مبحث اول: موارد انحلال شرکت
انحلال شرکت مختلط غیر سهامی در مواردی تابع قواعد کلی و مشترک راجع به شرکتهاست. در نتیجه، شرکت در موارد زیر منحل می شود:
1.وقتی شرکت به مقصودی که برای انجام دادن آن تشکیل شده برسد و یا انجام دادن آن مقصود غیر ممکن شود،
2. وقتی که شرکت برای مدت معین تشکیل شده و مدت منقضی شده باشد،
3. هرگاه شرکت ورشکست شود،
4. در صورت تراضی تمامی شرکا،
5. در صورت انتفای تعدد شرکا.
علاوه بر این شرکت در موارد دیگری هم منحل می شود.این موارد همانهاست که در مورد شرکت تضامنی معتبر است:
1.صورتی که یکی از شرکا به دلایلی انحلال شرکت را از دادگاه تقاضا کند و دادگاه آن دلایل را موجه دانسته، حکم به انحلال بدهد،
2. در صورت فسخ یکی از شرکا تحت شرایط ماده 137 قانون تجارت، حتی اگر شریک فسخ کننده شریک با مسئولیت محدود باشد،
3. در صورت فوت یا محجوریت یکی از شرکای ضامن، به شرط تحقق شرایط مندرج در مواد 139 و 140 قانون تجارت. همان طور که دیدیم، این دو ماده در صورت فوت یا محجورت یکی از شرکای ضامن، بقای شرکت را موکول به توافق شرکای در قید حیات و قائم مقام متوفی یا محجور می دانند و البته قید می کنند که عدم اعلام رضایت قائم مقام اشخاص اخیر در مهلت یک ماه از تاریخ فوت یا حجر، به منزله اعلام رضایت است.
آنچه دربارۀ موارد انحلال شرکت تضامنی گفتیم در مورد شرکت مختلط غیرسهامی نیز صدق می کند. بنابراین، تکرار آنها ضرورت ندارد. اما باید تذکر داد که در شرکت مختلط غیرسهامی، ورشکستگی یکی از شرکای با مسئولیت محدود موجب انحلال شرکت نمی شود. این راه حل منطقی است؛ چه آنچه موجب انحلال شرکت تضامنی به سبب ورشکستگی شریک می شود این است که شریک تضامنی، مسئول پرداخت تمام طلب شرکت است و وقتی که او قادر به پرداخت نباشد، شرکت پشتوانه دیگری ندارد تا بتواند پرداخت خود را بر عهده بگیرد؛ در حالی که در شرکت مختلط غیر سهامی چنین وضعیتی وجود ندارد؛ یعنی تا شریک ضامن هست و متعهد پرداخت تمام دیون است، نیازی به شریک با مسئولیت محدود احساس نمی شود از طرفی اگر شریک با مسئولیت محدود قبلاً تمام سهم خود از سرمایه را پرداخت کرده باشد، دیگر اصولاً بدهکار نیست تا بحث عدم قدرت پرداخت طلب شرکت در مورد او مصداق داشته باشد. البته اگر چنین شریکی تعهد خود به آوردن حصه اش را به تمامی انجام نداده باشد طلبکاران شرکت می توانند در صورت ورشکسته شدن چنین شریکی، به او نیز مراجعه کنند. در این باره ماده 158 قانون تجارت توضیح می دهد که: «در صورت ورشکستگی یکی از شرکای با مسئولیت محدود، بابت پرداخت سهم شریک از سرمایه وثیقه ای داشته باشند، مسلماً جزء غرمای شریک قرار نمی گیرند و باید طلبشان پیش از سایر طلبکاران از دارایی شریک با مسئولیت محدود پرداخت شود
جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره 77516567-021 و 09128069819 تماس حاصل فرمایید و یا به شماره 500011008069819 پیامک ارسال فرمایید
مبحث اول: تقسیم سود
شرکتنامه یا اساسنامه طریق تقسیم سود میان شرکا را معین خواهد کرد و در این مورد روابط میان شرکا تابع شرکتنامه یا اساسنامه است(ماده 142 ق.ت). هرگاه شرکا در این مورد ترتیبی معین نکرده باشند، بنابر اصول کلی و وحل ملاک ماده 119 قانون تجارت، تقسیم سود به نسبت آورده شرکا در شرکت خواهد بود.
