ثبت محدود- ثبت تعاونی- تغییرات - ثبت شرکت –تغییرات خاص –تغییرات محدود – صورتجلسات – پلمپ دفاتر
کمترین هزینه و هدیه ویژه و فروشگاه اینترنتی طراحی سایت
حسابرسی مبتنی بر ریسک
مقدمه
شاید مهم ترین مسالهی حسابرسی آن است که حسابرس چگونه میتواند علاوه بر افزودن به ارزش محصول ( صورت های مالی) مشتریاش، سود آوری کار خود را نیز افزایش دهد؟ در دههی گذشته، حسابرسی مبتنی بر ریسک به مثابهی مهم ترین گرایش حسابرسی مستقل برای پاسخ به مساله فوق بود. در صورتی که حسابرسی مبتنی بر ریسک به درستی انجام گیرد، فنون آن میتواند ضمن کمک به توسعه راهبردهای تجاری واحد تحت حسابرسی، کارایی کامل گروه حسابرسی را نیز به طور قابل ملاحظهای ارتقا بخشد. حسابرسی مبتنی بر ریسک را میتوان به عنوان فرایند شناسایی و گزارش ریسک تحریفات با اهمیت در صورت های مالی دانست. از این رو، اولاً حسابرسی نیازمند شناسایی حوزههایی است که دارای ریسک بالایی از تحریفات با اهمیت اند؛ ریسک های مذکور محدودههایی هستند که مستلزم کاربرد روش های گستردهتری خواهند بود. ثانیاً حسابرسی باید تعیین کند که چقدر و چگونه روش های خود را برای حوزههای کم ریسک کاهش میدهد. هم چنین جهت شناسایی ریسک تحریفات با اهمیت موارد زیر تجزیه و تحلیل شود:
الف) ریسک واحد تجاری ( ریسکی که یک رویداد بر تحقق اهداف شرکت اثر منفی میگذارد).
ب) چگونگی برخورد مدیریت با ریسک های مذکور .
ج ) تعیین محدودهی ریسک هایی که مدیریت به آن ها توجهی نکرده است. نگارنده در این نوشتار ابتدا به بیان تفاوت های حسابرسی مبتنی بر ریسک با حسابرسی سنتی ( حسابرسی مبتنی بر سیستم و مبتنی بر ترازنامه ) میپردازد، سپس ضمن ارائه محدودیت های حسابرسی سنتی، مزایای حسابرسی مبتنی بر ریسک را بر میشمرد، آن گاه جهت کاربردی کردن مباحث، مراحل اجرای حسابرسی مبتنی بر ریسک در یک شرکت بررسی می شود. امید است نوشتار حاضر بتواند در استفاده علمی تر از این رویکرد سهمی داشته باشد.
تفاوت های حسابرسی مبتنی بر ریسک با حسابرسی سنتی
عمده ترین تفاوت های بین حسابرسی سنتی و حسابرسی مبتنی بر ریسک شامل موارد زیر است: الف) نوع ریسک هایی که مورد ارزیابی قرار می گیرند، و ب) چگونگی ارزیابی ریسک های مذکور .
