پس از دور سوم سری جدید مذاکرات ایران و 6 کشور، مایکل مان، سخنگوی کاترین اشتون، اعلام کرد تحریمهای اتحادیهی اروپا که قرار است از انتهای ماه ژوئن اعمال شود بر جای خود باقی است. در این مقطع زمانی، بررسی و شناخت ظرفیتهای نظام جمهوری اسلامی در تمامی حوزهها و میزان تأثیرگذاری آنها، برای اتخاذ اقدام مقتضی در مواجهه با تحریمهای جدیدِ پیش رو، امری ضروری به نظر میرسد.
در این میان، آنچه بیش از توجه به مزیتها و ظرفیتهای ایران در رویارویی با تحریمها اهمیت دارد، التفات ویژه به موضوع مدیریت ظرفیتهاست. پرداختن صرف به ظرفیتها، به تحلیلی سطحی و شعارگونه منجر خواهد شد، اما چنانچه در پی ارائهی تحلیلی عمیق و راهبردی هستیم، میبایست به چگونگی اداره و مدیریت ظرفیتها بنگریم. در این فضای تعارضگونه و به تعبیر رهبر معظم انقلاب «فضای تخاصم»، وضعیت نظام تصمیمگیری، سیاستگذاری، قانونگذاری و اجرایی ـ به تعبیر سادهتر، دولت و مجلس ـ متناسب با این فضا چگونه است؟ در این اوضاع باید به دولت و مجلس انذار داد که در این «شرایط تخاصم» هر نوع خوش باوری و به تعبیر عریانتر، خام خیالی آفت است.
قبل از پرداختن به موضوع ظرفیتهای ایران، ابتدا باید پرسید دلایلی که امروز دنیای سلطه را به تمرکز تحریمها بر حوزهی اقتصادی متمایل ساخته است، چیست؟ اکثر تحلیلگرانِ منصف بر این امر اذعان دارند که نوعی تضاد منافعِ جدّی میان ایران و دنیای سلطه و در رأس آن، آمریکا وجود دارد. عنصر محوری این تضاد اسلام است و طبیعی به نظر میرسد که جبههی حریف، بر مبنای این تضاد ماهوی، موضعی خصمانه اتخاذ نماید.
شاهد جنگ سردی تمام عیار برضد جمهوری اسلامی هستیم
آنها از ابتدای انقلاب سعی داشتند که در تحلیلها پیچیده و غیرمرئی به نظر برسند، اما امروزه شاهد نوعی جنگ سرد تمام عیار و عمدتاً مرئی هستیم که همهی حوزهها اعم از حوزههای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را هدف قرار داده است. در سالهای اخیر، با توجه به نوع مدیریت نظام که تبلور ارادهی مقام معظم رهبری است و نیز افزایش توان بازدارندگی نظام جمهوری اسلامی، شاهد کمرنگ شدن امید آنها نسبت به اثرگذاری مناسب در حوزههای نظامی هستیم.
اگرچه جنگافروزانی همچون لابیهای صهیونیستی و برخی جناحهای جنگطلب موجود در آمریکا کماکان از گزینهی نظامی طرفداری میکنند، اما کماثر بودن این گزینه و مخاطرهانگیز بودن آن باعث شده تا تأکید بیشتری بر حوزههای دیگر از جمله حوزهی اقتصادی نمایند. شدت تحریمها و تلاشهایی که برای ایجاد اختلال در چرخهی اقتصادی کشور صورت میگیرد، وجود نوعی طمع ورزی و امیدواری را در دنیای سلطه نشان میدهد.
این بحث از دو جنبه حائز اهمیت است:
اول اینکه، قطعاً نظامِ تصمیمگیری، سیاستگذاری و قانونگذاری ما باید سیاستهای جدّیتری نسبت به حوزهها و قلمروهای اقتصادی داشته باشد.
دوم آنکه، همان گونه که رهبری نظام تشخیص داده است، این حوزه، حوزهای استراتژیک است؛ به خصوص اینکه در چند سال اخیر به طور جدّی اقتصاد را حوزهای دانستهاند که میبایست مسئولین، فعالان اقتصادی و آحاد مردم به آن توجه ویژهای داشته باشند. به نحوی که این تأکید مضاعف در قالب واژههایی مثل «جهاد اقتصادی» و «تولید ملی» نمود یافته است.
محدودنگری و سادهانگاری مسئولین، خطرناکتر از تهدیدهای دشمن
از آن سو برنامهریزان، سیاستگذاران و استراتژیستهای غربی نیز اهمیت این حوزه را تشخیص دادهاند. از این رو چنانچه بعضی از مسئولین در نظامهای تصمیمگیری ، سیاستگذاری، برنامهریزی و قانونگذاری و به طور خلاصه قوای مجریه و مقننه نسبت به این مقوله توجه کافی نداشته باشند، آسیب و خطر آن میتواند به مراتب بیش از تهدیدهای طرف مقابل باشد. به عبارت دیگر، محدودنگری و سادهانگاری داخلی میتواند بیش از تهدیدهای دشمن اسباب نگرانی باشد. در بحث تحریمها، شاهد بهرهگیری دنیای سلطه از تمامی ابزارها و امکانات موجود هستیم. این مقوله تهدیدی مضاعف است، اما از سوی دیگر نشاندهندهی این است که حریف ابزارهای محدودتری در اختیار دارد و از توان مانور کمتری برخوردار است.
