سامانه تخصصی ثبت محدود
هدیه ویژه طراحی سایت و فروشگاه اینترنتی
انتظارات مالیات دهندگان
در اشاعه فرهنگ مالیاتی بین مودیان مالیاتی، ماموران مالیاتی، و مقامات دولتی باید توجه داشت که دولت از طریق مالیات شریک سود ناشی از فعالیتهای انتفاعی است و همانند سهامداران و اعتباردهندگان به واحدهای انتفاعی، از جمله استفادهکنندگان از اطلاعات مالی شمرده میشود
آنچه تحت عنوان انتظارات مالیاتدهندگان مطرح میشود موضوعهای مهمی است که مودیان در اجرا و رعایت قانون مالیاتهای مستقیم با آن روبهرو میشوند .
مالیات در بودجه کشور نقش مهمی دارد . چنانچه مالیات در چارچوب قانون و با رعایت عدالت اجتماعی تعیین شود از بروز هرگونه اختلاف بین مودی و دولت جلوگیری خواهد شد و دولت خواهد توانست آن را در زمان مناسب وصول کند .
در اشاعه فرهنگ مالیاتی بین مودیان مالیاتی، ماموران مالیاتی، و مقامات دولتی باید توجه داشت که دولت از طریق مالیات شریک سود ناشی از فعالیتهای انتفاعی است و همانند سهامداران و اعتباردهندگان به واحدهای انتفاعی، از جمله استفادهکنندگان از اطلاعات مالی شمرده میشود .
قانون فعلی مالیاتهای مستقیم به مراتب بهتر از قانون قبلی است و بهبودهایی را نشان میدهد. در این مقاله برخی از انتظارات مالیات دهندگان بهاختصار طرح میشود. امید میرود سازمان مالیاتی و وزیر محترم امور اقتصادی و دارایی با توجه به اختیارات تفویضشده بهموجب قانون مالیاتهای مستقیم، رسیدگی به این انتظارات را در دستور کار خود قرار دهند .
ماده 272
بهموجب ماده 272 قانون مالیاتهای مستقیم، حسابداران رسمی با رعایت ضوابط معینی میتوانند بهدرخواست مودی گزارش حسابرسی مالیاتی را تنظیم کنند . پیشبینی این ماده در مجموع قانون مالیاتهای مستقیم گویای اعتقاد مسئولان مالیاتی کشور بهاستفاده از دانش و تخصص حسابداران رسمی جهت انجام رسیدگیهای مالیاتی، کوتاه کردن فرایند رسیدگی و ارتقای کیفیت امر تشخیص مالیات است. توجه به محتوای ماده 272 و پرهیز از هرگونه برخورد شکلی با این ماده میتواند مناسبات بین دستگاه مالیاتی کشور با مودیان و جامعه حسابداران رسمی را بهنحو مطلوب تنظیم کند. بنابراین ضروری است سازمان مالیاتی با تنظیم آییننامه خاص، چگونگی رعایت و اجرای ماده 272 را روشن سازد و بهجای رد گزارش حسابرسی مالیاتی بر پذیرش گزارش حسابرسی مالیاتی تاکید شود .
آییننامه تحریر دفاتر
آییننامه تحریر دفاتر نقش بااهمیتی در تعیین اصالت و پذیرش اسناد و مدارک و دفترهای مودیان بهعنوان مبنای تشخیص و تعیین درامد مشمول مالیات دارد. هنگام طرح اصلاح آییننامه تحریر دفاتر این انتظار بهوجود آمد که دستاندرکاران با توجه به نظرات گرداوری شده و شرایط روز محیط کسبوکار، تغییر و تحولی اساسی در آییننامه تحریر دفاتر بهوجود آورند. متاسفانه آییننامه جدید بدون توجه به موضوع فناوری اطلاعات و مسئله مستندات فعالیتها در شرایط فعلی و توسعه تجارت الکترونیک و بدون تغییر اساسی تدوین و اعلام شده است .
استفاده از خدمات حسابداران رسمی
بهعلت مشخص نبودن حدود اختیارات حسابداران رسمی، رغبت و تمایل بهاستفاده از خدمات حسابداران رسمی در تهیه گزارش حسابرسی مالیاتی کم است . زیرا تاکید اساسی بر تهیه گزارش حسابرسی مالیاتی با توجه به رعایت دقیق قانون مالیاتهای مستقیم و آییننامههای مربوط قرارداد و بهگونهای استنباط میشود که حسابدار رسمی بهطور کامل عهدهدار انجام وظایف ممیز مالیاتی است .
انتخاب حسابدار رسمی توسط مودیان مالیاتی بهمعنای پذیرش حاکمیت قانون و اعتقاد به رعایت اصول و استانداردهای حسابداری است. بنابراین انتظار میرود که سازمان مالیاتی کشور نیز دستورعملها و آییننامههای مالیاتی مرتبط با مواد 148 تا 151 قانون مالیاتهای مستقیم را مورد بازنگری قرار دهد و تفاوتهای بین استانداردهای حسابداری و قانون مالیاتها بهطور شفاف بیان شود .
