كم توجهی به مسائل اجتماعی و فرهنگی عموماً ناشی از چه ذهنیاتی است؟ مهمترین اقدامات انجام شده اجتماعی و فرهنگی مجموعه شهرداری در نیمه اول دهه 1370 كدامند؟ ركود فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی بعد از مسائل وکیل شهرداری تهران از سال 1376، در كدام بخشها بیشتر بود؟ چه عواملی توجه به مسائل اجتماعی و فرهنگی شهر تهران را اجتنابناپذیر میكند؟ برای ساماندهی فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی چه باید كرد؟
گزارش حاضر مروری است بر روند تحولات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران از زمان تشكیل این حوزه تا سنوات اخیر در پاسخ به سؤالات فوق.
همزمان با رشد تدریجی شهر تهران در یكی دو دهه اخیر، نیازهای شهری شهروندان نیز به مراتب بیشتر شد بطوریكه اداره كلانشهر تهران را با مشكل جدی مواجه كرد. تغییر شاخصهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، ظهور تمایل عمومی به قانونگرایی و حقوق شهروندی و جامعه مدنی، اهمیتیافتن عرصه عمومی بعنوان مهمترین عرصه فعالیت شهرداری تهران، مشكلات تأمین هزینه اداره كلانشهر تهران، رشد بیرویه جمعیت، حاشیهنشینی، آلودگی هوا، مشكل حمل و نقل شهری، بهینه نبودن سیستم شبكه راههای شهری و بزرگراهها، رشد مسائل اجتماعی گوناگون اعم از: اعتیاد، مفاسد اجتماعی، بزهكاری، بیكاری، تشدید فاصله طبقاتی فقیر و غنی، تكدیگری و... نمونههایی بارز از نابسامانیهای شهر تهران در آغاز دهه سال 1370 بوده است. در بین مسائل یاد شده، مسائل اجتماعی و فرهنگی شهر كه حاصل كم توجهی دست اندركاران به این بخش میباشد از همه بارزتر بنظر میرسد. ضمن اینكه تلاشهای بیدریغ و شبانهروزی پرسنل زحمتكش مجموعه شهرداری تهران در ردههای مختلف ستادی و اجرایی كه حاصل آن بهرهبرداری از پروژههای مختلف در عرصه شهری تهران بزرگ بوده است قابل تقدیر است، ولی با توجه به پویایی شرایط اجتماعی و فرهنگی و رشد روزافزون نیازهای شهری و شهروندان، كارایی و اثربخشی مدیریت شهری بطور عام و در مقوله اجتماعی بطور خاص، نیازمند تطبیق مدیریت با شرایط و تحولات جاری و توجه جدی به موضوعات اجتماعی در شهر است.
دلایل و ذهنیات كم توجهی به امور فرهنگی
- پرداختن به مسائل اجتماعی و كار فرهنگی اساساً اقتصادی نیست و یا حداقل در كوتاهمدت بازده اقتصادی ندارد.
- برخورد با مسائل اجتماعی و حل آن مستلزم بررسیهای دقیق و كارشناسانه، وقت، حوصله، علاقه، تخصص و... است كه با تمامی این اوصاف نتیجه كار فرهنگی ملموس نیست و بعبارتی ارزیابی فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی بخاطر پیچیدگی موضوع از اعتبار بالایی برخوردار نیست و حاصل تلاش مدیران امور فرهنگی كمتر به چشم میآید.
- تقدم سایر مسائل و موضوعات در گزینههای تصمیمگیری بر مسائل اجتماعی و فرهنگی از طرف سیاستگزاران و مدیران عالی خصوصاً در تدوین بودجه و اختصاص اعتبار برای هزینههای اجتماعی و فرهنگی.
- اعتقاد به این امر كه متولی امور فرهنگی و اجتماعی، نهادهایی خاص و غیر از وکیل شهرداری تهران هستند.