البته در عین حال نمیتوان این موضوع را نفی کرد که این تهدیدها به هر حال تأثیراتی بر جای گذاشتهاند. نوع مدیریت امام خمینی(رحمتاللهعلیه) و رهبر معظم انقلاب و آمادگی بالای مردم از دلایل اصلی کاهش کارایی این ابزارها در طول سالهای گذشته بوده است. ما توانستیم با مدیریت رهبر نظام و آگاهی و حضور مردم این تهدیدها را که تحت عنوان تحریم تلقی میشوند، به فرصتهایی برای خودکفایی و خوداتکایی تبدیل کنیم. امروز میتوان ثمرهی این روحیه و این نوع مدیریت را تحت عنوان دفاع همهجانبه و بازدارندگی بالا شاهد بود؛ چیزی که امروز تمام مراکز مطالعاتی دنیا در تحلیلهای خود به آن اشاره میکنند.
مدیریت تهدید، مهمتر از خود تحریمهاست
در این ارتباط باید دقت کنیم که در بحث مقابله با دشمن، با وجود اینکه از ظرفیتها و قابلیتهای بالایی برخورداریم و نقاط قوت متعددی داریم، مانند دیگر کشورها، نقاط ضعفی نیز داریم. توجه توأمان به این نقاط ضعف و قوت مجموعهای را ایجاد میکند که نگاه استراتژیک خروجی آن است. مفهوم نگاه استراتژیک این است که نباید، با توجه صرف به سطح محیط ملی، از محیط بیرونی غافل شد. باید تهدیدهایی را که در رأس آنها تحریمها قرار دارند به عنوان موضوعی کلیدی محور مطالعات و بررسیها قرار دهیم.
مفهوم تحریمها که از مصادیق تهدید است امروز به صرف تهدید قابل قضاوت نیست. به عبارت بهتر، اینکه تحریم عامل بازدارنده، مخرب و اختلالزاست یا خیر باید مورد بررسی و کنکاش قرار گیرد. خود تحریم اهمیت محوری ندارد، بلکه مدیریت تهدید اهمیتی مضاعف دارد. چنانچه درک صحیح و همه جانبه از دلایل ایجاد تحریم، شیوههای تحریم و ماهیت پدیدهها یا موضوعهایی که مصداق تحریم است، وجود داشته باشد، در ابتدا مانع بسط و گسترش تحریمها میشود و در گام بعدی میتواند در جهت کنترل و مهار تحریم حرکت کند و در نهایت باعث کماثر یا بیاثر شدن آن شود.
چنانچه رویکرد ابر مدیریت حاکم باشد، تهدید و تحریم را به فرصت تبدیل میکند. امروز قدرت دفاعی ـ بازدارندگی ایران یک قدرت دفاعی همه جانبه است که دوست و دشمن به آن اذعان دارند. این مهم نتیجهی تبدیل تهدید به فرصت است. بنابراین آنچه باید در این شرایط به آن دقت کرد این است که دشمن به چه دلیل در حوزههای اقتصادی به این میزان امیدوار است؟ با تمرکز بر حوزهی اقتصاد قصد دارد به چه حوزه ای دیگری دست یابد؟
تأکیدهای مکرر رهبری بر حوزهی اقتصاد نشان میدهد که از روند عملکرد گذشته رضایت لازم وجود ندارد. بنابراین اینکه با صراحت، امسال تولید ملی و حمایت از آن محور قرار میگیرد پدیدهای ساده نیست. در این ارتباط میتوان ادعا کرد یکی از دلایل نامگذاری صورت گرفته آن است که به واسطهی نگاهی خوشبینانه و همراه با خوشباوری، محدودنگری، خامخیالی و سادهانگاری نسبت به عملکرد دنیای سلطه، به موقع و در حد لازم به این مقوله پرداخته نمیشود. زمانی که تهدیدها عملیاتی میشوند، در ابتدا انکار میشوند و در نهایت که در مقام پاسخگویی برمیآییم آن را غفلت نام مینهیم. این نوع غفلتها در فضای تخاصم جهانیِ موجود و امیدواری ضمنی دنیای سلطه به هیچ وجه قابل قبول نیست.
جهت کسب اطلاعات بیشتر و مشاوره جهت امور ثبت شرکت به سایت www.arshiyagroup.ir مراجعه نمایید و یا با ایمیل info@arshiyagroup.ir تماس حاصل فرمایید .
موضوع : مقالات