کلیاتی درباره شرکتهای سهامی
مقدمه :
برابر ماده اول لايحه اصلاح قسمتي از قانون تجارت مصوب 24 اسفندماه 1347 كه مي گويد: (شركت سهامي شركتي است كه سرمايه آن به سهام تقسيم شده و مسئوليت صاحبان سهام محدود به مبلغ اسمي آنها است) در شركت سهامي سرمايه شركت به سهام متساوي القيمه تقسيم شده مبلغ اسمي سهام و حتي در صورت تجزيه آن به قطعات سهام بايد متساوي باشد.
تجزيه سهم بدين صورت است كه هر سهم ممكن است به چند قطعه معين كه (پاره سهم) ناميده مي شود تجزيه گردد. هر پاره سهم داراي ارزش معين بوده ولي فاقد حقوق مربوط به يك سهم مي باشد و مجموع آنها يك سهم را تشكيل مي دهد.
مرحله شكل گيري مجمع عمومي مؤسس:
ماده 4 لايحه اصلاح قانون تجارت مي گويد : شركت سهامي به دو نوع تقسيم مي شود:
نوع اول - شركتهاي سهامي عام هستند كه موسسين آنها قسمتي از سرمايه شركت را از طريق فروش سهام به مردم تامين مي كنند.
نوع دوم - شركتهاي سهامي خاص هستند كه تمام سرمايه آنها درموقع تاسيس منحصرا توسط موسسين تامين گرديده است.
مرحله شكلگيري مجمع عمومي مؤسس:
با توجه به ماده 16 (ل.ا.ق.ت) موسسين بايد قبل از تشكيل مجمع عمومي موسس اعمال زير را انجام دهند:
رسيدگي به تعهدات پذيره نويسان حداكثر ظرف مدت يك ماه پس از انقضاي مهلت پذيره نويسي اعم از اينكه مهلت مذكور تمديد شده يا نشده باشد.حراز اينكه كليه سرمايه شركت به طور صحيح پذيره نويسي شده باشد.
ملاحظه اين كه الااقل 35 درصد كل سرمايه شركت بطور نقدي پرداخت گرديده است.
تعيين و اعلام تعداد سهام هر پذيره نويس.
جلب نظر كارشناس درارزيابي آورده هاي غيرنقدي كه فقط به موسسين تعلق دارد.
برابر ماده 77 (ل.ا.ق.ت) صاحبان آورده غير نقدي از حق راي به هنگام رسيدگي مجمع موسس در مورد آورده هاي مذكور محروم مي باشند و از سوي ديگر سرمايه غير نقدي را كه موضوع مذاكره و راي مي باشد. از حيث حد نصاب جز سرمايه شركت منظور نمي داردند.
دعوت مجمع عمومي موسس كه چنين دعوتي در روزنامه كثير الانتشار به عمل مي آيد كه برابر بند 14 از ماده 9 در طرح پذيره نويسي قبلا تعيين گرديده است.
به نظر مي رسد در دعوت مجمع عمومي موسس رعايت مفاد مواد 97 و 98 به بعد (ل.ا.ق.ت) الزامي باشد.
به دستور ماده 98 (ل.ا.ق.ت) فاصله نشر دعوتنامه مجمع عمومي و تاريخ تشكيل آن حداقل ده روز و حداكثر چهل روز خواهد بود.
وظايف مجمع عمومي موسس
مجمع عمومي موسسين شركت بايستي بدوا در اجراي ماده 101 (ل.ا.ق.ت) هيئت رئيسه شامل رياست مجمع و نظار و منشي جلسه را انتخاب و برابر ماده 74 (ل.ا.ق.ت) به گزارش موسسين رسيدگي و در صورت لزوم آن را تصويب نمايد. سپس ضمن احراز پذيره نويسي كليه سهام شركت و تاديه مبلغ لازم به تصويب طرح اساسنامه شركت و عنداللزوم به اصلاح آن مبادرت و رزد و بالاخره مجمع مذكور اولين مديران و بازرس يا بازرسان شركت را انتخاب و روزنامه كثيرالانتشاري را براي آگهي هاي بعدي شركت تعيين نمايد.