اگرچه با توجه به ماده 272 و متن اظهارنظر مالیاتی (طبق فرم گزارش حسابرسی مالیاتی)، اعتبار حسابرسی مالیاتی وابسته به انجام حسابرسی مالی است اما قضاوت حرفهای حسابرس نسبت به درامد و هزینههای مودی که در نتیجه شناخت فعالیتهای مودی حاصل میشود بهعنوان یکی از مبانی تعیین درامدهای مشمول مالیات، بهصراحت پذیرفته نشده است .
تبصره ماده 141
طبق تبصره ماده 141، زیان حاصل از صدور کالاهای معاف از مالیات در مورد کسانی که غیراز امور صادراتی فعالیت دیگری هم دارند، در محاسبه مالیات سایر فعالیتهای آنان منظور نخواهد شد. بهعبارت دیگر طبق این تبصره، زیان فعالیتهای معاف قابل کسر از درامدِ مشمول مالیات فعالیتهای غیرمعاف نخواهد بود. بدینترتیب فرض برایناست که تمامی فعالیتهای مرتبط با تبصره ماده 141 سوداور است در حالیکه این فرض صحیح نیست. از طرف دیگر تبصره ماده 141 بهجای معاف کردن درامد فعالیت، خود فعالیت را از مالیات معاف میکند و چگونگی تامین زیان را مشخص نکرده است
جهت کسب اطلاعات بیشتر با ایمیل info@arshiyagroup.ir تماس حاصل فرمایید و یا به شماره 500011008069819 پیامک ارسال فرمایید
ثبت محدود- ثبت تعاونی- تغییرات - ثبت شرکت –تغییرات خاص –تغییرات محدود – صورتجلسات – پلمپ دفاتر
کمترین هزینه و هدیه ویژه و فروشگاه اینترنتی طراحی سایت
برنامه هاي فدراسيون بين المللي حسابداران
مسئوليت حفظ و بهبود صلاحيت هاي حرفه اي به عهده جوامع حرفه اي است. در محيط رو به دگرگوني و پيچيده امروز، ارائه خدمات حرفه اي با كيفيت بالا جز با پذيرش نياز به آموزش حرفه اي مستمر و كسب آن ميسر نيست. فدراسيون بين المللي حسابداران با ارائه رهنمودهاي گوناگون در مورد آموزش حرفه اي مستمر پيشنهاد مي كند كه هر جامعه حرفه اي الزاماني (رسمي) براي ايجاد آموزش حرفه اي مستمر برقرار كند تا اطمينان يابد كه اين الزامان نياز حرفه را در هر زمان خاص پاسخگو خواهد بود. بر اساس ضوابط فدراسيون بين المللي حسابداران آموزش حرفه اي مستمر جزء الزامات اجباري تشكلهاي عضو تلقي شده و به علاوه ضوابط انضباطي نيز به منظور اطمينان از رعايت مفاد آن الزامي گرديده است. پيشنهاد فدراسيون بين المللي حسابداران آن است كه هر عضو شاغل در حرفه حسابداري بايد دوره هاي آموزشي معادل حداقل 30 ساعت در ساله يا حداقل 90 ساعت در هر دوره ممكن است از بين مواد اختياري يا اجباري انتخاب شود و برنامه هاي تكميلي نيز مورد توجه قرار گيرد.
بر اساس الزامات فدراسيون بين المللي حسابداران جوامع حرفه اي عضو بايد برنامه آموزش حرفه اي مستمر را به گونه اي برقرار كنند كه:
الف- دانش فني و مهارتهاي حرفه اي كاركنان را در سطحي مطلوب حفظ كند و بهبود بخشد.
ب- كاركنان حرف هاي را در به كارگيري فنون جديد، شناخت پيشرفتهاي اقتصادي و ارزيابي آثار آن بر صاحبكاران، كارفرمايان و كار كاركنان و همچنين ايفاي مسئوليتهاي تغيير پذير و برآوردن انتظارات گوناكون جامعه از حسابداران حرفه اي ياري كند.
پ- جامعه در كل از برخورداري اعضاي حرفه از دانش فني و مهارتهاي حرفه اي مورد نياز براي ارايه خود مطمئن شود.
برنامه هاي آموزشي احم
برنامه هاي آموزشي حرفهاي مستمر به شكلهاي گوناگوني مانند برنامه انجمنهاي حرفه اي، دوره هاي دانشگاهي، خودآموزي، آموزشها و دوره هاي مكاتباتي، آموز و مشاوره هاي آموزشي، تأليف مقاله و كتاب، عضويت در كميته هاي فني، بررسي كار و برنامه هاي داخلي مؤسسات و ساير برنامه هاي سازماني انجام مي شود. موضوعات درسي و مطالعاتي آموزش حرفه اي مستمر، موضوعات مختلفي مانند حسابداري، حسابرسي، خدمات مديريت، ماليات مالي، حيطه هاي خاص صنايع، رياضي، مديريت و اداره امور واحدهاي بازرگاني، بازاريابي، امور اداري، مديريت توليد، روابط كاركنان، هنر ارتباطات، محيط اجتماعي تجارت، حيطه هاي تخصصي مالي، صنايع تجاري و حرفه، عدم رفتاري و ... را در بر مي گيرد. به علاوه در تدوين موضوعات درسي و مطالعاتي ممول علاوه بر موارد تأليف كتاب را مي توان به عنوان بخشي از فعاليتهاي آموزشي دانست.
