سطح قيمت ها و ارزش پول
فرض کنيد طي يک دوره ی زماني، افزايش قيمت يک بستني قيفي از يک سنت به يک دلار را بررسي کنيم. از اين بررسي چه نتيجه اي مي گيريم؟ آيا مي توانيم چنين نتيجه بگيريم که مردم براي خريد يک بستني حاضرند مقدار بيش تري پول پرداخت کنند؟ پاسخ، زماني مثبت است که مردم از خريد بستني لذت بيش تري ببرند. اين نتيجه گيري چندان صحيح نيست. زيرا لذت مردم از خوردن بستني در زمان هاي مختلف يکسان است ولي قيمت آن در طول زمان افزايش يافته و گران تر شده است. در واقع نخستين نظريه درباره ی تورم بيش تر به ارزش پول مربوط مي شود تا ارزش کالا (مثل قيمت بستني).
اين ديدگاه به ما کمک مي کند تا به نظريه اي در مورد تورم برسيم. وقتي شاخص قيمت مصرف کننده (CPI) و ساير شاخص هاي تعيين کننده ی سطح قيمت ها افزايش مي يابد، کارشناسان تلاش مي کنند تا با توجه به قيمت ها تغييرات شاخص هاي قيمت را تفسير کنند: «مثلاً CPI در ماه گذشته 3 درصد، قيمت قهوه 20 درصد، و قيمت حامل هاي انرژي 30 درصد افزايش يافته است.»
هر چند اين ديدگاه برخي اطلاعات مهم در مورد تغيير قيمت ها را به ما نشان مي دهد، ولي فاقد يک نکته ی مهم و کليدي است: تورم يک پديده ی گسترده در اقتصاد است که قبل از هر چيز و بيش از هر چيز به ارزش وسيله ی مبادله در اقتصاد مربوط مي شود.
سطح عمومي قيمت ها در اقتصاد را مي توانيم به دو صورت مورد ملاحظه قرار دهيم. تاکنون سطح عمومي قيمت ها را با قيمت يک سبد کالا و خدمات مورد بررسي قرار داديم. وقتي سطح قيمت ها افزايش مي يابد مردم مجبور مي شوند براي خريد کالاها و خدمات پول بيش تري پرداخت کنند. به يک روش متفاوت مي توانيم از سطح عمومي قيمت ها به عنوان معياري براي اندازه گيري ارزش پول استفاده کنيم. افزايش در سطح قيمت ها به معني کاهش ارزش پول است زيرا هر دلار موجود در کيف پول شما قدرت کم تري براي خريد کالاها و خدمات خواهد داشت، يا مقدار کم تري کالا و خدمات مي توانيم با آن خريداري کنيم. مي توانيم اين ديدگاه را به صورت رياضي نيز بيان کنيم. فرض کنيد P سطح قيمت اندازه گيري شده با استفاده از شاخص قيمت مصرف کننده (CPI) يا شاخص منحني قيمت باشد. بنابراين P مقدار يا تعداد دلارهاي مورد نياز براي خريد سبدي از کالاها و خدمات را اندازه گيري مي کند. حال مي توانيم ديدگاه اصلي خود را بيان کنيم: مقدار کالاها و خدماتي که مي توانيم با يک دلار خريداري کنيم 1/P است. به عبارت ديگر اگر P قيمت کالاها و خدماتي باشد که بر حسب پول اندازه گيري مي شوند، 1/P ارزش پول اندازه گيري شده بر حسب کالاها و خدمات است. بنابراين وقتي سطح عمومي قيمت ها افزايش يابد، ارزش پولي کاهش مي يابد.
عرضه ی پول، تقاضاي پول و تعادل پولي
چه عواملي ارزش پول را تعيين مي کنند؟ پاسخ به اين پرسش نيز همانند بسياري از پرسش هاي اقتصادي به کمک عرضه و تقاضا ارائه مي شود. همان طور که عرضه و تقاضاي موز قيمت آن را تعيين مي کند، عرضه و تقاضاي پول هم ارزش پول را تعيين مي کند. بنابراين گام بعدي در معرفي نظريه ی مقداري پول بررسي عوامل تعيين کننده ی عرضه و تقاضاي پول است.
ابتدا به بررسي عرضه ی پول مي پردازيم. بانک مرکزي به همراه نظام بانکي چگونه عرضه ی پول (حجم پول) را تعيين مي کند. وقتي بانک مرکزي اقدام به فروش اوراق مشارکت (اوراق قرضه) از طريق عمليات بازار باز مي کند و با دريافت دلار باعث کاهش عرضه ی پول مي شود. وقتي بانک مرکزي اقدام به خريد اوراق مشارکت مي کند، براي خريد اين اوراق دلار پرداخت مي کند و همين مسئله باعث افزايش عرضه ی پول مي شود. علاوه بر اين اگر هر يک دلار عرضه شده از سوي بانک مرکزي برای بازخريد اوراق مشارکت صرف سپرده گذاري در بانک ها شود، با توجه به ضريب فزاينده ی پول باز هم عرضه ی پول به مقدار بيش تري افزايش مي يابد. براي آن که بهتر بتوانيم به اهداف مورد نظر خود در اين مقاله برسيم، پيچيدگي هاي مربوط به سپرده گذاري در بانک و افزايش عرضه ی پول از طريق ضريب فزاينده ی پول را کنار مي گذاريم و فقط به مقدار پول عرضه شده به عنوان يک سياست بانک مرکزي براي کنترل مستقيم و صددرصد حجم پول مي پردازيم.
حال به بررسي تقاضاي پول مي پردازيم. عوامل بسيار زيادي تقاضاي پول از سوي مردم را تعيين مي کنند، همان طور که عوامل زيادي بر مقدار تقاضا براي کالاها و خدمات تأثير دارند. مقدار پولي که مردم نزد خود نگهداري مي کنند بستگي به اين دارد که تا چه حد امکان استفاده از دستگاه هاي خودپرداز (ATM) (1) يا کارت هاي اعتباري امکان پذير است.
مقدار تقاضاي پول نرخ بهره ی اوراق بهادار نيز تأثير دارد. در اين صورت مردم با توجه به نرخ بهره تصميم مي گيرند تا پول را به صورت نقد و يا دارايي هاي بهره رسان يا حساب پس انداز با بهره ی کم و غيره نگهداري کنند.
هر چند متغيرهاي زيادي بر تقاضاي پول اثر مي گذارند ولي يک متغير از اهميت بيش تري برخوردار است: «سطح متوسط قيمت ها در اقتصاد». مردم پول را به خاطر اين که وسيله ی مبادله است نزد خود نگهداري مي کنند. برخلاف ساير دارايي ها مانند اوراق قرضه و سهام مردم مي توانند با استفاده از پول به خريد کالاها و خدمات مورد نياز خود در فروشگاه ها بپردازند. مقدار پول مورد نياز براي خريد کالاها و خدمات به قيمت کالاها و خدمات بستگي دارد. قطعاً در قميت هاي بالاتر پول بيش تري براي انجام معادلات مورد نياز است و از اين رو مردم پول بيش تري به صورت نقد در کيف پول يا حساب هاي جاري خود نگهداري خواهند کرد. به عبارت ديگر، در سطح بالاتر قيمت (يا ارزش کم تر پول) مقدار تقاضاي پول افزايش مي يابد.
جهت کسب اطلاعات بیشتر با ایمیل info@arshiyagroup.ir تماس حاصل فرمایید و یا به شماره 500011008069819 پیامک ارسال فرمایید
موضوع : مقالات