محور فعالیتهای حوزه اجتماعی در نیمه اول دهه 80 و مسایل حاكم بر آن
با توجه به ذهنیات كلی حاكم بر بستر فكری متولیان امور فرهنگی، سیستم حاكم بر مدیریت شهری تهران، با تشكیل حوزه معاونت امور اجتماعی و فرهنگی از ابتدای دهه 1370 عملاً فعالیت در این عرصه را آغاز كرد. شهروندمداری و مشاركت آگاهانه شهروندان در اداره شهر از جمله اهداف این بخش فراموش شده شهرداری تهران در قالب برنامهریزی استراتژیك بوده است. مدیریت غیرمتمركز حاكم بر مدیریت شهری تهران كه توفیق شهرداری در این برهه به مبانی حاكم بر این روش از مدیریت برمیگردد موجب شد تا مدیران مناطق بیستگانه شهرداری برحسب نیازهای شهروندان همان محله و منطقه به ساماندهی امور بپردازند كه حاصل اهم این اقدامات در عرصه فعالیت اجتماعی و فرهنگی از سال 72 تا 75 بطور عام در موضوعات زیر خلاصه میگردد:
ترویج ورزش همگانی و محلات، احداث مراكز ورزشی، ایجاد زمینهای روباز ورزشی، احداث و ایجاد: فرهنگسراها، خانههای فرهنگ، كتابخانه، نگارخانه، خانه مطبوعات، خانه قرآن، خانه فرش، خانه مشق، خانههای محله، آموزشگاههای هنری، خانه فرهنگی سیار، اجرای طرح شهردار مدرسه، نمایش فیلم در پاركها، اجرای تئاتر خیابانی، توسعه و تجهیز مدارس و مساجد و... فعالیتهای متعدد و پراكنده.
متأسفانه با وجود مسائل حاشیهای در شهرداری تهران از سال 76، این حوزه از وکیل شهرداری تهران كه بر حسب مقتضیات مسائل شهری برای ساماندهی امور اجتماعی و فرهنگی شهر تهران پا به عرصه وجود گذاشت با كارنامه درخشان در یك مدت نسبتاً كوتاه از پویایی و تحرك آن كه وجود ذاتی نهادهای فرهنگی است بتدریج كاسته شد. بطوریكه به استثناء مواردی خاص (ایجاد و توسعه ورزش همگانی و مراكز ورزشی و ایجاد مراكز خاص مثل خانههای مطبوعات، خانه سبز، خانه جوان و...) تكامل و توسعهای چشمگیر در فعالیتهای نهادینه شده مشاهده نشده است و بعضاً برخی از اقدامات متوقف شد و یا به نگهداری از پروژههای موجود اكتفا شده است كه میتوان برخی از تبعات حاصله را در موارد زیر جستجو نمود:
- پا گرفتن خانههای فرهنگ و فرهنگسراها و سایر مراكز فرهنگی یكی پس از دیگری نشانگر یك حركت وسیع فرهنگی بود كه در شهر تهران نمود چشمگیری داشت بطوریكه از سال 71 تا 75 احداث تعداد نگارخانهها از حدود یكی دو مورد به 20 مورد، كتابخانه به بیش از 20 مورد، خانه فرهنگ به بیش از 40 مورد و فرهنگسراها به تعداد 8 مورد رشد داشته است. با تأسیس سازمان فرهنگی و هنری و واگذاری مراكز فرهنگی اعم از كتابخانه، نگارخانه، فرهنگسراها و خانههای فرهنگ از سال 76 به سازمان فوق كه با هدف توسعه و گسترش اینگونه مراكز از لحاظ كمی و كیفی صورت گرفته است نه تنها هدف مورد انتظار ـ كه ایجاد یك مركز فرهنگی در هر محله بود ـ بدلایل عدیده محقق نشد، بلكه توسعه و تحول كیفی نیز در بهرهبرداری بهینه از این مراكز به وجود نیامد.
- طرح شهردار مدرسه كه با هدف آشنایی نوجوانان و جوانان با فرهنگ شهرنشینی و زندگی شهری و شخصیت بخشیدن به دانشآموزان با ایفای نقشهایی چون «شهردار» در مدارس راهنمایی و با هماهنگی آموزش و پرورش شهر تهران در 20 منطقه تهران بزرگ اجرا میشده است، متوقف شد. این در حالی است كه به گواهی تحقیقات انجام شده چه قبل از اجرای طرح كه به صورت آزمایشی انجام شد و چه در مراحل مختلف روند اجرای آن، طرح فوق در راستای دستیابی به اهداف تعیین شده موفق ارزیابی شده است. بطوریكه این طرح بعنوان پروژه برتر سومین كنگره جهانی شهرهای آموزش دهنده بولونیا ایتالیا (1994) معرفی شد و از سوی چهارمین كنگره جهانی شهرهای آموزش دهنده شیكاگو (1996) نیز یكی از هفده پروژه مدل جهانی قلمداد شد كه متأسفانه به دلایل عدیده در حال حاضر این تنها حلقه ارتباطی یك نهاد سازمان یافته (مدرسه) با یك نهاد خدماتی اجتماعی از بین رفت.