آموزش حرفه اي مستمر در ايران
طبق مصوبه كاركروه آموزش جامعه حسابداران رسمي ايران، برنامه آموزش حرفه اي از اول مهر ماه 1382 لازم الاجرا شده اس. هر يك از حسابداران رسمي طي دو سال مي توانند (200 امتياز) حداقل آموزش حرفه اي مستمر را بنا به علايق خود انتخاب كند. امتيازات برنامه هاي آموزش حرفه اي مستمر براي يك دوره دو ساله به شرح جدول شماره يك[1] پيش بيني شده و پس از اتمام بررسيها و اصلاح احتمالي به تصويب شوراي عالي خواهد رسيد.
مبناي كسب امتياز در هر مورد اعلام كتبي حسابدار رسمي عضو و تأييد كار گروه پس از ارزيابي حسب مورد است. هر يك از حسابداران رسمي، داراي پرونده آموزشي در جامعه اند كه مرتباً به روز خواهد شد. افرادي كه در هر سال بالاترين امتياز آموزش حرفه اي مستمر كسب مي كنند معرفي و تشويق خواهند شد. به منظور ايجاد بسترهاي لازم براي آموزش حرفه اي مستمر كسب مي كنند معرفي و تشويق خواهند شد.
جهت کسب اطلاعات بیشتر با ایمیل info@arshiyagroup.ir تماس حاصل فرمایید و یا به شماره 500011008069819 پیامک ارسال فرمایید
ثبت محدود- ثبت تعاونی- تغییرات - ثبت شرکت –تغییرات خاص –تغییرات محدود – صورتجلسات – پلمپ دفاتر
کمترین هزینه و هدیه ویژه و فروشگاه اینترنتی طراحی سایت
آینده حرفه حسابرسی داخلی
مقدمه
حرفه حسابرسی داخلی شش دهه پس از ارائه نخستین تعریف از آن در بیانیه مسئولیتهای حسابرسی داخلی ، تغییرات چشمگیری یافته است. طی این مدت، دامنه محدود سنجش و ارزیابی اثربخشی کنترلها به طیفی وسیعتر از فعالیتهای مختلف گسترش پیدا کرده است . در حال حاضر، حسابرسان داخلی تحت تأثیر چالشهای مدیریت و نیز سرمایهگذاران، به همکاری با مشتریان خود در زمینه بهبود عملیات و ارزشافزایی مستمر در سازمان توجه خاصی نشان میدهند .
تغییرات مذکور در حرفه موقعیتی ایجاد کرده است تا مفهوم اصلی آن مورد بازبینی قرار گیرد. در سال 1997 انجمن حسابرسان داخلی ، کمیتهای بهنام کمیته تحقیق رهنمودها بهمنظور تحقیق و بررسی در مورد رهنمودهای صادره شده و نیز ارائه راهکارهایی جهت بهبود مستمر و روزآمد کردن آنها، تشکیل داد . انجمن، اخیراً 22 مورد توصیههای کمیته یاد شده را همراه با توجیهات مربوط طی رسالهای تحت عنوان دورنمای آینده: چارچوب حرفه حسابرسی داخلی، منتشر کرده است .
کمیته در اولین توصیه خود به هیئت مدیره انجمن، موکداً خواستار ارائه تعریف گستردهتری از حسابرسی داخلی شد تا بتواند حدود رهنمودها را به نحو مؤثرتری توسعه دهد. سرانجام، تعریف جدیدی از حسابرسی داخلی پیشنهاد و در سطح وسیعی جهت بررسی و اظهارنظر منتشر شد. متعاقب بررسی نظرهای دریافتی، تعریف جدید به صورت نهایی بازنگری شد و در ژوئن 1999 به اتفاق آرا در هیئت مدیره انجمن به تصویب رسید .
نظرخواهی
16 عضو کمیته تحقیق رهنمودها، متشکل از حسابرسان شاغل در بخشهای خصوصی و دولتی، دانشگاهیان، مشاوران و حسابداران مستقل, از ملیتهای مختلف, به این نتیجه رسیدند که وجود آرا و عقاید مختلف در حرفه اجتنابناپذیر است. زیرا تغییرات در عمل، برداشت و فلسفه در حرفه در مناطق مختلف بهطور هماهنگ رخ نداده است. به همین دلیل کمیته، عامداً و تا آنجا که مقدور بود، از بسیاری از اعضای حرفه نظرخواهی کرد و پس از بررسی آرا و نظریات در نهایت به تعریف جدیدی- که به نظر اکثریت اعضا میتواند قدرت، نفوذ و اعتبار حرفه را در هزاره بعد ارتقا بخشد- دست یافت .
