چهره در حال تحول آموزش حسابداری
مقدمه
طبیعت پویا و پیچیدهی محیط تجاری امروز، ضرورت ایجاد تغییر و تحول در حرفهی حسابداری را به وجود آورده است. این ضرورت ها ناشی از جهانی شدن اقتصاد و تجارت ، رشد فناوریهای جدید، افزایش مقررات و استاندارد ها، گسترش انواع خدمات موسسات حسابداری و تحول در ساختاری درون موسسات حسابداری است.
همان گونه که ضرورت دارد حرفهی حسابداری خود را با محیط اقتصادی در حال تحول و پیچیده سازگار کند، ضروری است موسسات آموزشی و برنامه های آموزشی آنها نیز با این تحولات سازگار و دم ساز شوند و تعامل بیشتری بین حرفه و موسسات آموزشی ایجاد شود. ایجاد دست اندرکاران این حرفه و از سوی مدرسان واحدهای آموزشی، یک ضرورت دانسته میشود.
آموزش حسابداری در شکل سنتی خود، بر آموزش دروس تخصصی و آماده سازی دانشجویان برای گذراندن امتحانات تمرکز دارد اما از نظر متقدین ، حسابداران به آموزش های وسیع تری نیاز دارند تا بتوانند در مورد موضوعات مختلف به طور تحلیلگرانه تفکر کنند. از این رو آموزش حسابداری علاوه بر این که دروس تخصصی رایج را پوشش میدهد باید مواردی را که در ادامه می ایند برای دانشجویان فراهم سازد: 1) افزایش مهارت های مربوط به تصمیم گیری، 2) افزایش آگاهی از سازمان های تجاری و محیط آنها، 3) حساسیت در قبال مسئولیت های اخلاقی، 4) تجربه کاری و تعامل موثر با گروه های مختلف، و 5) توانایی انطباق با فناوری های جدید .
سیر تاریخی تحولات
در دههی 1980 تحولات چشم گیری در شکل و محتوای آموزش حسابداری به عنوان پاسخ جامعهی علمی به تقاضاهای مربوط به اصلاح برنامه ی آموزشی و بهبود آن صورت گرفت. در 1986 کمیتهی ساختار، محتوی و حدود آموزش حسابداری انجمن حسابداران آمریکا( معروف به میتهی بدفورد) طی گزارشی اعلام کرد به رغم این که حرفهی حسابداری به میزان قابل توجهی تغییر کرده است ولی در طول پنجاه سال اخیر تحولات اندکی در برنامه های آموزش حسابداری صورت گرفته است. این کمیته توصیه کرد شیوهی آموزش دورهی حسابداری بازنگری شود. بدین شیوه که دو سال به آموزش عمومی، دو سال به آموزش حسابداری حرفهای و یک سال به آموزش تخصصی حسابداری اختصاص یابد. در 1989، موسسات حسابداری رسمی بزرگ که در آن زمان به هشت موسسهی بزرگ معروف بودند طی گزارشی با عنوان (( چشم انداز آموزش : قابلیت های موفقیت در حرفهی حسابداری برای موفقیت در حرفهی حسابداری تاکید کردند که دانش آموختگان رشتهی حسابداری برای موفقیت بیشتر در زمینهی حل مسائل و توانایی ها نه تنها با تمرکز بر محتوای دروس تخصصی حسابداری بلکه با بهبود اطلاعات عمومی قویتر حصول پذیر است. آنها خواستار مشارکت هر چه بیشتر حسابداران حرفهای و دانشگاهیان بودند تا به این ترتیب متخصصین حسابداری، قابلیتهای لازم برای حسابداران مشخص نمایند و مدرسان دانشگاهها نیز دروس مربوط و روش های نوین و مبتکرانه را برای تدریس تدوین کنند. برای این منظور موسسات مزبور پرداخت مبلغی در حدود چهار میلیون دلار را به صورت پنج ساله برای تدوین و توسعهی برنامه های حسابداری متعهد شدند. تعهد مالی هشت موسسهی بزرگ و پشتیبانی وسیع از تلاش های سازمان یافته جهت ایجاد تغییر در آموزش حسابداری، سرانجام در 1989 به تشکیل کمیسیون تغییر آموزش حسابداری از سوی کمیتهی اجرایی انجمن حسابداران آمریکا انجامید. هدف این کمیسیون تقویت و بهبود تواناییهای علمی حسابداران برای کسب موفقیت های حرفهای بود. این کمیسیون نهادی مستقل ولی تحت نظارت انجمن حسابداری آمریکا است که اعضای آن را مدرسان دانشگاه و بسیاری از سازمان های حرفهای حسابداری تشکیل میدهند. این کمیسیون در زمینهی بیان اهداف آموزش برای حسابداران، شناسایی مسائل مربوط به آماده سازی حسابداران در دانشگاهها، جمع آوری و انتشار اطلاعات در رابطه با مطالب درسی جدید، و چاپ و انتشار مجموعه نظرات در مورد نیازهای جدید آموزشی فعالیت میکند. یکی از مهم ترین فعالیتهای کمیسیون تغییر آموزش حسابداری، اعطای پاداش تحصیلی و بورس با هدف تشویق ابتکار و اجرای پیشنهادهای جدید در زمینهی آموزش حسابداری بوده است. از این رو به سیزده موسسهی آموزش عالی که دارای دوره های مختلف حسابداری بودند، بورس اعطا شد تا اصلاحات جدیدی را در برنامه های درسی خود پیاده کنند. علاوه بر این اعطای پاداش تحصیلی به دیگر موسسات نیز موجب ابتکارات و نوآوریهایی شد که عبارت اند از :
