چکيده: تحقيق حاضر با هدف شناسايي عوامل تاثيرگذار بر رفتار اخلاقي انسان ها به عنوان کارمند در سازمان ها انجام شده است. اين مقاله از نوع تحقيقات توسعه بوده و روش انجام آن پيمايشي و روش گردآوري اطلاعات مطالعات کتابخانه اي مي باشد. همچنين ابزار گردآوري اطلاعات فيش برداري بوده است. به طور کلي اخلاقيات در سازمان ها به عنوان سيستمي از ارزش ها و بايدها و نبايدها تعريف مي شود که بر اساس آن نيک و بدهاي سازمان مشخص و عمل بد از خوب متمايز مي شود. به طور کلي انسان ها در بعد فردي و شخصيتي داراي ويژگي هاي خاص اخلاقي هستند که پندار، گفتار و رفتار آنها را شکل مي دهد. ممکن است همين افراد وقتي در يک جايگاه و پست سازماني قرار مي گيرند عواملي موجب شود که پندار، گفتار و رفتار متفاوتي از بعد فردي سر بزند که اين ويژگي هاي انساني بر روي ميزان کارايي و اثر بخشي سازمان تاثير بگذارد. از طرفي اخلاقي بودن يا نبودن رفتارها و عملکرد مي تواند موجب بروز پيامدهاي مثبت يا منفي در سطح سازمان گردد. لذا در تحقيق حاضر به منظور شناسايي عوامل تاثيرگذار بر رفتار اخلاقي کارمندان پس از بيان مسئله و ادبيات نظري تحقيق؛ ضرورت و اهميت اخلاق از ديدگاه اسلامي تشريح شده و سپس با بررسي و جمع بندي مدل هاي مختلف در زمينه رفتار اخلاقي در سازمان؛ يک مدل جامع و مفهومي با سه سطح بيروني سازمان؛ داخلي سازمان و فردي ارائه شده و در ادامه اجزاي آن تشريح شده است.
کليدواژه ها: رفتار اخلاقي؛ اخلاق داري؛ اخلاق؛ سلامت اداري.
مقدمه:
اخلاق را مجموعهاي از صفات روحي و باطني انسان تعريف کردهاند که به صورت اعمال و رفتاري که از خلقيات دروني انسان ناشي ميشود، بروز ظاهري پيدا ميکند و بدين سبب گفته ميشود که اخلاق را از راه آثارش ميتوان تعريف کرد. استمرار يک نوع رفتار خاص، دليل بر آن است که اين رفتار يک ريشه دروني و باطني در عمق جان و روح فرد يافته است که آن ريشه را خلق و اخلاق مينامند.دامنه اخلاق را در حد رفتارهاي فردي تلقي ميکنند، اما رفتارهاي فردي وقتي که در سطح جامعه يا نهادهاي اجتماعي تسري پيدا ميکند و شيوع مييابد، به نوعي به اخلاق جمعي تبديل ميشود که ريشهاش در فرهنگ جامعه ميدواند و خود نوعي وجه غالب مييابد که جامعه را با آن ميتوان شناخت. (قراملکي، 1387) امروز در تجزيه و تحليل رفتار سازمان ها، پرداختن به اخلاق و ارزش هاي اخلاقي يکي از الزامات است. نماد بيروني سازمان ها را رفتارهاي اخلاقي آنها تشکيل ميدهد که خود حاصل جمع ارزش هاي گوناگون اخلاقي است که در آن سازمان ها، ظهور و بروز يافته است.
در شرايط کنوني رعايت نشدن برخي معيارهاي اخلاقي، نگرانيهاي زيادي را در بخشهاي دولتي و غيردولتي به وجود آورده است. سقوط معيارهاي رفتاري در بخش دولتي، پژوهشگران را واداشته تا در جستجوي مبناهاي نظري در اين رابطه بوده تا بتوانند مسير مناسب اجرايي آن را فراهم سازند. لذا يکي از عمده ترين دغدغه هاي مديران کارآمد در سطوح مختلف، چگونگي ايجاد بسترهاي مناسب بـراي عوامل انساني شاغل در تمام حرفه ها است تا آنها با حس مسئوليت و تعهد کامل به مسايل در جامعه و حرفه خود به کار بپردازند و اصول اخلاقي حاکم بر شغل و حرفه خود را رعايت کنند. اولين گام در دستيابي به اين اهداف درک صحيح از مفهوم اخلاق و شناسايي عوامل تاثيرگذار بر رفتار اخلاقي کارکنان در سازمان مي باشد تا در گام هاي بعدي بر روي اين عوامل مداقه لازم صورت پذيرد.
