ثبت محدود- ثبت تعاونی- تغییرات - ثبت شرکت –تغییرات خاص –تغییرات محدود – صورتجلسات – پلمپ دفاتر
کمترین هزینه و هدیه ویژه و فروشگاه اینترنتی طراحی سایت
اخلاق حرفهای در بوته عمل
رفتار غیراخلاقی
پس از فروپاشیهای مهم مانند انرون و ورلدکام و دیگران در اوایل هزاره سوم، گروهکاری «بازسازی اطمینان عمومی به گزارشگری مالی» در اکتبر سال 2002 از طرف فدراسیون بینالمللی حسابداران (IFAC) ماموریت یافت تا نموداری کلی از دلایل از دست رفتن اعتبار گزارشگری مالی و افشای شرکتها را ارائه و شرایط تجدید اعتبار آنها را توصیه کند .
این گروه ضمن بررسی بازیگران چرخه گزارشگری مالی، اعم از هیئتهای مدیره، مدیران ارشد اجرایی، حسابرسان داخلی و مستقل، کمیتههای حسابرسی، بانکهای سرمایهگذاری، تحلیلگران مالی، موسسات رتبهبندی، رسانهها، مقرراتگذاران و استاندارد نویسان، وکلا و دیگران، از جمله به این نتیجه رسید که :
"بسیاری از مثالهای شکست گزارشگری، کوتاهیهای برخی از بازیگران در عملکرد اخلاقی را نشان میدهد که فهرست آن طولانی است مانند: گمراه کردن حسابرسان، پنهانکاری، ارائه اطلاعات ناقص، عرضه توصیههای نامتوازن، سوءاستفاده از اعتماد، سوءاستفاده از اطلاعات داخلی و غیره. گویی که بازیگران فقط به فکر خود بودهاند، نه به فکر شرکت و نه به فکر سهامداران آن. متاسفانه بسیاری از اعضای انجمنهای حرفهای حسابداری و غیرحسابداری، نیز آیینهای رفتار حرفهای انجمنهای خود را نادیده گرفتهاند ."
ساز بالادستیها
برای ایجاد محیطهای لازم اخلاقی در شرکتها، موسسات حسابرسی و سایر حرفهایهای بازار، نکته مهم پی بردن به این است که بالادستیها چه سازی میزنند، و چه چیزی را به تمام بدنه تشکیلات توصیه یا تحمیل میکنند .
در بسیاری از نمونههای فروپاشی، رفتار غیرقابل قبول و غیراخلاقی بالادستیها به چشم میخورده است. تقلب در محیطهای غیراخلاقی سریعتر همهگیر میشود. رفتار مدیریت ارشد علامتهای قوی به مدیران میانی و کارکنان میفرستد .
برای مثال ساز بالادست در موسسات حسابرسی در مواردی از جمله تقسیم درامدها، ترقی شرکا، مدیران و سایر کارکنان و قبول و نگهداری مشتریان نمود پیدا میکند .
آیا واقعاً باید تمام مشتریان را نگاهداشت وهمواره بر تعداد آنها افزود؟ آیا باید تمام مشتریان بالقوه را پذیرفت؟ پاسخ این است که نه، مشتریان پرخطر را نباید پذیرفت، تا آنها هم خود را اصلاح کنند .
نمونه انرون
بررسی نمونه انرون نشان میدهد که مدیران ارشد اجرایی دست کم درمورد اختیار خرید سهام با سهامداران، تضاد منافع داشتهاند ؛ از ترفند موسسات تک منظوره استفاده کردهاند؛ با توصیه وکلا و حتی حسابرسان، از روشهای تردید برانگیز حسابداری سود بردهاند؛ اعضای کمیته حسابرسی مربوط، که مشکلات مالی داشتهاند، بسیاری موارد را نادیده گرفتهاند؛ تعدادی از حسابرسان قبلی، در شرایط خاص کارمند شرکت شدهاند؛ حسابرسان به انواع خدمات غیرحسابرسی پرداختهاند؛ مقررات گذاران، البته شاید در نبود منابع مالی لازم، ایرادی به تلفیق غیراصولی حسابها نگرفتهاند؛ موسسههای رتبهبندی دقت عمیقی به گزارش نکردهاند؛ تحلیلگران بانک سرمایهگذاری از بیم سرنوشت سایر قسمتهای سازمان خود که تا آخرین لحظات فروپاشی به بازاریابی سهام انرون مشغول بودند، اعتراضی نکردهاند؛ و رسانهها نیز برخلاف انتظار، هیچ واکنشی نشان ندادهاند؛ تا خیلی دیر شد .
این همه رفتار غیراخلاقی، بدرستی تکاندهنده است .
نمونه هلث ثاوت
مدیرعامل متقلب بیمارستان معروف هلث ثاوث ( Health South ) که درامدها را از طریق افزایش مطالبات از شرکتهای بیمه 5/2 میلیارد دلار متورم کرده بود، در جواب اعضای هیئتمدیره محافظه کار خود که او را از این کارها برحذر میداشتند، علناً گفت تا موقعی که سهامش را گران نفروشد، آش همین آش و کاسه همین کاسه است. او بعداً سهامش را 200 میلیون دلار فروخت و 15 میلیون دلار هم حقوق و پاداش گرفت و رفت. حسابرس مستقل هم که گزارشهای مالی فصلی را خودش تهیه میکرد، موجودی نقدی و درامد را سیصدمیلیون دلار اضافه کرده بود !
روزنامهها
در مواردی، روزنامهها رفتاری غیراخلاقی که بسیار تکاندهنده است از خود نشان میدهند. اگر آگهی نگیرند، شرکت را به گونهای تحلیل میکنند که انگار ورشکسته شده است، و اگر آگهی گران بگیرند، شرکت را به عرش میرسانند !
تضاد منافع
درست است که فعلاً در ایران رسماً بانک سرمایهگذاری نداریم ولی در مواردی که بعضی از شرکتهای سرمایهگذاری این وظیفه را به عهده گرفتند، عملاً «تضاد منافع» باعث شد مدیران مربوط آنچنان رفتار غیراخلاقی از خود نشان دهند که حیرت همگان را برانگیخت . از یک طرف سهام شرکت را بازاریابی کردند و فروختند، از طرف دیگر شخصاً شرکتی را در کنار شرکت اصلی تاسیس کردند که محصولات شرکت را مثلاً توزیع کند و سود اصلی را خود بردند، حال آنکه محصولات شرکت آنقدر معروف بود که خود باعث فروش رفتن محصولات غیرمرغوب دیگران هم میشد و توزیعکننده به جای دریافت حقالعمل، باید کلی هم به شرکت سرقفلی میداد !
پاسخگویی
گاهی نیز رفتار غیراخلاقی در پوشش قانون تجارت توجیه میشود؛ مثلاً در مجمع عمومی سالانه یکی از بانکها که در اتاق بازرگانی تشکیل شده بود، وقتی یکی از سهامداران حاضر خواستار فهرست اسامی سهامداران عمده شد، با اینکه بانک مربوط در بورس اوراق بهادار هم حاضر است، مدیرعامل آن با اتکا به قانون تجارت مدعی شد اجباری به این افشاگری ! ندارد
جهت کسب اطلاعات بیشتر و مشاوره جهت امور ثبت شرکت به سایت www.arshiyagroup.ir مراجعه نمایید و یا با ایمیل info@arshiyagroup.ir تماس حاصل فرمایید
موضوع : مقالات