1) باز طراحی برنامههای درسی و تغییر آنها حالت سنتی اولیه ،
2) ارزیابی کارایی برنامه های درسی از دیدگاه استفاده کنندگان،
3) جایگزینی دروس حسابداری سنتی با مجموعه های کاربردی و یکپارچه و
4) استفاده از روش های آموزشی مبتنی بر به کارگیری رایانه و تمرکز بیشتر بر آموزش دروس عمومی مربوط به کسب و کار و علوم انسانی.
انجمن حسابداران رسمی آمریکا نیز از دیرباز فعالانه در روند تغییر در آموزش حسابداری مشارکت داشته است و در 1988 مجموعهای را تحت عنوان شرایط و آموزشهای لازم برای ورود به حرفهی حسابداری انتشار داد که طی آن درخواست کرد دست اندرکاران امر حسابداری آموزش های وسیعی ببینند و سطح دانش تخصصی ، توانایی تحلیل ، مهارت های ارتباطی، و آگاهی های فرهنگی لازم را برای ایفای نقش خود در جامعه تقویت کنند. در 1994 کارگروه مشترکی از انجمن حسابداران مدیریت و انجمن مدیران مالی تحقیقی را با عنوان شرکت های آمریکایی در بدو استخدام از حسابداران چه انتظاری دارند؟ انجام داد. نتایج نشان داد که مدیران این شرکتها معتقدند دروس حسابداری تدریس شده در موسسات آموزش عالی و دانشگاهها مهارتهای لازم را برای کارآمد بودن دانشجویان در عرصهی شرکت ها به آنها نمی آموزند . علاوه بر این دانشآموختگان رشتهی حسابداری از گلیت امور درک خوبی ندارند و آموخته هایشان بعضاً پراکنده و گسیخته است. ضمن این که مهارت های ارتباطیشان نیز در سطح اولیه است و از بعضی حوزه های
تخصصی حسابداری نیز آگاهی کافی ندارند. انجمن حسابداران مدیریت، نتایج این تحقیق را به طور گسترده منتشر کرد و هدف خود را کمک به موسسات آموزشی در تدوین برنامه هایی اعلام کرد که بتوانند دانشجویان را برای احراز مشاغل حرفهای در بنگاههای انتفاعی آماده کنند. این اقدام خود نشانگر عزم راسخ برای ایجاد تغییر و تحول در آموزش حسابداری است.
ضرورت ایجاد تغییر و تحویل در آموزش حسابداری از درون دانشگاهها و موسسات آموزشی نیز سرچشمه گرفته است. در 1991 انجمن مدارس عالی بازرگانی آمریکا برای دوره های آموزشی حسابداری و بازرگانی خود استانداردهای جدیدی را وضع کرد تا به جای آن که بخش های حسابداری صرفاً به نتیجهی کار تاکید بگذارند بیشتر به دنبال تدوین برنامه های آموزشی جدید باشند تا بتوانند پاسخ گوی نیازهای شرکت ها و موسسات حسابداری باشند. در حقیقت این استانداردها از مدرسان حسابداری میخواهند تا در پیوند و ارتباط با صاحبان صنایع کار کنند تا بتوانند پاسخگوی نیازها وتقاضاهای آنها باشند.روش های استخدام و جذب نیرو در موسسات حسابداری نیز بر آموزش حسابداری تاثیر دارند و برخی افراد که در این موسسات استخدام شده اند در رشته های غیر حسابداری تحصیل کرده اند. زیرا این موسسات خواستار جذب افرادی با مهارت های تحلیلی قوی هستند. یعنی افرادی که توانایی تفکر عمیق و موشکافانه را داشته باشند و برای حرفهی در حال تحول حسابداری مناسب باشند. این نیازها و درخواست های تغییر، چه از سوی حرفهی حسابداری چه از جانب واحدهای تجاری، سبب شده است موسسات آموزشی در شکل و محتوای برنامه های آموزشی و علمی خود تجدید نظر کنند و از دانشگاهها مرتباً به بازبینی برنامه های خود بپردازند. مدرسان حسابداری نیز توجه خود را به شناسایی انواع مهارت ها در ورای دانش تخصصی حسابداری متمرکز کرده اند تا بتوانند دانشجویان را برای ورود به عرصهی بازار کار آماده تر سازمد. در حقیقت جامعه نیازمند افرادی است که در خصوص مسائل و مشکلات دید وسیعتری داشته باشند و بتوانند برای حل این مشکلات ابتکاراتی به عمل آورند. از آنجا که مسائل و مشکلات و راه حلها همواره یکسان و یکنواخت نیستند، برنامه های آموزشی باید بتوانند دانشجویان را برای حل این گونه موارد آماده کنند . به این ترتیب دانشجویان ضمن این که باید دروس تخصصی خود را بیاموزند باید تفکر خلاق، آگاهی های حرفهای و اخلاقی و مهارت های لازم برای کارهای گروهی را نیز در خودشان تقویت کنند.