اخلاقيات در سازمان به عنوان سيستمي از ارزش ها و بايدها و نبايدها تعريف مي شود که بر اساس آن نيک و بدهاي سازمان مشخص و عمل بد از خوب متمايز مي شود. به طور کلي انسان ها در بعد فردي و شخصيتي داراي ويژگي هاي خاص اخلاقي هستند که پندار، گفتار و رفتار آنها را شکل مي دهد. ممکن است همين افراد وقتي در يک جايگاه و پست سازماني قرار مي گيرند عواملي موجب شود که پندار، گفتار و رفتار متفاوتي از بعد فردي سر بزند که اين ويژگي هاي انساني بر روي ميزان کارايي و اثر بخشي سازمان تاثير بگذارد. رفتارهاي متفاوت اخلاقي افراد به عنوان کارمندان سازمان در يک طيف خطي که يک سر آن سلامت اداري و سر ديگر طيف فساد اداري مي باشد قابل تحليل مي باشد و ميزان سلامت اداري در ميزان موفقيت سازمان در انجام ماموريت ها، اجراي راهبردها و برنامه ها و در نهايت دستيابي به اهداف سازماني نقش به سزايي را ايفا مي کند. اولين گام در دستيابي به اين اهداف درک صحيح از مفهوم اخلاق و شناسايي عوامل تاثيرگذار بر رفتار اخلاقي کارکنان در سازمان مي باشد که در اين تحقيق سعي شده تا به طور جامع اين عوامل احصاء و طبقه بندي گردند.
از همين رو مسئله اصلي تحقيق حاضر اين است که چه عواملي بر رفتارهاي اخلاقي انسان ها به عنوان يک کارمند سازمان، تاثير مي گذارد؟
کليدواژه ها: رفتار اخلاقي؛ اخلاق داري؛ اخلاق؛ سلامت اداري.
مقدمه:
اخلاق را مجموعهاي از صفات روحي و باطني انسان تعريف کردهاند که به صورت اعمال و رفتاري که از خلقيات دروني انسان ناشي ميشود، بروز ظاهري پيدا ميکند و بدين سبب گفته ميشود که اخلاق را از راه آثارش ميتوان تعريف کرد. استمرار يک نوع رفتار خاص، دليل بر آن است که اين رفتار يک ريشه دروني و باطني در عمق جان و روح فرد يافته است که آن ريشه را خلق و اخلاق مينامند.دامنه اخلاق را در حد رفتارهاي فردي تلقي ميکنند، اما رفتارهاي فردي وقتي که در سطح جامعه يا نهادهاي اجتماعي تسري پيدا ميکند و شيوع مييابد، به نوعي به اخلاق جمعي تبديل ميشود که ريشهاش در فرهنگ جامعه ميدواند و خود نوعي وجه غالب مييابد که جامعه را با آن ميتوان شناخت. (قراملکي، 1387) امروز در تجزيه و تحليل رفتار سازمان ها، پرداختن به اخلاق و ارزش هاي اخلاقي يکي از الزامات است. نماد بيروني سازمان ها را رفتارهاي اخلاقي آنها تشکيل ميدهد که خود حاصل جمع ارزش هاي گوناگون اخلاقي است که در آن سازمان ها، ظهور و بروز يافته است.
در شرايط کنوني رعايت نشدن برخي معيارهاي اخلاقي، نگرانيهاي زيادي را در بخشهاي دولتي و غيردولتي به وجود آورده است. سقوط معيارهاي رفتاري در بخش دولتي، پژوهشگران را واداشته تا در جستجوي مبناهاي نظري در اين رابطه بوده تا بتوانند مسير مناسب اجرايي آن را فراهم سازند. لذا يکي از عمده ترين دغدغه هاي مديران کارآمد در سطوح مختلف، چگونگي ايجاد بسترهاي مناسب بـراي عوامل انساني شاغل در تمام حرفه ها است تا آنها با حس مسئوليت و تعهد کامل به مسايل در جامعه و حرفه خود به کار بپردازند و اصول اخلاقي حاکم بر شغل و حرفه خود را رعايت کنند. اولين گام در دستيابي به اين اهداف درک صحيح از مفهوم اخلاق و شناسايي عوامل تاثيرگذار بر رفتار اخلاقي کارکنان در سازمان مي باشد تا در گام هاي بعدي بر روي اين عوامل مداقه لازم صورت پذيرد.
اخلاقيات در سازمان به عنوان سيستمي از ارزش ها و بايدها و نبايدها تعريف مي شود که بر اساس آن نيک و بدهاي سازمان مشخص و عمل بد از خوب متمايز مي شود. به طور کلي انسان ها در بعد فردي و شخصيتي داراي ويژگي هاي خاص اخلاقي هستند که پندار، گفتار و رفتار آنها را شکل مي دهد. ممکن است همين افراد وقتي در يک جايگاه و پست سازماني قرار مي گيرند عواملي موجب شود که پندار، گفتار و رفتار متفاوتي از بعد فردي سر بزند که اين ويژگي هاي انساني بر روي ميزان کارايي و اثر بخشي سازمان تاثير بگذارد. رفتارهاي متفاوت اخلاقي افراد به عنوان کارمندان سازمان در يک طيف خطي که يک سر آن سلامت اداري و سر ديگر طيف فساد اداري مي باشد قابل تحليل مي باشد و ميزان سلامت اداري در ميزان موفقيت سازمان در انجام ماموريت ها، اجراي راهبردها و برنامه ها و در نهايت دستيابي به اهداف سازماني نقش به سزايي را ايفا مي کند. اولين گام در دستيابي به اين اهداف درک صحيح از مفهوم اخلاق و شناسايي عوامل تاثيرگذار بر رفتار اخلاقي کارکنان در سازمان مي باشد که در اين تحقيق سعي شده تا به طور جامع اين عوامل احصاء و طبقه بندي گردند.
از همين رو مسئله اصلي تحقيق حاضر اين است که چه عواملي بر رفتارهاي اخلاقي انسان ها به عنوان يک کارمند سازمان، تاثير مي گذارد؟