به طور کلی، رویکرد حسابرسی سنتی تنها بر ریسک های حسابرسی تمرکز دارد. در برنامه ریزی یک حسابرسی، حسابرس الف) نگران آن است که کنترلهای داخلی کافی وجود داشته باشد و در عمل نیز به نحو مناسب اجرا شود ( ریسک کنترل) ، ب) روش های حسابرسی مورد عمل بتوانند تحریف ها را کشف نمایند ( ریسک کشف) و ح ) هم چنین حسابرس نگران ریسک ذاتی است، یعنی عواملی که بر ثروت مالی سازمان اثر میگذارد اما مدیریت و کنترل آن ها دشوار است. حسابرسی مبتنی بر ریسک نسبت به حسابرسی سنتی یک گام جلو میگذارد و نه تنها بر ریسک حسابرسی تمرکز مینماید بلکه بر ریسک تجاری مشتری نیز تاکید میکند زیرا این ریسک میتواند بر سود آوری یک شرکت اثر بگذارد و به نوعی کلید حیات شرکت است. برای تجزیه و تحلیل این ریسک، حسابرس دریچهای به عملیات شرکت حفر مینماید تا دریابد سازوکارهای عملیات شرکت چگونه است از این رو شرکت با چه ریسک های تجاری کوتاه مدت و بلند مدتی روبه رو است. به این طریق، حسابرس میتواند با ارزیابی مستقل تمامی عوامل موثر بر تجارت و کسب و کار مشتری به مدیریت در کارآمد کردن عملیات یاری رساند. شاید به توان تفاوت های حسابرسی سنتی و حسابرسی مبتنی بر ریسک را این گونه توصیف کرد: در یک حسابرسی سنتی برای بررسی و ارزیابی صورت های مالی حسابرسی و مدیریت شرکت مانند بازیکنان شطرنج در دو طرف یک میز یعنی مقابل هم مینشینند و از این رو هر کدام زمینه بازی ( تجارت مشتری) را از منظر خود مینگرند. اما در حسابرسی مبتنی بر ریسک، حسابرس و مشتری هر دو در یک طرف مینشیند . در این وضعیت، مشتری ( مدیریت) دارای یک دوست یا شریک است زیرا هر دو واحد تجاری و تجارت آن را از منظری یکسان مینگرند.
محدودیت های رویکرد سنتی
برای تشریح موضوع یک شرکت پیمان کاری را در نظر بگیرید. در حسابرسی سنتی، حسابرسان غالب تصمیات خود را بر مبنای اهمیت شکل میدهند که در این جا قاعدتاً درصد( یا کسری) از حجم عملیات پیمان کار است. از آنجا که در این نوع حسابرسی تمرکز بر اثبات ارقام درج شده در صورت های مالی است، کنترل های داخلی شرکت به طور وسیع به منظور حسابرسی کارا مورد ارزیابی قرار نمیگیرد. در پایان حسابرسی هم، حسابرس چیزی را اثبات میکند که شرکت قبلاً میدانست یعنی شرکت روی برخی کارها سود میکند و روی برخی دیگر زیان میدهد. سپس شرکت صورت حسابی را از حسابرس دریافت میکند و فرایند مذکور در سال بعد مجدداً تکرار میگردد. به دلیل این که محیط کنترلی تعدادی از شرکت های ایرانی ضعیف است، شاید رویکرد فوق، تنها رویکردی باشد که حسابرسان میتوانند اتخاذ نمایند. اما توجه داشته باشیم که یک محیط کنترل داخلی ضعیف، ریسک فوق العاده ای دارد و حتماً باید در کانون توجه مدیریت شرکت قرار گیرد. در این حالت حسابرسی مبتنی بر ریسک بر عکس حسابرسی سنتی اقدام به شناسایی نقاط ضعف مذکور مینماید و از این رو به مدیریت کمک مینماید تا گام های مناسبی را برای تقویت کنترل های داخلی بردارد.
مزایای رویکرد مبتنی بر ریسک
حسابرسی سنتی بر ریسک علاوه بر تمرکز بر ارقام صورت های مالی، توجه خود را به شناخت فعالیت تجاری شرکت معطوف مینماید. زیرا ارقام مذکور حاصل فعالیت های مزبور است. شناخت حسابرس شامل شناخت از افرادی کلیدی و رهبران شرکت و نحوه ی تصمیم سازی و تصمیم گیری آن ها میشود. در زیر به برخی مسائلی پرداخته میشود که نوعاً در حسابرسی مبتنی بر ریسک به آنها توجه میشود.
به عبارت دیگر، در یک حسابرسی مبتنی بر ریسک، حسابرس مسئول شناخت تمامی ویژگیهای ساختاری تجاری شرکت تحت بررسی است.