ورود اخلاق حرفهای به آموزش حسابداری
یکی از اصلی ترین تغییرات در چهرهی پویا و در حال تحول آموزش حسابداری گنجاندن اخلاق حرفهای در برنامهی درسی دانشجویان حسابداری است. بسیاری از برنامه های حسابداری با این چالش رو به رو هستند که چگونه با حفظ دروس تخصصی میتوان اخلاق را در برنامههای درسی از قبل تدوین شده گنجاند. یک راه حل، رویکردی است که در آن اخلاق به موازات دروس تخصصی دوره،در برنامه گنجانده میشود. به این ترتیب اهداف آموزشی مختلف در رابطه با آموزش علم اخلاق بدون فداکردن محتوای تخصصی دورهها به دست می آیند. اخلاق همیشه برای دست اندرکاران حسابداری و کسانی که خدمات از حسابداران میگیرند، اهمیت زیادی داشته است. حسابداران رسمی در مقام مشاوران حرفهای مورد اعتماد ، شهرتی را کسب کردهاند .در حقیقت بخشی از این شهرت ناشی از این تصور عمومی است که آنها بر پایه رعایت اخلاقیات عمل میکنند. اگر چه در سال های اخیر بر اثر برخی لغزشها و اهمال کاری ها شاهد کم فروغ شدن این شهرت هستیم. از این رو گنجاندن اخلاق در دوره های آموزشی از اهمیت خاصی برخوردار است و بخشی ضروری از یک برنامه یا دورهی جامع حسابداری دانسته میشود. زیرا دانشجویان حسابداری باید وارد حرفهای شوند که مبتنی بر مجموعهای از مقررات رفتاری است و این ضوابط رفتاری حدود انتظارات را از رفتار اعضای آن مشخص میکند.
در عین حال که نیاز به گنجاندن اخلاق در دوره های حسابداری امری کاملاً پذیرفته است اما این صرفاً یکی از نیازهایی است که در رابطه با برنامه های درسی حسابداری وجود دارد. دانشجویان علاوه بر این که داشتن تخصصی قوی نیاز دارند باید مهارت ها و تواناییهای دیگری را در زمینهی ارتباطات شفاهی و کتبی ، کارهای گروهی، فناوری و تجزیه و تحلیل مسائل کسب کنند. اما پوشش دادن تمام این نکات در برنامهی درسی کار ساده ای نیست. برای بهبود دادن به اخلاق حرفهای می توان درسی را به عنوان اخلاق حرفهای به برنامه درسی دورهی حسابداری افزود و با توجه به ساختاری که برای انها در نظر گرفته میشود می تواند در حد یکی از دروس تخصصی دوره در نظر گرفته شود. بدین ترتیب دانشجویان ضمن اینکه به مجموعهای از اهداف آموزشی به طور همزمان دست مییابند میتوانند از معیارهای اخلاقی ناظر برحرفهی حسابداری نیز آگاه شوند و چارچوب عملی و سودمند برای ارزیابی دوراهی اخلاقی به دست اورند. به عبارت دیگر، فرصتی به دست آورند تا با مسائل اخلاق مواجه شوند وقضاوت های اخلاقی را انجام دهند و نهایتاً از تصمیمات خود دفاع کنند . مدرسان نیز میتوانند به رشد سایر مهارت های حرفهای دانشجویان کمک کنند و موجب تقویت و بالندگی آنها شوند. گنجاندن اخلاق در برنامهی درسی، دانشجویان را با ضوابط و مقررات رفتاری ناظر بر عمل حسابداران آشنا میکند. از آنجا که برای دانشجویان به کار بستن اخلاقیات در زندگی واقعی کاری دشوار است، ارائهی چارچوبی عملی برای ارزیابی موقعیت های اخلاقی دشوار، بخش مهمی است که میتواند تحت عنوان اخلاق تدریس شود . در چنین شرایطی دانشجویان باید در موقعیت های دشوار اخلاقی با رجوع به مقررات رفتاری مربوط، پیشنهادهایی ارائه کنند که متضمن راهحل های عملی در رابطه با مشکل مربوط باشد و حافظ مقررات رفتاری و چارچوب اخلاقی نیز باشد.