برای شریک ضامن که اداره شرکت را به عهده دارد می توان سهمی در قبال فعالیتش در شرکت تعیین کرد که در این صورت، بقیه سود حاصل میان شریک مزبور و دیگر شرکا تقسیم خواهد شد.
به شریک با مسئولیت محدود وقتی سود باید داد که شرکت واقعاً سود برده باشد؛ چه در غیر این صورت، مانند آن است که از سرمایه شرکت که بخشی از آن را خود او تقبل کرده است، به شریک داده شده باشد. چون سرمایه شرکت تضمین پرداخت طلب طلبکاران شرکت است، قانون گذار در ماده 154 قانون تجارت مقرر کرده است: «به شریک با مسئولیت محدود فرع نمی توان داد، مگر در صورتی که موجب کسر سرمایه او در شرکت نشود...».
اما ممکن است بر خلاف دستور قانون گذار، بدون آنکه شرکت واقعاً سود کرده باشد، به شریک با مسئولیت محدود سود پرداخت شود. چون شریک با مسئولیت محدود در تنظیم بیلان شرکت، به سبب منع مداخله در اداره شرکت، نقشی ندارد، ممکن است از اینکه شرکت سودی برده است یا نه، بی خبر باشد. این است که باید بین دو فرض تفکیک قائل شده:
1.هرگاه شریک از اینکه شرکت سود نبرده خبر داشته است، آنچه را دریافت کرده باید اعاده کند؛ چه در واقع، تقسیم سد غیر واقعی به منزله اعاده سرمایه تعهد کرده شریک به اوست و این امر، ممنوع است؛ زیرا سرمایه تضمین طلب طلبکاران شرکت است.
2. هرگاه برعکس، شریک با مسئولیت محدود از این موضوع خبر نداشته و با حسن نیت، آنچه را مدیر به او داده دریافت کرده است ـ امری که به ندرت اتفاق می افتد ـ مسئولیت نخواهد داشت، مشروط بر اینکه با حسن نیت و به اعتبار بیلان مرتبی وجه را دریافت کرده باشد(قسمت اخیر ماده 154 ق.ت).
در مورد تقسیم سود یک نکته دیگر نیز ممکن است مطرح شود: از آنجا که در این نوع شرکت، شریک با مسئولیت محدود در اداره شرکت نقشی ندارد ممکن است نخواهد عواقب ناشی از اداره شرکت را بر عهده بگیرد و سود خود را موکول به سود شرکت کند، بلکه مایل باشد در قرارداد شرکت قید کند که سود معینی را دریافت کند، آیا چنین شرطی درست است؟پاسخ به این سؤال به تعیین ماهیت حقوقی رابطه میان شریک با مسئولیت محدود و شریک ضامن بستگی دارد. در واقع، در قرارداد شرکت، تقسیم سد زمانی مصداق دارد که سودی حاصل شود اگر شرط به این صورت باشد که در هر حال ـ چه شرکت سود کند و چه نکند ـ شریک مستحق دریافت درصد مورد توافق است، چنین توافقی را باید اعطای قرض تلقی کرد، نه قرارداد شرکت؛ مانند زمانی که شرط می شود معادل 25 درصد سرمایه شریک با مسئولیت محدود به او پرداخت شود. اما اگر دریافت درصد معین شده موکول به تحصیل سود باشد، مثل اینکه گفته شود 25 درصد سود حاصل، چنین شرطی به نحوه تقسیم سود مربوط می شود که با توجه به ماده 142 قانون تجارت نافذ است. قانون تجارت فرانسه برای جلوگیری از هرگونه سوء استفاده، شرط پرداخت نفع معین به شرکا را در همه شرکتهای تجاری باطل و کان لم یکن تلقی می کند(15 ـ 232. L).
جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره 77516567-021 و 09128069819 تماس حاصل فرمایید و یا به شماره 500011008069819 پیامک ارسال فرمایید
مبحث دوم: تقسیم زیان
نسبت تحمل زیان شرکت توسط شرکا در شرکتنامه معین می شود و شرکا می توانن هر نسبتی را معین کنند. جز نسبتی که به منزله عدم تعهد زیان توسط یکی از شرکا باشد؛ مانند وقتی که مبلغ بسیار ناچیزی برای شریکی معین می شود و او متعهد می شود که در صورت زیان شرکت مبلغ مزبور را بپردازد.