برابر ماده 75 (ل.ا.ق.ت) حد نصاب لازم براي تشكيل مجمع عمومي موسس عبارت است از :
در دعوت اول بايد عده اي از پذيره نويسان كه حداقل نصف سرمايه شركت را تعهد نموده اند حاضر باشند و در دعوت دوم چنانچه دراولين دعوت حدنصاب مذكور حاصل نشد مجمع عمومي براي بار دوم دعوت مي شود كه دراين صورت حضور لااقل صاحبان ثلث سرمايه شركت الزامي است و چنانچه در دعوت سوم اكثريت لازم (صاحبان ثلث سرمايه شركت) در مجمع عمومي حاضر نشدند موسسين بايد عدم تشكيل شركت را اعلام دارند.
در هر يك از مجامع فوق كليه تصميمات بايد به اكثريت 3/2 راي حاضر در جلسه اتخاذ گردد. تبصره ماده فوق د رنجمع عمومي موسس براي هر سهم حق يك راي قائل شه است و بدين ترتيب تعداد آرا برابر با تعداد سهام خواهد بود . پس از آنكه مديران و بازرسان شركت كتبا سمت خود را قبول نمودند از اين تاريخ شركت تشكيل شده محسوب مي شود( قسمت اخير ماده 17 ل.ا.ق.ت).
وجه تمايز شركت سهامي عام و خاص:
وجه تمايز اين دو شركت به اين شرح ميباشد:
شركت سهامي عام براي تامين سرمايه اقدام به پذيره نويسي عمومي مي نمايد ولي شركت سهامي خاص حق مراجعه به عامه را ندارد.
امكان صدور اوراق قرضه براي شركت سهامي عام وجود دارد ولي شركت سهامي خاص چنين حقي ندارد.
نقل وانتقال سهام در شركتهاي سهامي عام مشروط به مووافقت سهامداران نيست. ولي در شركت سهامي خاص چنين نقل و انتقالي منوط به توافق مديران يا مجامع عمومي شركت مي تواد باشد.
سهام شركت سهامي عام قابل عرضه در بازار بورس مي باشد ولي شركت سهامي خاص چنين اجازه اي ندارد.
حداقل سرمايه براي تاسيس شركت سهامي عام 5/000/000 ريال مي باشد در حالي كه حداقل سرمايه براي تاسيس شركت سهامي خاص1/000/000 ريال مي باشد .
مديران و سهامداران شركت سهامي عام حداقل 5 نفر و شركت سهامي خاص حداقل 3 نفر مي باشد (مواد 3 و 107 ل.ا.ق.ت).
پايهگذاري شركت سهامي خاص:
نكته: شركت سهامي خاص شركتي است كه تمام سرمايه آن در موقع تاسيس منحصرا بوسيله موسسين تامين مي گردد.
اول - تشريفات تشكيل شركت سهامي خاص
نكاتي مهم براي شكل گيري شركت سهامي خاص:
1- اساسنامه شركت كه بايد به امضاي كليه سهام و گواهينامه بانكي حاكي از تاديه قسمت نقدي آن كه نبايد كمتر از 35% كل سهام باشد.
2- همچنين تاديه و تقويم سرمايه غير نقدي و تفكيك آن در اظهارنامه و ذكر سهام ممتاز در صورت وجود چنين سهامي.
3- انتخاب اولين مديران و بازرس يا بازرسان شركت كه بايد در صورت جلسه اي قيد و به امضاي كليه سهامداران رسيده باشد.
4- قبول سمت مديريت و بازرسي با رعايت قسمت اخير ماده 17
5- ذكر نام روزنامه كثيرالانتشار جهت درج آگهي هاي شركت.
دوم- خصوصيات شركت سهامي خاص
سرمايه شركت به هنگام تاسيس نبايد كمتر از 1/000/000 ريال باشد و نيز شركاي شركت نبايد كمتر از 3 نفر باشند.
سهام شركت قابل معامله در بازار بورس نمي باشد و نقل انتقال سهام شركت مشروط به موافقت مديران يا مجامع عمومي صاحبان سهام است .
ضمنا اين شركت نمي تواد مبادرت به صدور اوراق قرضه نمايد.
