برای چنین اهدافی میشود.
۸ . برخی از داراییهای میراث ملی نامشهود، دارای خدمات بالقوه یا منافع اقتصادی آتی نیز هستند. به عنوان مثال، حق امتیاز پرداخت شده به واحد گزارشگر برای استفاده از یک اثر تاریخی. در چنین مواردی میتوان آنها را برمبنایی مشابه با سایر اقلام داراییهای نامشهود شناسایی و اندازهگیری کرد. برای سایر داراییهای نامشهود مرتبط با میراث ملی، خدمات بالقوه یا منافع اقتصادی آتی محدود به ویژگی میراثی آنهاست. وجود هر دو مورد، خدمات بالقوه یا منافع اقتصادی آتی میتواند بر انتخاب مبنای اندازهگیری تأثیرگذار باشد.
۹ . اصطلاحات ذیل در این استاندارد با معانی مشخص زیر بکار رفته است :
۱۰ . واحدهای گزارشگر معمولاً منابعی را صرف تحصیل، توسعه، نگهداری و بهبود داراییهای نامشهود از قبیل دانش فنی یا علمی، طراحی و اجرای سیستمهای جدید، حق امتیاز و علائم تجاری میکنند. نمونههای رایج از سرفصلهای کلی فوق، نرمافزار رایانهای، حق اختراع، حق تألیف، حق تکثیر یا نمایش فیلمهای سینمایی و ویدیویی، حق ارائه خدمات عمومی، حق امتیاز تولید یا خدمات است.
۱۱ . تمامی اقلام بیان شده در بند فوق معیارهای تعریف دارایی نامشهود، یعنی قابلیت تشخیص، کنترل بر منابع، و وجود خدمات بالقوه یا منافع اقتصادی آتی را احراز نمیکنند. چنانچه قلمی در دامنه کاربرد این استاندارد، حائز تعریف دارایی نامشهود نباشد، مخارج مربوط به تحصیل یا ایجاد آن در درون واحد گزارشگر، در دوره تحمل به عنوان هزینه شناسایی میشود.
۱۲ . یک دارایی هنگامی معیار قابلیت تشخیص در تعریف دارایی نامشهود را احراز میکند که یکی از شرایط زیر را داشته باشد:
الف . جدا شدنی باشد، یعنی بتوان آن را به منظور فروش، انتقال، اعطای حق امتیاز، اجاره یا مبادلـه (به صورت جداگانه یا همراه با دارایی یا بدهی مرتبط) از واحد گزارشگر جدا کرد؛یا
ب . از حقوق قراردادی یا سایر حقوق قانونی ناشی شود، صرفنظر از اینکه آیا چنین حقوقی قابل انتقال یا جدا شدنی از واحـد گزارشگر یا سایر حقوق و تعهدات باشد یا خیر.
۱۳ . توانایی استفاده از دارایی نامشهود، مستلزم داشتن کنترل بر آن دارایی است. یک واحد گزارشگر هنگامی بر دارایی کنترل دارد که هم قدرت کسب خدمات بالقوه یا منافع اقتصادی آتی ناشی از آن را داشته باشد و هم بتواند از دسترسی دیگران به آن منافع جلوگیری کند. توان کنترل منافع اقتصادی آتی یک دارایی نامشهود معمولاً از حق قانونی مانند حق تکثیر و حق تألیف ناشی میشود. اما وجود چنین حقی، شرط لازم برای کنترل نیست چرا که واحـد گزارشگر ممکن است از راههای دیگر، ازجمله موظف کردن کارکنان به حفظ اطلاعات محرمانه، بر منافع اقتصادی آن دارایی کنترل داشته باشد.
۱۴ . دانش فنی و علمی میتواند منجر به خدمات بالقوه منافع اقتصادی آتی شود. واحد گزارشگر به شرطی آن منافع یا خدمات بالقوه را تحت کنترل دارد که به عنوان مثال، آن دانش به موجب حقوق قانونی همچون حق تألیف یا یک محدودیت طبق توافقنامه تجاری (در صورت مجاز بودن) و یا به موجب وظیفه قانونی کارکنان برای رازداری، پشتیبانی شود.
۱۵ . واحـد گزارشگر ممکن است گروهی از کارکنان ماهر داشته باشد و قادر به شناسایی میزان افزایش مهارت کارکنان که منجر به خدمات بالقوه یا منافع اقتصادی آتی میشود، باشد. همچنین ممکن است انتظار همکاری مستمر کارکنان در آینده نیز وجود داشته باشد. با این وجود واحـد گزارشگر به طور معمول کنترل کافی بر خدمات بالقوه یا منافع اقتصادی آتی ناشی از گروه کارکنان ماهر و آموزش آنها به منظور تحقق تعریف دارایی نامشهود را، ندارد. به دلایل مشابه، بعید به نظر میرسد که مدیریت یا استعداد فنی خاصی حائز معیارهای شناخت دارایی نامشهود باشد، مگر اینکه حقوق قانونی برای استفاده از آن و کسب خدمات بالقوه یا منافع اقتصادی آتی مورد انتظار ناشی از آن وجود داشته باشد و همچنین سایر موارد و معیارهای شناخت دارایی نامشهود را احراز کند.