مراحل حسابرسی مبتنی بر ریسک
ارائهی سطح جدید و برتری از خدمات حرفهای مستلزم روش های نوین انجام حسابرسی است. هنگام اعمال رویکرد حسابرسی مبتنی بر ریسک، حسابرسان خود را در برنامه ریزی و تجربه و تحلیل اولیه در موقعیتی پیشتاز مییابند. در این حسابرسی، حسابرس زمان بیشتری را صرف شناخت کنترل های عملیاتی و کنترل های داخلی شرکت مینماید زیرا کنترل های مذکور زیر بنای عملکرد گزارشگری است. صرف زمان مذکور در مرحلهی اولیه کار بسیار سودمند است، زیرا در مرحلهی اجرای عملیات حسابرسی، حسابرس درمی یابد که پاسخ بسیاری از سوالاتش را قبلاً به دست آورده است. بنابراین به طور خلاصه مراحل حسابرسی مبتنی بر ریسک عبارتند از: پرسش افراد کلیدی، مستند سازی کنترل ها، و تجزیه و تحلیل اطلاعات .
مرحلهی اول: پرسش از افراد کلیدی
در این مرحله حسابرس تا جایی که ممکن است با مدیر عامل، مدیر مالی و اداری، مدیران تولید و بازرگانی و تمام افرادی که اهداف و ریسک های کوتاه مدت و بلند مدت شرکت را میشناسند یا مسئول آنها هستند گفتگو میکند. در این نشست ها حسابرس میخواهد بداند که:
در این مرحله حسابرس به پیگیری مسائل حسابرسی سال قبل نیز میپردازد. سپس حسابرس به سراغ سطوح پایین تر مدیریت میرود و از آن ها نیز راجع به حوزهی مسئولیت شان و مسائل مذکور سوال میکند. آن گاه حسابرس نشست هایی را با وکلا و مشاورین و دیگر عرضه کنندگان خدمات حرفهای به مشتریان برگزار می نماید که حاصل آن میتواند اطلاعات سودمندی را برای مرحله برنامه ریزی فراهم نماید. از دیدگاه نظری، نتایج حاصل از فرایند مرحلهی اول به حسابرس در تعدیل روش های حسابرسی و تدوین انتظارات حسابرسی یاری مینماید و از این رو شواهد مربوطه حسابرسی در اجرای عملیات تعیین میگردد. علاوه بر این حسابرس در مییابد که نکات جدید و بدیع شرکت کدام است و چگونه وی میتواند بیشترین ارزش را برای مشتری اش ایجاد نماید.
مرحلهی دوم: مستند سازی کنترل ها
در این مرحله، کنترل های عملیاتی و داخلی مشتری به طور تفصیلی مستند میگردد. در این مرحله، حسابرس هم چنین به طور دائم در مواجه با کنترل های عملیاتی و داخلی میپرسد چرا؟ چرا این رویه اجرا میشود؟ چرا فلان قرارداد در فرجه زمانی مربوطه به اتمام نرسید؟ مدیریت چه ریسکی رانادانسته پذیرفته است و چرا ؟ تمام پرسش های پیش گفته و پرسش های مشابه دیگر میتواند برای مدیریت دردناک و ناخوشایند به نظر برسند. قاعدتاً هیچ مدیریتی دوست ندارد از او راجع به رویه ها، روش ها و کنترل های داخلی حوزهی خود سوال شود. در این مرحله به این نکته اساسی باید توجه نمود که کنترل های داخلی محدود به حصول اطمینان از تفکیک وظایف کافی در بخش حسابداری نمیگردد، بلکه کنترل های دیگری نیز وجود دارند که کاملاً خارج از حوزهی عملیات حسابداری است و ارزیابی آن ها ضروری است. از این رو به منظور اجرای مناسب یک حسابرسی مبتنی بر ریسک، حسابرس باید درک روشن و دقیقی از روش های عملیاتی استاندارد واحد تجاری داشته باشد. غالباً از طریق پرسش های سخت و دشوار و کمی ناخوشایند، ضعف های عمده میتوانند شناسایی گردند. به عنوان مثال برخی از مهم ترین پرسش های حسابرسی در این مرحله برای شرکت پیمانکاری میتواند شامل موارد زیر باشد:
جهت کسب اطلاعات بیشتر با ایمیل info@arshiyagroup.ir تماس حاصل فرمایید و یا به شماره 500011008069819 پیامک ارسال فرمایید
موضوع : مقالات