هرگاه شرکا نسبت زیان را معین نکرده باشند، زیان شرکا، چه تضامنی و چه با مسئولیت محدود، به نسبت سرمایه آنان خواهد بود. البته همان طور که می دانیم این قرارداد فقط میان شرکا معتبر است والا در قبال اشخاص ثالث، شریک ضامن مسئول پرداخت تمامی زیانهای شرکت است و شریک با مسئولیت محدود تا میزان آورده ای که تعهد کرده است(ماده 141 ق.ت).
هرگاه زیانهای شرکت بیش از دارایی اش باشد، اگر شرکای با مسئولیت محدود، آورده های تعهد شده را قبلاً به شرکت آورده باشند، دیگر در تقسیم زیان شرکت نخواهند کرد و اگر چند شریک ضامن وجود داشته باشند، زیانهای وارد را باید میان خود تقسیم کنند. برعکس اگر تمامی آورده تعهد شده توسط شریک یا شرکای با مسئولیت محدود در شرکت گذاشته نشده باشد، شریک یا شرکایی که به تعهد خود عمل نکرده اند باید به این تعهد خود عمل کرده، باقی مانده آنچه را باید به شرکت بیاورند به شرکت تسلیم کنند. برای مطالبه باقی مانده تعهد شریک با مسئولیت محدود، خود شرکت قادر است در زمان حیاتش علیه شریک اقامه دعوا کند. برعکس، همان طور که گفتیم، طلبکاران شرکت حق اقامه دعوا علیه شریک ممتنع را ندارند، مگر بعد از انحلال شرکت.
جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره 77516567-021 و 09128069819 تماس حاصل فرمایید و یا به شماره 500011008069819 پیامک ارسال فرمایید
مبحث دوم: نحوه تصمیم گیری جمعی شرکا
قانون تجارت ایران در مورد نحوه تصمیم گیری دربارۀ امور شرکت مختلط غیرسهامی نصی ندارد. آنچه مسلم است این است که قرارداد شرکت یا اساسنامه می تواند این مسئله را به صراحت پیش بینی کند. برای مثال، می توان نحوه دعوت از شرکا را برای تصمیم گیری به صورت مجمع عمومی معین کرد که چه شریکی حق دعوت دارد و تصمیمات با چه نسبتی اتخاذ می شود. در اساسنامه می توان پیش بینی کرد که یک یا دو بار در سال شرکا برای تأیید حساب های شرکت حاضر شوند. همچنین می توان پیش بینی کرد که رأی گیری حتماً حضوری باشد یا از طریق دادن نمایندگی برای حضور در جلسه، و یا ارسال یادداشت کتبی.
بر عکس، بعضی مسائل را نمی توان به تصمیم اکثر شرکا واگذار کرد؛ مانند تغییر تابعیت شرکت که نیاز به اتفاق آرای شرکا دارد. تبدیل شرکت مختلط به شرکت تضامنی نیز موکول به رضایت تمام شرکاست؛ چرا که این امر، تعهدات شرکای با مسئولیت محدود را افزایش می دهد و مطابق اصول کلی، جز با رضایت همه شرکا ممنوع است.
جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره 77516567-021 و 09128069819 تماس حاصل فرمایید و یا به شماره 500011008069819 پیامک ارسال فرمایید
می خواهید شرکت خود را با کمترین هزینه تاسیس کنید ؟ ثبت شرکت ارشیا در کنار شماست
حسابداری شرکتهای خدماتی – حسابداری تنخواه – ثبت شرکت – پلمپ دفاتر –ثبت محدود
مبحث اول: مدیریت شرکت
در شرکت مختلط غیر سهامی، اصلِ اداره شرکت توسط شرکای ضامن مجری است. برعکس، شرکای با مسئولیت محدود از دخالت در اداره شرکت منع شده اند.