۱۶ . واحـد گزارشگر ممکن است مجموعهای از استفادهکنندگان خدمات خود یا یک نرخ موفقیت در جذب استفادهکنندگان مورد انتظار را داشته باشد و استفاده از خدمات توسط این استفادهکنندگان به واسطه اقدامات صورت گرفته در برقراری ارتباط با استفادهکنندگان در آینده نیز قابل انتظار باشد. با این وجود به علت نبود حقوق قانونی، یا سایر روشها به منظور حفظ ارتباط با استفادهکنندگان خدمات یا وفاداری آنها، واحد گزارشگر معمولاً کنترل کافی بر خدمات بالقوه یا منافع اقتصادی آتی ناشی از ارتباط با استفادهکنندگان و وفاداری آنها به منظور کسب معیارهای شناخت دارایی نامشهود را نخواهد داشت (به عنوان نمونه، مجموعه استفادهکنندگان خدمات، سهم بازار یا نرخ موفقیت در ارائه خدمت، ارتباط با استفادهکنندگان و وفاداری آنها). در نبود حقوق قانونی پشتوانه چنین روابطی، عملیات مبادلهای مربوط به روابط غیرقراردادی استفادهکنندگان یکسان یا مشابه، بیانگر توانایی واحد گزارشگر در کنترل خدمات بالقوه یا منافع اقتصادی آتی ناشی از ارتباط با استفادهکنندگان است. از آنجا که این گونه عملیات مبادلهای، شواهدی را درباره قابلیت تفکیک روابط با استفادهکنندگان خدمات ارائه میکند، چنین روابطی تعریف دارایی نامشهود را احراز میکند.
خدمات بالقوه یا منافع اقتصادی آتی
۱۷ . جریان منافع اقتصادی آتی ناشی از یک دارایی نامشهود ممکن است شامل درآمد عملیاتی حاصل از فروش کالا یا خدمات، صرفهجویی در مخارج یا سایر منافعی باشد که از کاربرد دارایی توسط واحد گزارشگر عاید میشود. برای مثال، بکارگیری دانش فنی جدید در فرایند تولید ممکن است به جای افزایش درآمد عملیاتی آتی، منجر به کاهش مخارج تولید یا خدمترسانی آتی یا تحویل سریعتر خدمت شود (به عنوان نمونه، یک سیستم بر خط که به شهروندان اجازه میدهد تا گواهینامههای رانندگی خود را با سرعت بیشتر تمدید کنند، منجر به کاهش کارکنان اداری مورد نیاز برای انجام این فعالیت و افزایش سرعت انجام فرآیند میشود).
شناخت و اندازهگیری اولیه دارایی نامشهود
۱۸ . یک قلم هنگامی بهعنوان دارایی نامشهود شناسایی میشود که:
الف. با تعریف داراییهای نامشهود مطابقت داشته باشد.
ب . معیارهای شناخت مندرج در بندهای ۲۰ تا ۲۱ احراز شده باشد.
این الزامات برای بهای تمام شده اندازهگیری شده در زمان شناخت (بهای تمام شده به موجب یک معامله مبادلهای یا ایجاد دارایی نامشهود در درون واحد گزارشگر یا ارزش منصفانه دارایی نامشهود تحصیل شده به موجب عملیات غیرمبادلهای) و موارد ایجاد شده بعد از آن همچون اضافات، جایگزینی اجزا، یا تعمیر آن کاربرد دارد.
۱۹ . ماهیت داراییهای نامشهود بهگونهای است که در اکثر موارد هیچگونه اضافات یا جایگزینی اجزا در مورد آنها رخ نمیدهد. بر این اساس، با احتمال زیاد اکثر مخارج بعدی با هدف استمرار خدمات بالقوه یا جریان منافع اقتصادی آتی انجام خواهد شد که حائز تعریف دارایی نامشهود و معیارهای شناخت آن در این استاندارد نمیباشد. به علاوه، ردیابی مخارج بعدی و انتساب مستقیم آنها به یک دارایی نامشهود، مشکلتر از ردیابی آنها به عملیات واحـد گزارشگر است. بنابراین، تنها در موارد نادر مخارج بعدی یعنی مخارج تحمل شده پس از شناخت اولیه دارایی نامشهود تحصیل شده یا پس از تکمیل دارایی نامشهود تولید شده در واحد گزارشگر، به مبلغ دفتری دارایی منظور میشود. طبق بند ۴۹ مخارج انجام شده برای علائم تجاری، حق نشر و اقلام دارای ماهیت مشابه (چه تحصیل شده باشند و چه در درون واحـد گزارشگر ایجاد شده باشند)، به محض وقوع در مازاد یا کسری دوره شناسایی میشوند. این مسأله بدان علت است که این مخارج از مخارج توسعه کلی فعالیتهای عملیاتی واحـد گزارشگر (به عنوان یک مجموعه واحد) قابل تفکیک نیستند.