شيوه كار شركت سهامي - مجمع عمومي عادي
حد نصاب براي تشكيل مجمع و اتخاذ تصميم
در مجمع عمومي عادي حضور دارندگان اقلا بيش از نصف سهامي كه حق راي دارند ضروري مي باشد. هر گاه در اولين دعوت حد نصاب مذكور حاصل نشد مجمع براي بار دوم دعوت خواهند شد و با حضور هر عده از صاحبان سهامي كه حق راي دارند جلسه رسميت مي يابد و تصميمات لازم را نسبت به كليه امور شركت بجز آنچه كه در صلاحيت مجمع عمومي موسس و فوق العاده است اتخاذ خواهند نمود مشروط بر آنه در دعوت دوم نتيجه دعوت اول قيد شده باشد (مواد 86 و 87 ل.ا.ق.ت) تصميمات در مجمع عمومي عادي همواره با اكثريت نصف به علاوه يك آراي حاضر در جلسه رسمي معتبر مي باشد. مگر در مورد انتخاب مديران و بازرسان كه اكثريت نسبي كافي خواهد بود (بند 1 ماده 88 ل.ا.ق.ت).
وظايف مجمع عمومي عادي
اين وظايف شامل موارد زير خواهد بود:
استماع گزارش و پيشنهادات هيات مديره و بازرسان شركت در مورد وضع مال و خط مشي آينده شركت و اخذ تصميم درباره آنها.
تصويب ترازنامه ساليانه وحساب سود و زيان
تعيين حق الزحمه مديران و بازرسان و تعيين جانشينان در خاتمه ماموريت آنان.
تعيين روزنامه كثيرالانتشاري كه آگهي هاي شركت در آن درج مي شود.
اختيارات مجمع عمومي عادي
اولا - رسيدگي به حسابهاي شركت و تقسيم سود.
ثانيا - برابر ماده 90 (ل.ا.ق.ت) كه مي گويد : ( تقسيم سود و اندوخته صاحبان سهام فقط پس از تصويب مجمع عمومي جايز خواهد بود و در صورت وجود منافع تقسيم 10% از سود ويژه سالانه بين صاحبان سهام الزامي است.
درماده مذكور مقنن به سود ويژه اشاره مي كند و منظور از آن عبارت است از وضع تمام مخارج شركت مانند : هزينه تجارتي و مخارج بهره برداري استهلاك هزينه عمومي و تبليغات ماليات و پاداش مطالبات مشكوك الوصول پذيرايي و غيره از درآمد كل شركت . از شود ويژه به ميزان 20/1 يا 50% جهت تشكيل ذخيره قانوني شركت تا زماني كه ميزان آن به 10% سرمايه اصلي شركت برسد برداشت مي شود و بعد از آن برداشت به عنان ذخيره قانوني اختياري خواهد بود (ماده 140 ل.ا.ق.ت).
ثالثا - انتخاب مديران و بازرسان : مديران شركت توسط مجمع عمومي موسس و مجمع عمومي عادي انتخاب مي شوند و مدت مديريت آنان نبايد از دو سال تجاوزنمايد (مواد 108 و 109 ل.ا.ق.ت) از طرف ديگر مجمع مزبور مي تواند در تصميمات بعدي خود هيات مديره را كلا يا بعضا عزل نمايد.
نحوه انتخاب مديران شركت در ماده 88 (ل.ا.ق.ت) با اكثريت نسبي پيش بيني شده است و تعداد آراي هر راي دهنده در عدد مديراني كه بايد انتخاب شوند ضرب ميشود و حق هر راي دهنده در عدد مديراني كه بايد انتخاب شوند ضرب مي شود وحق هر راي دهنده برابر حاصل ضرب مذكور خواهد بود.
و در قسمت دوم ماده 88 مذكور گفته شده است كه : با توجه به اصل رعايت تساوي حقوق هر سهامدار در تخصيص راي به انتخاب مديران تعداد سها هر راي دهنده تعدا آرا صاحبان سهام ممتاز مندرج در ماده 42 (ل.ا.ق.ت) مانند سهام عادي حساب مي شود در عدد مديراني كه بايد انتخاب شوند ضرب مي شود).
معمولا اقليت از سيستم راي ادغامي استفاده مي نمايند به اين معني كه سهامداران اقليت آرا خود را روي يك يا چند مدير كانديدا متمركز مي كنند تا بدين وسيله بتوانند در هيئت مديره نفوذ نمايند و تا حدودي در كنترل شركت مدخليت داشته باشند.
رابعا - تعيين روزنامه كثيرالانتشار شركت از جمله اختيارات مجمع عمومي عادي ساليانه براي آگهي ها و اطلاعيه هاي بعدي سهامداران تا تشكيل مجمع عمومي سالانه بعد مي باشد.