سئوال اساسی
کمیته تحقیق در بازبینی ماهیت و زمینه بنیادی حسابرسی داخلی و استانداردهای آن، این پرسش اساسی را مورد توجه قرار داد: “حسابرسی داخلی چیست؟” بسیاری از اعضای کمیته عقیده داشتند که تعریف سابق، گویای تحولات حرفه نیست. تحقیقات بنیاد پژوهشهای انجمن ، مصاحبههای انجام شده توسط کمیته تحقیق و مباحثات گروهی نیز موید همین مطلب بود. سرانجام، کمیته پیشنویس تعریف جدیدی را ارائه داد که متضمن گرایش حرفه به سوی حسابرسی برمبنای ریسک و فعالیتهای مشاورهای بود .
پس از انتشار اولین پیشنویس تعریف جدید، اقلیت درخور توجهی از اعضای انجمن مخالفت خود را با گستردگی و عام بودن تعریف ابراز داشتند. آنها خواستار بیان شفاف بایدها و نبایدهای وظایف حسابرسان و نیز ساختار و نحوه سازماندهی این وظایف بودند. نگرانی عمده آنها حذف برخی ویژگیهای موجود در تعریف سابق بود. اما اکثریت پاسخدهندگان بر این باور بودند که با توجه به بازار در حال گسترش برای انواع خدمات حسابرسی داخلی، محدودههای باریک و انعطافناپذیر گذشته تصنعی بوده و برای آینده حرفه تعریف گستردهتر و خلاقتری لازم است .
همچنین تحقیقات نشان داد که تعریف سابق به گونهای موثر موجب اعتلای حرفه در بازار رقابتی نشده است. در حالی که بررسیهای انجمن نیز حاکی از این بود که ارتقای حرفه در زمره مهمترین نیازهای حرفه حسابرسی داخلی قرار دارد .
در تعریف سابق، عمدتاً نحوه انجام رسیدگــی و ماهیت کار انجام شده بهوسیله حسابرسان مورد تاکید قرار گرفته بود و به این نکته که حسابرسی داخلی توانایی افزایش ارزش در تمام سطوح سازمانی مشتریان را داراست و بهطور کلی چه خدماتی میتواند برای آنها انجام دهد، توجه کافی نشده بود .
بسیاری از پاسخدهندگان خواستار این بودند که تعریف باید چهرهای خلاق از حسابرسی داخلی به افراد بیرون از حرفه نشان دهد. در نتیجة اینگونه تبادلنظرها، کمیته سرانجام، ضمن حفظ نکات اساسی مورد نظر خود، تعریف جدید حرفه
حسابرسی داخلی را ارائه کرد. تعریف جدید در پنج عرصه مفهومی با تعریف قدیم تفاوت دارد .
فعالیت مستقل و بیطرفانه
در تعـریـف سـابـق، حسابرسی داخلی بـه عنوان عمل ارزیابی مستقل در داخل سازمان معرفی شده بود، در حالی که در تعریف جدید :
اولاً، محور اعتبار حرفه از مفهوم محدود استقلال دور شده و بیشتر بهسوی ویژگی انعطافپذیرتر بیطرفی تمایل پیدا کرده است؛
ثانیاً، استفاده از امکانات خارج از سازمان منع نشده است .
استقلال و بیطرفی
در پیشنویس تعریفهای اولیه کمیته، واژه استقلال مورد استفاده قرار نگرفته بود. در عوض، اعضای کمیته به این نتیجه رسیده بودند که مفهوم وسیعتر بیطرفی میتواند بازگو کننده ویژگی حرفه حسابرسی داخلی باشد. به عقیده آنها، حسابرسان داخلی به دلیل بیطرفانه بودن تجزیه و تحلیلها و پیشنهادهایشان در زمینه بهبود عملیات، به ارزشهای سازمان میافزایند و از هرگونه فشار یا ا نگیزهای درخصوص نتیجه کار مبرا هستند. به نظر اعضای کمیته تاکید بر مفهوم استقلال، عـملاً از طـریق ایجاد محدودیت در مورد شخص ارائه کننده خدمات و نوع خدماتی که میتواند ارائه کند، مانعی غیرضروری فراراه حرفه قرار میدهد. به اضافه، کمیته احساس کرد که تقدم مفهوم استقلال بر سایر مفاهیم ممکن است باعث شود ارائهکنندگان خدمات حسابرسی در خارج از سازمان مدعی شوند که از استقلال عمل بیشتری نسبت به افراد داخل سازمان برخوردارند .
به دنبال آن، پیشنهاد شد که عبارت مدیریت مستقل جایگزین مفهوم استقلال گردد. این پیشنهاد نیز با وجود نظر مساعد گروهی از اعضا، با عدم پذیرش شمار درخور توجهی روبهرو شد .
موضع نهایی کمیته بر این پایه قرار گرفت که استقلال مفهوم متغیری است و میتواند تحت تأثیر عوامل گوناگونی، از جمله نوع صنعت، آداب و سنن و مقررات منطقهای یا ملی و ماهیت خدمات ارائه شده، از نظر اهمیت و نحوه برداشت دستخوش تغییر شود. در آخرین تحقیقات انجمن حسابداری امریکا ، مفهوم استقلال مترادف با نداشتن محدودیت در تصمیمگیری در مورد حدود رسیدگی و نیز بلامانع بودن انجام آن شناخته شد و این برداشت مورد تأیید کمیته نیز قرار گرفت .