- سایر اقدامات اجتماعی و فرهنگی كه در جهت كاهش بحرانهای اجتماعی و فرهنگی با توجه به بافت منطقه از سوی مدیران اجتماعی مناطق برنامه ریزی و اجرا میشده است، متأسفانه به دلایل عدم وجود حمایتهای مالی و اعتباری مسكوت، و چنانچه فعالیت پراكندهای هم صورت میگیرد به هیچ وجه پاسخگوی نیازهای اجتماعی روزافزون شهر تهران نیست.
پیش فرضهای موجود در ارتباط با فعالیتهای اجتماعی و شهری
- الف) شهرداری یك نهاد خدماتی نیست بلكه یك نهاد با رویكرد اجتماعی است.
- ب) با توجه به فضای حاكم بر كشور پس از دوم خرداد 1376 ره سپردن در مسیر «شهر شهروندمدار» و شهر پایدار، نه تنها از جهات زیست محیطی بلكه از جنبههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و اجرایی نیز الزامی بنظر میرسد. پذیرش حقوق شهروندی یكایك افراد و باور قلبی به روشهای مشاركت جویانه و اقدام عملی در این خصوص از پیش شرطهای مدیریت شهری بر پایه «شهر شهروندمدار» است. با توجه به این دیدگاه فرآیند مشاركت شهروندان در هر حیطهای كه بوقوع بپیوندد نیروی نظارتی قابل توجهی را از طرف مدیریت شهری آزاد خواهد كرد. لذا با توجه به اینكه ضریب حساسیت شهروندان نسبت به مسائل شهر، خصوصاً بعد از انتخابات شوراهای اسلامی شهر و مشاركت شهروندان در انتخاب مدیریت شهری، بصورت غیرمستقیم افزایش یافته است، توجه به نقش شهروندان بعنوان ناظران واقعی عملكرد شهرداری و موضوع مشاركت، اهمیت ویژهای دارد.
- ج) از آنجاییكه نیازهای شهری و شهروندان در طول زمان متغیر و پویا میشوند، به دلیل تطبیق مدیریت با بستر اجتماعی، توسعه كمی و كیفی مراكزی كه ارایه خدمات در بخشهای اجتماعی و فرهنگی و تأمین اوقات فراغت شهروندان را به عهده دارند ضروری بنظر میرسد.
- د) با فرض اینكه تمامی بخشهای شهرداری تهران به صد درصد اهداف تعیین شده دست یابد ولی تا زمانی كه فرهنگ و نحوه بهرهبرداری صحیح از امكانات ایجاد شده و استفادة درست از منابع عمومی، بصورت یك ارزش درونی نشود، به تعبیری ما درگیر هزینههای جاری شدهایم نه سرمایهگذاری باثبات در بخش فرهنگی.
- ه) شهر در یك مفهوم عام مساوی است با انسان با تعاملات اجتماعی و صنایع و مراكز «انسان ساخت» در یك جغرافیای طبیعی. لذا شهروند اساس یك شهر و مهمترین موضوع مدیریت شهری است كه صرفاً توجه به نیازهای فیزیكی و زیستی و جاده و پل و پارك و... كامل كننده حوائج آن نیست. چرا كه توجه به نیازهای ثانویه نقش اساسی در بهداشت روانی و رضایتمندی شهروندان از مدیریت شهری و نیز میزان مشاركت در اداره شهر خواهد داشت لذا تمامی فعالیتهایی كه به اجرا درمیآیند چنانچه مرتبط با ایجاد آرامش شهروندان و امنیت شهری نباشد ره به جایی نخواهد برد. از آنجایی كه شهروند مداری نقطه محوری مدیریت مطلوب شهری قلمداد میگردد، بدینمنظور شهر باید در مقیاس انسانی ساخته شود و این مقیاس در همة وجوه زندگی رعایت شود. توجه به نیازهای عام نظیر تأمین اوقات فراغت، امنیت روانی و اجتماعی از جمله این نیازها هستند.