دعوت مجامع
دعوت مجامع از جمله وظايف هيات مديره بوده و در صورت خودداري هيئت مديره از دعوت اين امر به عهده بازرس يا بازرسان شركت محول شده است. دعوت مجامع عمومي و فوق العاده از طريق انتشار آگهي در يكي از روزنامه هاي كثيرالانتشار به عمل مي آيد و تاريخ تشكيل جلسه نبايد زودتر از 10 روز و ديرتر ازز 40 روز پس از انتشار دعوتنامه تعيين شود. ضمنا در صورتي كه كليه صاحبان سهام شركت در مجمع عمومي حضور داشته باشند ارسال دعوتنامه قبلي لازم نمي باشد.
از طرف ديگر سهامداراني كه لااقل يك پنجم سهام شركت را دارا مي باشند حق دارند دعوت و تشكيل مجمع عمومي را از هيات مديره و در صورت امتناع هيئت مديره از بازرس يا بازرسان خواستار شوند.
نحوه شركت در مجامع عمومي
قبل از تشكيل مجمع عمومي عادي يا فوق العاده هر صاحب سهمي كه بخواهد در مجمع عمومي يا فوق العاده شركت كند مي بايست ورقه ورود به جلسه مجمع را با ارائه ورقه سهم يا گواهينامه موقت سهام متعلق به خود از شركت دريافت نمايد.
همچنين هر سهامدار مي تواند براي خود وكيل يا قائم مقام قانوني جهت حضور در كليه مجامع تعيين نمايد.
نحوه اخذ راي
اخذ راي در مجامع معمولا با ورقه انجام مي شود ولي به علت سكوت قانون تجارت در اين مورد راي گيري با قيام و قعود و يابلند كردن انگشت مجاز مي باشد. در كليه مجامع تصميمات به اكثريت آرا به ترتيب مقرر اتخاذ مي گردد . مراد از اكثريت اكثريت آراي حاضرين در جلسه مي باشد (ماده 103 ل.ا.ق.ت).
انتخاب هيئت رئيسه
مجمع عمومي عادي يا فوق العاده توسط هيئت رئيسه اي مركب از يك رئيس و دو ناظر ويك منشي اداره مي شود رياست مجمع از بين صاحبان حاضر در جلسه به اكثريت نسبي انتخاب خواهد شد.
محدوديت اختيارات مجامع عمومي
با توجه به ماده 94 (ل.ا.ق.ت) كه مي گويد : ( هيچ مجمع عمومي نمي تواند تابعيت شركت را تغيير بدهد و يا هيچ اكثريتي نميتواند بر تعهدات صاحبان سهام بيفزايد) اين سئوال مطرح مي شود كه منظور از افزايش تعهدات صاحبان سهام توسط اكثريت سهامداران شركت چيست؟ مثلا افزايش سرمايه شركت و الزام هر سهامدار به مشاركت در آن موجب ازدياد تعهد او مي شود و چنين عملي بر خلاف نص صريح قانون مي باشد. ولي با توجه به مفهوم مخالف قسمت اخير ماده 94مي توان گفت كه اگر كليه سهامداران شركت به پيشنهاد شركت در مورد افزايش سرمايه راي توافق بدهند در اين صورت منع قانوني نخواهد داشت.
حق كسب اطلاع سهامداران
قانون تجارت ايران در ماده 139 فقط حق كسب اطلاع سهامداران قبل از تشكيل مجمع عمومي را پيش بيني نموده و مقرر مي دارد: هر صاحب سهم مي تواد از پانزده روز قبل از انعقاد مجمع عمومي درمركز شركت به صورت حسابها مراجعه كرده از ترازنامه و حساب سود و زيان و گزارش عمليات مديران و گزارش بازرسان رونوشت بگيرد.
زماني كه شركت سهامي ميخواهد انحلال پيدا كند
تصفيه شركت سهامي
تصفيه شركت سهامي مشتمل بر عمليات زير مي باشد:
نقد كردن دارائي شركت منحله
وصول مطالبات شركت منحله
پرداخت ديون شركت منحله
تقسيم باقيمانده دارائي شركت بين سهامداران.
اول - انتخاب وعزل مدير يا مديران تصفيه
تصفيه امور شركت سهامي با مديران شركت است مگر اينكه اساسنامه شركت يا مجمع عمومي فوق العاده كه راي به انحلال شركت مي دهد ترتيب ديگر مقرر داشته باشد (ماده 204 ل.ا.ق.ت).