بدین ترتیب، استقلال به عنوان مفهومی که نشاندهنده آزادی تصمیمگیری در مورد حدود عملیات حسابرسی یا اطمیناندهی و نیز انجام رسیدگیهای لازم است، شناخته شد . هیئت استانداردهای حسابرسی داخلی ، متعاقباً مفاهیم استقلال و بیطرفی را در زمینههای مختلف ارائه خدمات حسابرسی، اطمیناندهی و مشاورهای تعیین خواهد کرد. کمیته اطمینان دارد که رهنمودهای اجرایی حرفه که بهوسیلة هیئت مذکور تدوین میشود، حالات گوناگون استقلال و بیطرفی را، بیآنکه خدشهای بر ماهیت بنیادی آن وارد شود، مورد توجه قرار خواهد داد
جهت کسب اطلاعات بیشتر با ایمیل info@arshiyagroup.ir تماس حاصل فرمایید و یا به شماره 500011008069819 پیامک ارسال فرمایید
سامانه تخصصی ثبت محدود
هدیه ویژه طراحی سایت و فروشگاه اینترنتی
در جستجوی تئوری حسابداری مدیریت
مقدمه
تاکنون کتابها و مقاله های بسیاری در زمینه تئوری حسابداری مالی نوشته شده است، علت این جریان را می توان تلاش برای یافتن مجموعه ای منسجم از اصول قراردادی، مبانی مفهومی و روشهای کاربردی دانست که زمینه را برای انجام کار حرفه ای و نیز پژوهشهای آینده در حسابداری مالی هموار می سازد. اما سوالی که در اینجا مطرح می شود، این است که آیا در حوزه حسابداری مدیریت نیز به وجود تئوری نیازی هست؟ پیش از ارائه تعریفی از تئوری حسابداری، بهتر است واژه تئوری تعریف شود. تئوری در فرهنگ وبستر (Webster ) چنین تعریف شده است.
بیان سیستماتیک اصول و تبیین روابط آشکار یا مبانی برخی از پدیده های مشخص که مشاهده و تا حدودی تایید شده است...
تئوری حسابداری را می توان مجموعه ای هماهنگ از فرضیه های آزمون پذیر، مفاهیم و اصول علمی دانست که ساختار کلی لازم برای پژوهش در ماهیت حسابداری را ایجاد می کنند. در دهه های اخیر کوششهای زیادی از سوی انجمهای علمی و حرفه ای برای تدوین تئوری حسابداری انجام شده است.
هدف تئوری، تشریح وضع موجود و پیشبینی وضعیت آینده است. در نتیجه، یکی از هدفهای اصلی تئوری در یک علم، داشتن مجموعه دانشی است که به خوبی تعریف، به نحوی سیستماتیک گرداوری، سازماندهی، و به حد کافی تائید شده باشد تا چارچوب مناسبی را برای عملیاتی آینده فراهم کند.
هدف تئوری حسابداری، فراهم کردن مجموعه ای از اصول و روابطی است که عملیات مشاهده شده حسابداری را تبیین و عملیات مشاهده نشده را پیشبینی کند. به بیان دیگر، تئوری حسابداری باید بتواند دلایل انتخاب مبانی و روشهای مختلف حسابداری را توسط واحدهای انتفاعی تبیین و ویژگیهای واحدهایی را که از میان روشهای پذیرفته شده حسابداری، روش خاصی را انتخاب می کنند پیشبینی کند. ضمناً، تئوری حسابداری باید از طریق پژوهشهای حسابداری، آزمون و تائید شود (شباهنگ 1381).
ثقفی و امیر اصلانی (1379) معتقدند که وجود مبانی نظری در حوزه مدیریت سبب می شود تا آن دسته از روشهای عملیاتی که دارای اعتبار اجرایی است از روایی نظری نیز برخوردار باشد. از این رو جستجو برای دستیابی به مبانی نظری حسابداری مدیریت، گذاری گریزناپذیر جلوه می کند.
به اعتقاد نویسندگان این مقاله تعدد روشها، اختیاری بودن آنها و وجود حوزه های متفاوت نظری اقتصاد، ریاضیات، آمار، جامعه شناسی و روان شناسی در حسابداری مدیریت، دلیل قانع کننده ای برای نپرداختن به موضوع تئوری حسابداری مدیریت محسوب نمی شود، زیرا اگر قرار است تئوری در مجموع باعث رشد و ارتقای رشته و فراهم آوردن زمینه مناسب برای معرفی رویکردهای نوین باشد، طرح و بسط آن در حسابداری موضوعیت دارد. اگر چه هدف این مقاله، ارائه راهکاری برای چگونگی طرح و استقرار تئوری در حسابداری مدیریت نیست، اما تلاش می شود که ضرورت این موضوع و دلایل موید آن تشریح شود.
بخش عمده این مقاله، برگرفته از مقاله «در جستجوی تئوری حسابداری مدیریت» است که در سال 2004 توسط مالمی (Malmi ) و گرانلند (Granlund ) نوشته شده است.