- و) تصور اینكه شهرداری متولی امور فرهنگی و اجتماعی نیست، سلب مسئولیت از این نهاد نمیكند. چون به لحاظ منحصر به فرد بودن شهرهای بزرگ، فعالیت در كنار متولیان رسمی امور فرهنگی و حمایت از آنان با تمركز بر موضوع فرهنگ شهرنشینی امری ضروری بنظر میرسد. با نگاهی اجمالی به مدیریت شهری در شهرهای مهم و موفق دنیا درمییابیم كه علت اساسی موفقیت مدیریت شهری در سایه توجه همه جانبه و سیستمی به حوزه وظایف شهرداری و با تأكید بر نقش شوراهای محلی ـ منطقهای و شهر میباشد كه ماهیت این وظایف عمدتاً برپایه نیازهای شهروندان استوار است. بطوریكه قلمرو حوزه وظایف شهرداری حداقل در عرصه اجتماعی و فرهنگی تمامی ابعاد حیات زندگی شهروند را اعم از: امور مربوط به كار و اشتغال، امور رفاهی برای كودك، نوجوان، جوان، سالمند و معلول، تأمین اوقات فراغت، تفریحات سالم، مشاوره، امور بهداشتی و... تا نظارت بر مواد غذایی و حمایت از مصرف كنندگان را دربرمیگیرد.
- ز) مدیریت امور فرهنگی وکیل شهرداری تهران، بدلیل بافت اجتماعی و شهری متفاوت مناطق و به تبع آن نیازهای متفاوت شهروندان، نیازمند یك مدیریت غیرمتمركز در بخش فرهنگی است.
در نهایت اینكه كار فرهنگی بدون وجود اعتبار حتی با وجود مدیران خلاق ره به جایی نخواهد برد چرا كه شهر بزرگ نیازمند كارهای بزرگ است و كارهای بزرگ نیز نیازمند منابع باثبات برای هزینه است.
راهكارهای ساماندهی فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی
- سیاستها و راهبردهای كلی فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران در قالب برنامههای كوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تعریف و تدوین و برای واحدهای اجرایی تبیین شود.
- مناطق مختلف با توجه به بافت شهری ـ فرهنگی نسبت به تدوین برنامهها با تشریك مساعی شوراها و انجمنهای محلی و منطقهای شهر در قالب راهبردهای كلی تعیین شده اقدام كنند.
- مصوبات لازم برای تثبیت جایگاه حوزه معاونت اجتماعی و فرهنگی در تشكیلات شهرداری تهران در تمامی زمینهها تدوین شود.
- با عنایت به تجربه موفق مدیریت غیرمتمركز در فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی طی سالهای اخیر، ضمن حمایتهای اعتباری و مالی از مدیران فرهنگی، قدرت جسارت در اقدامات فرهنگی و بروز خلاقیت در آفرینش طرحهای اجتماعی و فرهنگی به آنها داده شود.
- تنوع و گستردگی مسائل اجتماعی و فرهنگی شهر تهران مستلزم مدیریتی خواهد بود كه تحت سلسله مراتب اختیار مدیریت شهری تهران عمل كند (تمركز در محتوا و پرهیز از موازی كاری) كه بدیهی و موجهترین دلیل انتخاب این روش، استفاده بهینه از منابع موجود سایر بخشهای این تشكیلات برای هزینه در بخشهای فرهنگی است.
- مشاركت مردمی سرمایه گرانبهایی است كه ضامن و عامل اساسی مصونیت هر نظامی از خطر و آفات تلقی میشود. همچنین مشاركت اجتماعی بعنوان نوعی كنش متقابل اجتماعی است كه كاركرد آن در زندگی اجتماعی و شهری انسجام قواعد و هنجارهای اجتماعی است. لذا مشاركت دادن شهروندان در اداره شهر با اجرای طرحهایی چون «انجمن شورایاری» و «جوانیار شهر» كه خطوط كلی آن در حال اجرا شدن است از اقدامات ضروری در بهبود مدیریت شهری و ارتباط سازمان یافته شهرداری با شهروندان تلقی میشود.
- جدی گرفتن بحث آموزش به شهروندان بعنوان یك فعالیت رسمی بطوریكه هدف مورد انتظار این آموزش، درونی كردن ارزشهایی باشد كه از آن بعنوان «رفتار شهروندی» یاد میكنیم.
نكته آخر اینكه تنها اثر ماندنی و یادگار جاودان از حاصل مجموعه مدیریت شهری، آن خواهد بود كه یك شهروند اوقات فراغت و امنیت روانی ـ اجتماعیاش را در آثار ایجاد شده توسط متولیان شهری سپری و جستجو كند؛ لذا حاصل هر فعالیتی كه مستقیماً به شهروند برگردد تأثیر روانی فزایندهای در برقراری اعتماد متقابل و جلب مشاركت مردمی و بهبود مدیریت شهری خواهد داشت.
جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره 77516567-021 و 09128069819 تماس حاصل فرمایید و یا به شماره 500011008069819 پیامک ارسال فرمایید