الف) اصل مدیریت انحصاری شرکای ضامن
به موجب ماده 144 قانون تجارت: «اداره شرکت مختلط غیر سهامی بر عهده شریک یا شرکای ضامن و حدود اختیارات آنها همان است که در مورد شرکای شرکت تضامنی مقرر است». همان طور که خواهیم دید، مدیریت شرکت را نمی توان به شرکای با مسئولیت محدود سپرد؛ اما آیا شرکا نمی توانند در قرارداد شرکت یا در اساسنامه شرط کنند که شخصی از خارج از شرکت به مدیریت شرکت انتخاب شود، یعنی شخصی که نه جزء شرکای ضامن است و نه جزء شرکای با مسئولیت محدود؟ در حقوق فرانسه این نکته پذیرفته شده است که شرکا می توانند از خارج از شرکت کسی را به عنوان مدیر شرکت انتخاب کنند و فقط انتخاب شرکای با مسئولیت محدود به مدیریت شرکت ممنوع است. ماده 144 قانون تجارت ایران این امر را منع می ند که اشخاصی غیر از شرکای ضامن به عنوان مدیر شرکت مختلط غیر سهامی معین شوند. سؤالی که مطرح می شود این است که در حالی که ماده 120 قانون تجارت انتخاب مدیر از میان اشخاص خارج از شرکت را توسط شرکا پذیرفته است، معلوم نیست چرا چنین امری را در مورد شرکت مختلط غیر سهامی نپذیرفته است. به نظر می رسد که قانون گذار نخواسته اراده شرکای با مسئولیت محدود را انتخاب مدیر، در صورتی که در اکثریت قرار گیرند، به شریک یا شرکای ضامن که مسئولیت پرداخت تمام قروض شرکت را دارند تحمیل کند که البته راه حلی منطقی به نظر می رسد.
ب) منع مداخله شریک با مسئولیت محدود در اداره شرکت
ماده 145 قانون تجارت مقرر می کند: «شریک با مسئولیت محدود، نه به عنوان شریک حق اداره کردن شرکت را دارد، نه اداره امور شرکت از وظایف اوست». در اینجا لازم است علت این ممنوعیت، وسعت و حدود آن و سرانجام ضمانت اجرای دخالت احتمالی شریک در شرکت مختلط غیر سهامی را روشن کنیم.
1.علت منع مداخله شریک با مسئولیت محدود. این قاعده که شریک با مسئولیت محدود حق اداره شرکت را ندارد، ریشه در محدودیت مسئولیت شریک با مسئولیت محدود دارد و به این منظور وضع شده است که اشخاص ثالث تصور نکنند که او در شرکت دارای مسئولیت تضامنی است. به همین علت، برای حفظ حقوق اشخاص ثالث نباید به او اجازه داده شود که در اداره شرکت دخالت کند؛ چه ممکن است با این اشخاص به گونه ای رفتار کند که آنها تصور کنند او دارای مسئولیت نامحدود و شخصی اس؛ اما حمایت از اشخاص ثالث تنها دلیل منع مداخله شریک با مسئولیت محدود نیست، زیرا قانون گذار به ویژه با وضع این قاعده که حتی اشخاص ثالث را نیز نمی توان به عنوان مدیر شرکت مختلط غیر سهامی انتخاب کرد(ماده 144 ق.ت) خواسته است از تأثیر اراده شرکای با مسئولیت محدود در تصمیمات شریک ضامن بکاهد و مانع شود که بر خلاف مبل شریک ضامن، شرکای با مسئولیت محدود، شخصی جز خود شریک ضامن را به عنوان مدیر شرکت انتخاب کنند.