هدف تئوری حسابداری مدیریت
ضرورت پژوهش در زمینه حسابداری مدیریت چیست؟ طرح این موضوع ابتدا از سوی زیمرمن (Zimmerman,2001 ) پیرامون وضعیت پژوهش حسابداری مدیریت آغاز شد و تئوری، پاسخهایی را برای آن ارائه کرده است (Ithner & Larcker, 2001 Hapwood, 2002 Ithner & Larcker.2002 Luft Shields, 2002, Lukka & Mouritsen, 2002 ) اما همچنان پرسشهای دیگری وجود دارد. از جمله آنکه: هدف و نقش تئوری در پژوهش حسابداری مدیریت چیست؟ تئوریهای کنونی چگونه به این هدف دست می یابد؟ و به عنوان جامعه علمی، چگونه باید در مسیر توسعه تئوری حرکت شود؟ اینها موضوعهایی است که در این مقاله به آنها پرداخته می شود.
لافت و شیلدز (2002) در پاسخ به زیمرمن (2001)، با استناد به پژوهشهای گذشته اظهار داشتند که پژوهشهایی در راستای تئوری حسابداری مدیریت، تاکنون انجام شده است. این موضوع نشان می دهد که تئوری یا تدوین تئوری حسابداری مدریت، پیرامون تشریح علل تاثیرات آن است. هر چند همه پژوهشگران این دیدگاه را نپذیرفته اند (Chua, 1986, Baxter & Chua, 2003 )، اما به نظر میرسد که این دیدگاه، مسیر اصلی دستیابی به شناخت است که امروزه در پژوهش حسابداری مدیریت متداول است. اما پرسش این است که چرا به عنوان یک جامعه علمی، در جهت فهم هدفها و نتایج حسابداری مدیریت تلاش می کنیم؟ اعتقاد بر این است که هدف نهایی، به کارگیری تئوری در بهبود شیوه های حسابداری مدیریت است (Ithner & Larcker, 2001, Chenhall, 2003 ). به بیان دیگر، انجام پژوهش و توسعه تئوریها در حسابداری مدیریت، امکان استفاده این تئوریها توسط افراد مختلف را فراهم می سازد. بنابراین سیستمها یا رویه ها به کمک تئوریها می تواند در جهت کمک به مدیریت، کارکنان، گروههای ذینفع و یا کل جامعه بهبود یابد.
در نتیجه به نظر می رسد که تقریباً اکثر پژوهشهای اخیر در حسابداری مدیریت، دارای هدف مشترکی برای تئوری و پژوهش بوده و آن ارائه رهنمود و پیشنهادهایی در خصوص نحوه به کارگیری آنها در حسابداری مدیریت و یا کنار گذاشتن آنهاست.
نینیلوتو (Niniluoto, 1980 ) معتقد است که منفعت نظری دانش را نیز باید در نظر گرفت، زیرا صرفنظر از هدفهای کنترل و پیشبینی، توسعه دانش موجب ارائه توضیح و تفسیر جامع و منظمی از واقعیات می شود. به اعتقاد لوکا و گرانلند (2002) می توان به خوبی این موضوع را در زمینه پژوهشهای حسابداری مدیریت بیان کرد. به هر حال پژوهش بدون هرگونه کوشش در جهت پیشبینی و کنترل رویدادها کافی نیست، سوال اینجاست که کدامیک از موارد پیشگفته در ارتباط با این مقاله است. به نظر می رسد در حال حاضر ترکیبی از منابع فنی و کاربردی دانش جهت ایجاد نظریات مفید افراد و سازمانهای مورد نظر، مورد استفاده قرار می گیرد.
انواع تئوریها در حسابداری مدیریت
پژوهش و نحوه عمل در حسابداری مدیریت وابسته به دو گونه تئوری است. تئوریهایی که به وسیله جامعه پژوهشی، تئوری نامیده شده، اساساً از سایر علوم گرفته شده و فاقد ویژگیهایی است که آنها را در حسابداری مدیریت منحصر به فرد می سازد. تئوریهایی هم که در حال حاضر فاقد ویژگی تئوری است، می کوشد تا چگونگی کاربرد حسابداری مدیریت در تحصیل و کسب عملکرد بهتر را تشریح کند. در ادامه به این تئوریها اشاره می شود.
تئوریهای برخوردار از ویژگیهای یک تئوری
طبق نظرات لافت و شیلدز (2003)، در پژوهشهای حسابداری مدیریت، برخی مطالب منتشر شده مربوط به حسابداری مدیریت، توسط برخی از تئوریها تشریح شده است. به طور معمول حسابداری مدیریت شامل متغییرهای مستقل و وابسته است اما به تمام زنجیره علت و معلول اشاره نمی شود. این تئوریها در تشریح عوامل، اثرات و تئوری روابط متقابل حسابداری مدیریت مبتنی بر زمینه های اقتصادی، تئوریهای سازمانی، جامعه شناسی و روان شناسی است. ما به این تئوریها و مباحث پیرامونی که توسط آنها تشریح می شوند، نیازمندیم. اما سه نگرانی عمده نسبت به تئوریهای یاد شده در حسابداری مدیریت وجود دارد. نخست اینکه هیچیک از این تئوریها بدان گونه نیست که بتوان بین تئوری حسابداری مدیریت و سایر تئوریها تمایز قائل شد. این تئوریها پیرامون حسابداری مدیریت بوده و خاص تئوری حسابداری مدیریت نیست (Humphrey & Scapens, 1996 ). تئوریهای حسابداری مدیریت همچنانکه مجله های معتبر پژوهشی دانشگاهی تشخیص داده اند، به واسطه پرس و جو و پرسش و پاسخ تعیین شده است.