پس در درجه اول مديران شركت براي انجام امور تصفيه انتخاب مي شوند از طرف ديگر شركت مي تواند مدير يا مديران تصفيه غير از مديران شركت انتخاب نمايد. با اين كار ديگر وظايف مديران شركت و ساير نمايندگان خاتمه مي يابد.
چنانچه به هر علت مدير تصفيه تعيين نشدهباشد و يا تعين شده ولي به وظايف خود عمل ننمايد هر ذينفع مي تواند تعيين مدير تصفيه را از دادگاه ذيصلاح درخواست نمايد.
مدت ماموريت مدير يا مديران تصفيه حداكثر 2 سال است تمديد اين مدت با ذكر علل و جهات از طرف مدير تصفيه به مجمع عمومي سهامداران بلامانع است.
اگر مدير تصفيه قصد استعفائ داشته باشد بايد مراتب را به مجمع عمومي عادي سهامداران شركت اعلام نمايد و نيز در صورت فوت يا حجر يا ورشكستگي مدير تصفيه هرگاه مديران تصفيه متعدد باشند و مدير تصفيه متوفي يا محجور يا ورشكسته توسط مجمع عمومي شركت انتخاب شده باشد مدير يا مديران تصفيه باقيمانده بايد مجمع عمومي عادي شركت را براي انتخاب جانشين دعوت كند ولي اگر مدير تصفيه مجمع عمومي شركت انتخاب شده باشد هر ذينفع مي تواند از مرجع ثبت شركتها بخواهدكه مجمع عمومي عادي سهامداران را براي تعيين جانشين مدير تصفيه مذكور دعوت كند.
براي دوره تصفيه ممكن است به موجب اساسنامه يا به تصميم مجمع عمومي صاحبان سهام يك يا چند ناظر تعيين شود تا به عمليات مديران تصفيه رسيدگي كرده گزارش خود را به مجمع عمومي عادي سهامداران تقديم كنند.
دوم - اختيارات مدير يا مديران تصفيه
مديران تصفيه نمايند شركت در حال تصفيه محسوب شده و داراي كليه اختيارات لازم جهت امر تصفيه حتي از طريق اقامه دعوي و ارجاع به داوري و حق سازش مي باشند و حق دارند و مي توانند براي طرح دعاوي و دفاع از آنها وكيل تعيين كنند (ماده 212 ل.ا.ق.ت) ولي مدير تصفيه نمي تواند دارائي شركت در حال تصفيه را به خود يا به اقارب خود از طبقه اول و دوم تا درجه چهارم انتقال دهد (ماده 213 ل.ا.ق.ت).
سوم - وظايف مديران
1- عمليات تصفيه شركت منحله
وصول مطالبات شركت از بدهكاران اعم از سهامداران يا اشخاص ثالث ولو از طريق اقامه دعوي در مراجع قضائي.
نقد كردن دارائي شركت از طريق فروش اموال منقول يا غير منقول.
پرداخت ديون شركت با رعايت حقوق صاحبان مطالبات ممتازه.
تقسيم باقيمانده دارائي شركت بين سهامداران.
2- دعوت مجامع عمومي
اول - مقام دعوت كننده مجامع عمومي در دوران تصفيه
دعوت مجامع اعم از عادي فوق العاده يا عادي به طور فوق العاده به عهده مديران تصفيه است. در صورت خودداري مدير تصفيه از انجام تكليف ناظر مكلف است نسبت به دعوت مجمع عمومي اقدام نمايد و يا اينكه دادگاه به تقاضاي هر ذينفع حكم به تشكيل مجمع عمومي خواهد داد (ماده 219 ل.ا.ق.ت).
دوم - حق كسب اطلاع سهامداران
سهامداران شركت حق ندارند مانند زمان قبل از انحلال شركت از عمليات و حسابها در مدت تصفيه كسب اطلاع نمايند (ماده 220 ل.ا.ق.ت).
مدير يا مديران تصفيه مكلفند تا زماني كه امر تصفيه شركت خاتمه نيافته است همه ساله مجمع عمومي عادي سهامداران را با رعايت شرايط وتشريفاتي كه در قانون و اساسنامه پيش بيني شده است دعوت و صورت دارائي منقول و غير منقول و ترازنامه و حساب سود و زيان عمليات خود را به مجمع عمومي ساليانه تسليم و گزارشي از اعمالي كه تا زمان تشكيل مجمع مزبور انجام داده اند به مجمع عمومي عادي تقديم نمايند.