۲۰ . یک قلم دارایی نامشهود باید تنها زمانی شناسایی شود که :
الف. جریان خدمات بالقوه یا منافع اقتصادی آتی دارایی به درون واحـد گزارشگر محتمل باشد؛ و
ب . بهای تمام شده یا ارزش منصفانه دارایی به گونهای اتکاپذیر قابل اندازهگیری باشد.
۲۱ . محتمل بودن خدمات بالقوه یا منافع اقتصادی آتی باید با استفاده از مفروضات معقول و دارای پشتوانه که معرف بهترین برآورد مدیریت از وقوع یک سری شرایط اقتصادی محتمل در طول عمر مفید دارایی است، توسط واحد گزارشگر ارزیابی شود. ارزیابی مزبور مستلزم بکارگیری قضاوت بر مبنای شواهد موجود در زمان شناخت اولیه است. در این مورد اهمیت بیشتر باید به شواهدی داده شود که به طور بیطرفانه قابل تأیید باشد.
۲۲ . یک دارایی نامشهود در زمان شناخت اولیه باید به بهای تمام شده طبق بندهای ۲۳-۳۲ اندازهگیری شود. هنگامی که دارایی نامشهود از طریق عملیات غیرمبادلهای تحصیل شود، بهای تمام شده اولیه آن در تاریخ تحصیل، باید براساس ارزش منصفانه در آن تاریخ اندازهگیری شود.
۲۳ . معمولاً بهایی که واحـد گزارشگر برای تحصیل جداگانه یک دارایی نامشهود پرداخت میکند، بیانگر انتظار واحـد گزارشگر درباره احتمال جریان ورودی خدمات بالقوه یا منافع اقتصادی آتی موجود در آن دارایی است. به بیان دیگر، جریان ورودی خدمات بالقوه یا منافع اقتصادی آتی قابل انتظار است، حتی اگر در مورد زمانبندی یا میزان جریان ورودی ابهام وجود داشته باشد. بنابراین احتمال وجود معیار شناخت طبق بند ۲۰ الف، در تحصیل جداگانه دارایی نامشهود همواره در نظر گرفته میشود.
۲۴ . علاوه بر این، اگر دارایی نامشهود به طور جداگانه تحصیل شود، معمولاً میتوان بهای تمام شده را به گونهای اتکاپذیر اندازهگیری کرد. این مسأله خصوصاً زمانی اتفاق میافتد که مابهازای خرید به شکل وجه نقد یا سایر داراییهای پولی باشد.
۲۵ . بهای تمام شده یک دارایی نامشهود متشکل از بهای خرید (شامل عوارض و مالیات غیر قابل استرداد خرید) و هرگونه مخارج مرتبط مستقیمی است که برای آمادهسازی دارایی جهت استفاده مورد نظر تحمل میشود. برای محاسبه بهای خرید، تخفیفات تجاری کسر میشود. مخارج مستقیم، بهعنوان مثال، شامل حقالزحمههای خدمات حقوقی و مخارج آزمایش کارکرد صحیح دارایی است. در صورت خرید دارایی با شرایط اعتباری، بهای تمام شده معادل بهای نقدی است. مابهالتفاوت بهای نقدی با مجموع پرداختها به عنوان هزینه سود تضمین شده، در دورههای استفاده از اعتبار شناسایی میشود مگر اینکه به موجب استاندارد حسابداری بخش عمومی به حساب دارایی منظور گردد.
۲۶ . موارد زیر نمونههایی از مخارجی است که در بهای تمام شده دارایی نامشهود منظور نمیشود:
الف. مخارج معرفی یک محصول یا خدمت جدید مانند مخارج تبلیغات؛
ب . مخارج انجام عملیات در یک محل جدید یا با یک گروه جدید از مشتریان مانند مخارج آموزش کارکنان؛ و
پ . مخارج اداری، عمومی و فروش.
۲۷ . شناسایی مخارج در مبلغ دفتری یک دارایی نامشهود، هنگامی که دارایی آماده بهرهبرداری شد، متوقف میشود. بنابراین، مخارج تحمل شده برای استفاده یا بکارگیری مجدد یک دارایی نامشهود، در مبلغ دفتری آن منظور نمیشود. برای مثال، مخارج زیر، در مبلغ دفتری یک دارایی نامشهود منظور نمیگردد:
الف. مخارج تحمل شده برای یک دارایی آماده بهرهبرداری که هنوز استفاده از آن شروع نشده است؛ و
ب . زیانهای عملیاتی اولیه از قبیل زیانهای تحمل شده در مرحله عرضه اولیه محصولات جدید حاصل از دارایی.
جهت کسب اطلاعات بیشتر با ثبت شرکت ارشیا تماس حاصل فرمایید
موضوع : مقالات