پژوهشگران، تئوری نمایندگی، تئوری اقتصاد اطلاعات، تئوری ساختار، تئوری سیستم – کاربر، تئوری هدفگذاری و تعداد بیشماری از سایر تئوریها را به کار می برند تا به تشریح منافع حسابداری مدیریت بپردازند. گاهی به نظر می رسد، آنچه مفید است از طریق تئوریهای از پیش تعیین شده و نه پدیده مورد نظر در حسابداری، تعیین شده است. به بیان دیگر تئوریهای مشابه را می توان حتی در تشریح موضوعهایی غیر از حسابداری مدیریت نیز به کار برد. در ادامه به این مسئله نیز می پردازیم که نیاز به تئوری حسابداری مدیریت وجود دارد، اما به این معنی نیست که نیاز به تفسیرهای ارائه شده و بینش منتج از سایر تئوریها وجود ندارد. بحث این است که به هر دو آنها نیاز وجود دارد.
جهت کسب اطلاعات بیشتر با ایمیل info@arshiyagroup.ir تماس حاصل فرمایید و یا به شماره 500011008069819 پیامک ارسال فرمایید
ثبت محدود- ثبت تعاونی- تغییرات - ثبت شرکت –تغییرات خاص –تغییرات محدود – صورتجلسات – پلمپ دفاتر
کمترین هزینه و هدیه ویژه و فروشگاه اینترنتی طراحی سایت
سیستم بودجه بندی بر مبنای عملکرد و تاثیر آن بر عملکرد و مسئولیت پاسخگویی دولت
مقدمه
بودجه مهمترین سند مالی کشور است. براساس تعریف ماده 1 قانون محاسبات عموم بودجه کل کشور برنامه مالی یکساله دولت است که درامدها و سایر منابع تامین اعتبار را پیشبینی می کند و هزینه های انجام عملیاتی را که منجر به تحقق سیاستها و هدفهای قانونی می شود، براورد می کند. با توسعه وظایف دولت و افزایش سریع هزینه های دولتی و پیوند آن با وضعیت عمومی اقتصاد کشور، کنترل مخارج اهمیت خود را از دست داد و نیاز به بهبود در سیستمهای برنامه ریزی، کنترل و مدیریت منابع بخش عمومی مطرح شد تا تصمیمگیرندگان بتوانند دید وسیعتری پید کنند و اطلاعات گسترده تری در مورد نتایج عملکردها و هزینه های اجرای فعالیتها داشته باشند. این امر موجب توجه دولتها به اقتصادی بودن، کارایی و اثربخشی منابع دولت و به عبارتی مدیریت مالی دولت شد. روبرو شدن با این شرایط نه تنها نیاز به بهبود روشها و رویه های بودجه بندی موجود برای افزایش هماهنگی در سیستم را مطرح ساخت، بلکه بعد جدیدی برای تصمیمگیری در مدیریت و مدیریت مالی دولت ایجاد کرد و باعث ایجاد سیستم بودجه بندی بر مبنای عملکرد برای بازنگری و ارزیابی مدیریت فعالیتهای دولتی شد. از آنجا که اختصاص هدفمند اعتبار به فعالیتهای هر سازمان می تواند ضمن شفاف سازی نحوه توزیع منابع، امکان پایش عملیاتی و انتظار برای دسترسی به نتایج هزینه ها را فراهم سازد، استفاده از بودجه بندی بر مبنای عملکرد گام موثری در افزایش کارایی و اثر بخشی اعتبارات خواهد بود.
مفاهیم بودجه بندی بر مبنای عملکرد
بیشتر پژوهشگران و کارشناسان بودجه بندی دولتی، بر روی این نظر توافق دارند که بودجه بندی بر مبنای عملکرد به عنوان تخصیص منابع برای دستیابی به هدفها، مقاصد برنامه ریزی شده و همچنین دستیابی به بعضی از شاخصهای کار، یعنی کارایی و اثر بخشی است.
به گفته جان میکسل (John Mikesell ) بودجه بندی بر مبنای عملکرد در اساس ارتباط داده ها و درامدها یا هزینه ها با هدفها و فعالیتهای برنامه هاست. او می گوید که بودجه بندی بر مبنای عملکرد ممکن است طبق روال معمول شامل یکی از عوامل زیر باشد:
فیلیپ جویس (Philip Joice ) بودجه بندی بر مبنای عملکرد را به عنوان شبکه ارتباطی کارامد میشناسد که برای اطمینان از دستیابی به هدفهای بودجه بندی، منابع را به نتایج پیوند می دهد.
با توجه به تعاریف ارائه شده می توان گفت بودجه بندی بر مبنای عملکرد بیشتر حول دو محور «ارتباط بودجه با نتایج» و «ارتباط بودجه با شاخصهای عملکرد و ارزیابی» می چرخد.