3- الزامات رعايت تشريفات قانوني
در طول مدت تصفيه مقررات راجع به دعوت و تشكيل مجامع عمومي و شرايط حد نصاب و اكثريت مجامع مانند زمان قبل از انحلال شركت بايد رعايت شود و هر گونه دعوتنامه و اطلاعيه اي كه مديران تصفيه براي سهامداران منتشر مي كنند بايد در روزنامه كثير الانتشار كه اطلاعيه ها و آگهي هاي مربوط به شركت در آن درج مي گردد تشكيل شود ولي اتخاذ تصميم ننمايد مدير يا مديران تصفيه مكلف به انتشار گزارش خود و صورتحسابهاي مقرر در ماده 217 (ل.ا.ق.ت) در روزنامه كثير الانتشاري كه اطلاعيه هيا مربوط به شركت در آن درج مي گردد جهت اطلاع عموم صاحبان سهام مي باشند.
4 -اعلام ختم تصفيه به مرجع ثبت شركت
مدير يا مديران تصفيه بايد ظرف يك ماه پس از پايان امر تصفيه شركت سهامي مراتب را به مرجع ثبت شركتها به منظور حذف نام شركت از دفتر مرجع مذكور و دفتر ثبت تجارتي اعلام نمايند و نيز جريان امر بايد در روزنامه رسمي و روزنامه كثيرالانتشاري كه اطلاعيه ها و آگهي هاي مربوط به شركت در آن درج مي شود آگهي شود.
پس از پايان تصفيه در صورتي كه وجوهي متعلق به بستانكاران و سهامداران شركت باقي مانده باشد مدير تصفيه مكلف است وجوه باقيمانده را در حساب مخصوص نزد يكي از بانكهاي ايران توديع و صورت اسامي بستانكاران و صاحبان سهامي را كه روزنامه رسمي و كثير الانتشار به اطلاع اشخاص ذينفع برسانند تا براي دريافت مطالبات خود به بانك مورد نظر مراجعه كنند.
چهارم - مسئوليت مدني و جزائي مديران تصفيه
مسئوليت مدني مديران تصفيه در اثر ارتكاب تقصيرتابع اصول كلي حقوق مدني مي باشد و چنانچه در اثر تقصير مديران تصفيه به سهامدار شخص ثالث ذينفع يا شركت مستقيما خسارتي وارد گردد زيان ديده براي اخذ خسارت بايد تقصير فاعل زيان و رابطه سببيت بين فعل زيان آور و ضرر وارده را اثبات نمايد.
ماده 226 (ل.ا.ق.ت) مدير يا مديران تصفيه را كه از مقررات مندرج در ماده 225 (ل.ا.ق.ت) تخلف نموده باشد از لحاظ ميزان خسارات وارده به بستانكاراني كه طلب خود را دريافت نكرده باشند مسئول مي داند.
در صورتي كه پس ازانحلال شركت معلوم شود كه دارائي شركت براي تاديه طلب بستانكار تكافو نمي كند دادگاه ذيصلاح مي تواند به تقاضاي هر ذينفع هر يك از مديران يا مدير عاملي را كه كافي نبودن دارائي شركت به نحوي از انحا معلول تخلفات او بوده منفردا يا متضامنا به پرداخت آن قسمت از ديوني كه تاديه ان از دارائي شركت امكان پذير نيست محكوم كند.
در مورد مسئوليت جزائي مديران تصفيه ماده 268 (ل.ا.ق.ت) مقرر مي دارد كه مدير يا مديران تصفيه هر شركت در صورتي كه عالما مرتكب جرائم زير شوند به حبس تاديبي از 2 ماه تا 6 ماه يا جزاي نقدي از 20000 تا 200000 ريال يا به هر دو مجازات محكوم خواهند شد:
عدم اعلام نام ونشاني مربوط به مرجع ثبت شركتها درظرف مدت يك ماه پس از اتخاذ تصميم راجع به انحلال شركت.
دعوت ننمودن مجمع عمومي عادي صاحبان سهام و اطلاع ندادن به مجمع از وضعيت اموال و مطالبات و قروض شركت و نحوه تصفيه امور شركت و مدتي را كه جهت خاتمه امر تصفيه لازم مي دا
موضوع : مقالات