تعریف اخلاق
برای اخلاق تعریف های مختلفی ارائه شده است در برخی موارد اخلاق مترادف با فلسفهی اخلاق یعنی حوزهای از فلسفه است که به دنبال پاسخ به پرسش های نظری در خصوص ماهیت و عقلانیت اصول اخلاقی است . گاهی منظور اصول اخلاقی است که مایکل دیویس نظریه پرداز علم اخلاق آن را چنین توصیف میکند: معیارها و استانداردهای رفتاری همگان( و از همه بیشتر افراد منطقی) مایل هستند همه آنها را رعایت کنند، حتی اگر به معنای تابعیت خود انان نیز باشد. در بعضی موارد، اخلاق به مقررات رفتاری خاصی اشاره دارد که همهی اعضا مشمول آن هستند. با آن که بررسی نظریه های فلسفی در کلاس های اخلاق کار مفیدی است اما شرح کامل این نظریهها معمولاً نیازمند وقت زیادی است و شرح ناقص و سطحی جنبه های نظری آن ممکن است موجب سردرگمی دانشجویان شود. از این رو بهتر است به نظریه های زیربنایی علم اخلاق اشارهای مختصر شود و به بیشتر ارزیابی مسائل اخلاقی تمرکز شود آن هم از طریق ارائه ی چارچوبی که به کارگیری آن برای استفاده کنندگان آسان باشد.
چارچوب تصمیم گیری
یک چارچوب سادهی تصمیم گیری که مبتنی بر مجموعهای از آزمون ها برای سنجش و ارزیابی راهحل های بالقوهی مسائل اخلاقی باشد از مراحلی تشکیل میشود که در ادامه می آیند:1) کنترل و بررسی واقعیت ها ، 2)تعریف و بیان مسئله ،3)تعیین عوامل مرتبط با اخلاق،4)تهیهی فهرستی از انواع راه حلهای مختلف،5)آزمودن هر یک از راه حلها یا به عبارت دیگر ارزیابی هر یک از آنها با توجه به معیارهای حرفهای مربوط و ضوابط و مقررات اخلاقی، و6)انتخاب بهترین گزینه.
آزمون گزینههای مختلف معمولاً دشوارترین مرحله است و برای ارزیابی آنها باید معیارهایی وجود داشته باشد. برخی از آزمونهای مفید برای ارزیابی گزینهها که مبتنی بر استانداردها و ضوابط رفتار حرفهای هستند و به جای اتکاء به فلسفه ، بر اصول اخلاقی مورد قبول عقل سلیم متکی هستند در کتاب علم اخلاق و دانشگاه نوشتهی مایکل دیویس آمدهاند. در این مرحله دانشجویان باید به این پرسش پاسخ دهند که آیا گزینه انتخابی با مقررات رفتاری ناظر بر حرفه در تناقض نیست؟ علاوه بر این،سایر آزمونها نیز به دانشجویان کمک میکنند تا تفکری متعارف و اخلاقی داشته باشند. برای مثال میتوان به موارد زیر اشاره نمود: آزمون افشاء ( آیا گزینهای را که انتخاب کردم نسبت به دیگر گزینهها زیان کمتری به بار میآورد؟)، آزمون دفاع پذیری (آیا میتوانم از انتخابی که کردهام نزد افراد جامعهام و نسل حاضر دفاع کنم؟) و آزمون برگشت پذیری ( اگر در زمرهی کسانی بودم که این گزینه انتخابی اثرات ناخوشایندی بر آنها داشت، آیا باز هم همان گزینه را انتخاب میکردم؟). اینها نمونهای از آزمونها و معیارهایی است که دانشجویان می توانند برای ارزیابی گزینههای مختلف استفاده کنند. از این طریق دانشجویان برای مواجه شدن با موقعیت های دشوار اخلاقی چه در کلاس درس چه در عرصهی فعالیت های حرفهای مجهزتر میشوند و در آنها نوعی حس مسئولیتپذیری و پای بندی اخلاقی در کارهای حرفهای ایجاد میشود.
موضوع : مقالات