسمت يك واحد تجاري است كه در تركيب واحدهاي تجاري تحصيلشده و حسابداري آن به روش خريد است. همچنين اگر داراييهاي ثابت مشهود بعد از تحصيل، با توجه به نحوه عمل مجاز جايگزين، تجديد ارزيابي شود داراييهاي قسمت براساس مبالغ تجديد ارزيابي شده اندازهگيري ميشود.
12 . درآمد عملياتي قسمت، هزينه عملياتي قسمت، داراييهاي قسمت و بدهيهاي قسمت، پيش از حذف ماندهها و معاملات درون گروهي، به عنوان جزئي از فرايند تلفيق، تعيين ميگردد، مگر اينكه چنين ماندهها و معاملات درون گروهي، بين واحدهاي تجاري گروه در درون يك قسمت باشد.
13 . رويههاي حسابداري اصلي قسمت همان رويههايي است كه در تهيه و ارائه صورتهاي مالي واحد تجاري استفاده ميشود. علاوه براين، رويههاي حسابداري قسمت شامل رويههايي است كه مختص گزارشگري قسمت است. تشخيص قسمتها، روش قيمتگذاري انتقالات بين قسمتها و مباني تخصيص درآمدها و هزينههاي عملياتي به قسمتها نمونههايي از اين رويههاي خاص ميباشد.
تشخيص قسمتهاي قابل گزارش
14 . قسمت تجاري يا قسمت جغرافيايي در صورتي بايد به عنوان قسمت قابل گزارش مشخص شود كه اكثر درآمد عملياتي آن از فروش به مشتريان برون سازماني عايد گردد، و
الف . درآمد عملياتي حاصل از فروش به مشتريان برون سازماني و معاملات با ساير قسمتها، حداقل 10 درصد جمع درآمد تمام قسمتها اعم از برون سازماني يا داخلي باشد، يا
ب . نتيجه عمليات قسمت اعم از سود يا زيان حداقل 10 درصد مجموع سود عملياتي قسمتهاي سود ده يا مجموع زيان عملياتي قسمتهاي زيان ده، هر كدام كه قدر مطلق آن بزرگتر است، باشد، يا
ج . داراييهاي آن حداقل 10 درصد جمع داراييهاي تمام قسمتها باشد.
15 . اگر جمع درآمد عملياتي از فروش به مشتريان برونسازماني كه قابل انتساب به قسمتهاي قابل گزارش است كمتر از 75 درصد جمع درآمد عملياتي تلفيقي يا درآمد عملياتي واحد تجاري باشد، بايد قسمتهاي ديگري به عنوان قسمتهاي قابل گزارش مشخص شود، حتي اگر آن قسمتها زير آستانههاي 10 درصد بند 14 باشد. اين عمل تا آنجا ادامه مييابد كه مجموع درآمد عملياتي قسمتهاي قابل گزارش حداقل 75 درصد جمع درآمد عملياتي تلفيقي يا درآمد عملياتي واحد تجاري باشد.
16 . قسمت يا قسمتهايي كه زير تمام آستانههاي اهميت طبق بند 14 قرار ميگيرد و مشمول بند 15 نميشود بايد به طور جداگانه تحت عنوان ساير (قسمتهاي تخصيص نيافته) گزارش گردد.
17 . آستانـههـاي 10 درصـد در اين استاندارد تنهـا براي مشخص كـردن قسمتهاي تجاري و جغرافيايي قابل گزارش است و رهنمودي براي تعيين اهميت در هيچ يك از ديگر جنبههاي گزارشگري مالي ارائه نميكند.
18 . قسمتي كه در دوره قبل به دليل احراز يكي از آستانههاي 10 درصد مربوط به عنوان قسمت قابل گزارش تعيين شده است، چنانچه برمبناي قضاوت مديريت واحد تجاري همچنان داراي اهميت باشد بايد براي دوره جاري نيز به عنوان قسمت قابل گزارش تلقي شود حتي اگر درآمد عملياتي، نتيجه عمليات و داراييهاي آن بيش از آستانههاي 10 درصد نباشد.
19 . چنانچه قسمتي به دليل احراز يكي از آستانههاي 10 درصد، در دوره جاري به عنوان قسمت قابل گزارش تعيين شود، اطلاعات مقايسهاي دوره قبل آن بايد ارائه مجدد شود، به استثناي مواردي كه انجام اين كار عملي نباشد.
رويههاي حسابداري قسمت
20 . اطلاعات قسمت بايد براساس همان رويههاي حسابداري تهيه شود كه براي تهيه و ارائه صورتهاي مالي تلفيقي يا صورتهاي مالي واحد تجاري، بكار گرفته شده است.
21 . از آنجا كه هدف اطلاعات قسمت، كمك به استفادهكنندگان براي درك بهتر واحد تجاري و انجـام قضاوتهاي آگاهانهتر در مـورد واحـد تجـاري به عنوان يك مجموعه است، اين استاندارد در تهيه اطلاعات قسمت، استفاده از رويههاي حسابداري بكار گرفته شده در واحد تجاري را الزامي ميداند. اين به معناي آن نيست كه رويههاي حسابداري تلفيقي يا رويههاي حسابداري واحد تجاري براي قسمتهاي قابل گزارش، همانند آنكه آن قسمتها واحدهاي گزارشگري جداگانهاي هستند، بهكار رود. ارقام محاسبهشده در نتيجه به كارگيري يك رويه حسابداري خاص در سطح واحد تجاري، در صورت وجود مبنايي منطقي، به قسمتها تخصيص مييابد. براي مثال، استهلاك ماشينآلات اغلب در سطح كل واحد تجاري محاسبه ميشود. اما ممكن است مبلغ كل استهلاك برمبناي ساعات كاركرد در هر قسمت تخصيص يابد.
جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره 09128069819 و یا ایمیل info@arshiyagroup.ir ماس حاصل فرمایید و یا به شماره 500011008069819 پیامک ارسال فرمایید
موضوع : مقالات