2. وسعت منع مداخله و حدود آن. قانون گذار که در ماده 145 قانون تجارت شریک با مسئولیت محدود را از اداره شرکت منع کرده است، مفهوم و وسعت این ممنوعیت را معین نمی کند. بدیهی است که منظور از اداره شرکت، انجام دادن کلیه عملیاتی و معاملاتی است که برای شرکت ایجاد تعهد می کند؛ از جمله خرید و فروش اموال و کالا، اخذ وام، و امضای اسناد و اوراق و مکاتبات، اگر قبول داشته باشیم که قاعده منع مداخله به ویژه برای حفظ و حراست اشخاص ثالث در مقابل اعمال شریک با مسئولیت محدود وضع شده است باید تنها اعمال و معاملاتی را مشمول این ممنوعیت بدانیم که در آنها، حقوق اشخاص ثالث(غیر شرکا) مطرح است. این است که از قاعده ممنوعیت مداخله مندرج در ماده 145 قانون تجارت نباید چنین نتیجه گرفت که اعمال شریک با مسئولیت محدود در داخل شرکت نیز ممنوع است. همچنین به همین دلیل، ماده 147 قانون تجارت مقرر می کند: «هر شریک با مسئولیت محدود حق نظارت در امور شرکت داشته و می تواند از روی دفاتر و اسناد شرکت برای اطلاع شخص خود راجع به وضعیت مالی شرکت، صورت خلاصه ترتیب دهد...». این حق شریک به سبب آن است که او شریک شرکت است و اگر دخالت در امور شرکت به طور مطلق از او گرفته شود، عنوان شریک نخواهد داشت و به همین علت، قانون گذار در قسمت اخیر ماده 147 تأکید می کند: «هر قراری که بین شرکا بر خلاف این ترتیب[ یعنی دخالت شریک در امور داخلی شرکت] داده شود، از درجه اعتبار ساقط است».به این دلیل، به نظر ما، شریک با مسئولیت محدود می تواند حقوق دیگر خود به موجب قانون تجارت را اعمال کند؛ از حمله حق دادن رأی، حق مشورت، حق شرکت در جلسات تصمیم گیری شرکا و حق انتخاب مدیر در زمانی که شرکای ضامن متعدد باشند و شرکا بخواهند یکی از آنها را به عنوان شریک انتخاب کنند. باید اضافه کرد که ماده 145 قانون تجارت ممنوعیت مداخله در اداره شرکت به عنوان شریک محدود می کند. بنابراین هیچ اشکالی ندارد که شریک با مسئولیت محدود، به عنوان مستخدم شرکت در شرکت فعالیت داشته باشد. این فعالیت، مشروط بر اینکه برای اشخاص ثالث این توهم را ایجاد نکند که شریک با مسئولیت محدود به عنوان شریک ضامن عمل می کند، بلااشکال خواهد بود. نکته آخر اینکه، اگر چه شریک با مسئولیت محدود نمی تواند به عنوان مدیر برای شرکت معامله کند، می تواند به عنوان وکیل شرکت(منصوب از جانب مدیر) معاملاتی برای شرکت انجام دهد(قسمت اخیر ماده 146 ق.ت).
3. ضمانت اجرای قاعده منع مداخله. ماده 146 قانون تجارت مقرر می کند: «اگر شریک با مسئولیت محدود معامله ای برای شرکت کند، در مورد تعهدات ناشیه از آن معامله در مقابل طرف معامله حکم شریک ضامن را خواهد داشت، مگر اینکه تصریح کرده باشد معامله را به سمت وکالت از طرف شرکت انجام می دهد».
در مورد این ماده دو نکته قابل ذکر است:
1.مسئولیت شریک با مسئولیت محدود نظر و همواره مسئولیت شرکای ضامن است، نه اینکه فقط خود او مسئولیت نامحدود داشت باشد؛
2. مسئولیت شریک با مسئولیت محدود فقط در معامله ای که با طرف مقابل انجام داده است تضامنی است و بنابراین، شرکای شرکت نمی توانند در مقابل او، مسئولیتش را تضامنی تلقی کرده، تحت این عنوان علیه او اقامه دعوا کنند. این قاعده را قانون گذار به این علت برقرار کرده است که اعمال استثنایی شریک بهانه به شرکای ضامن ندهد که مسئولیت تضامنی او را مطرح کنند؛ اعمالی نظیر صدور یک برات یا اخذ وام که اغلب برای شحفظ حقوق خود شرکای ضامن است.
مسئولیت تضامنی شریک با مسئولیت محدود در صورتی برقرار می شود که او تصریح نکرده باشد که معامله را به سمت وکالت از طرف شرکت انجام می دهد. انجام دادن معامله، در صورت اخیر، به نام و حساب شرکت و با اجازه مدیر که موکل اوست انجام می گیرد و در نتیجه نمی تواند دراشخاص ثالث این تصور را ایجاد کند که او مدیر شرکت است
جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره 77516567-021 و 09128069819 تماس حاصل فرمایید و یا به شماره 500011008069819 پیامک ارسال فرمایید