بدین ترتیب می توان گفت که بودجه بندی بر مبنای عملکرد عبارت است از برنامه سالانه به همراه بودجه سالانه که رابطه میان میزان وجوه تخصیص یافته به هر برنامه و نتایج به دست آمده از آن برنامه را نشان می دهد. این بدان معنی است که با میزان مشخصی مخارج انجام شده در هر برنامه باید مجموعه ای معین از هدفها تامین شود.
با توجه به تعاریف ارائه شده می توان بودجه بندی بر مبنای عملکرد را به عنوان فرایندی برای تهیه و تدوین بودجه دانست که با تاکید بر فعالیتها و برنامه ها و مدیریت عملکرد، این امکان را فراهم می سازد که تصمیم برای تخصیص یا عدم تخصیص اعتبارات تا حدودی براساس کارایی و اثر بخشی خدمات ارائه شده صورت بگیرد.
وظایف و ویژگیهای بودجه بندی بر مبنای عملکرد
فرایند بودجه بندی سه نوع متفاوت از وظایف را بر عهده دارد؛ وظایف برنامه ریزی، مدیریتی و کنترل. در بودجه سنتی فقط وظیفه کنترلی وجود داشت در حالی که در بودجه بندی بر مبنای عملکرد، وظیفه مدیریتی و برنامه ریزی هم بدان اضافه شده و به عبارتی به ستانده نیز توجه شده است. در واقع بودجهبندی بر مبنای عملکرد بر دو موضوع تاکید دارد (و رمزیار، 1382):
در بودجه بندی وظیفه برنامه ریزی بر انتخاب درون برنامه ای تاکید دارد. وظیفه مدیریتی برای انتخاب برنامه ای تاکید دارد. وظیفه کنترلی بودجه بندی بر تحقق هدفها یا سایر محدودیتها در اعتبارات عمومی برای مراقبت از مسئولیت واگذاری از طرف پرداخت کنندگان مالیات است.
هدفهای بودجه بندی بر مبنای عملکرد
هدف اصلی بودجه بندی بر مبنای عملکرد، کمک بر تصمیمگیری عقلایی درباره تخصیص و تعهد منابع دولت براساس پیامدهای سنجش پذیر است. می توان هدفهای بودجه بندی بر مبنای عملکرد را به صورت زیر بیان کرد (قادری، 1382):
در این مقاله کوشش می شود که تاثیر بودجه بندی بر مبنای عملکرد بر مسئولیت پاسخگویی دولت و عملکرد آن مورد بررسی واقع شود. این دو مورد به عنوان هدفهای بودجه بندی بر مبنای عملکرد در بالا ذکر شده است.
بودجه بندی بر مبنای عملکرد و مسئولیت پاسخگویی دولت
در کشور های پیشرفته، مسئولیت پاسخگویی، جایگاه ویژه ای در چارچوب نظری حسابداری و گزارشگری مالی دولتها پیدا کرده و به اصیلترین عامل ارزیابی و مقایسه نظامهای حسابداری و گزارشگری مالی دولتها بدل شده است. در ارزیابی و مقایسه نظامهای حسابداری و گزارشگری مالی دولتی، ظرفیت، مسئولیت پاسخگویی نقش اساسی ایفا می کند و مطلوبیت سودمندی نظامهای حسابداری دولتی در گرو قابلیتهای این گونه نظامهای اطلاعاتی در تهیه اطلاعات سودمند و در خور استفاده برای ادای مسئولیت پاسخگویی دولتها از یک سود و تهیه اطلاعات برای ارزیابی این مسئولیتها توسط شهروندان از سوی دیگر است. مفهوم مسئولیت پاسخگویی می تواند به عنوان معیاری اساسی در ارزیابی قابلیتهای نظام حسابداری و گزارشگری مالی دولت مورد استفاده قرار گیرد (باباجانی، 1379).
بیانیه شماره 34 هیئت استانداردهای حسابداری دولتی امریکا بیشتر بر معیار اندازه گیری جریان منابع اقتصادی تاکید دارد. این معیار اندازه گیری با هدف اطمینان یافتن از میزان کارایی، اثر بخشی و صرفهجویی ناشی از مصرف منابع اقتصادی، تعیین بهای تمام شده کالاها و خدمات و افزایش سطح مسئولیت پاسخگویی عملیاتی، در سیستمهای حسابداری مالی مورد استفاده قرار می گیرد. وظیفه اصلی این سیستمها، تهیه اطلاعات شفاف در مورد چگونگی مصرف منابع اقتصادی و اندازه گیری میزان دستیابی به هدفهای تعیین شده در قالب میزان تولید و عرضه کالاها و خدمات و ارزیابی اثر بخشی کالاها و خدمات تولید و عرضه شده است. اهمیت استفاده از این نوع معیارهای اندازه گیری در سیستمهای حسابداری زمانی آشکار می شود که دولتها اقدام به تهیه و تنظیم بودجه بر مبنای عملکرد می کنند (باباجانی، 1382). در پژوهشهای انجام شده توسط جوردن و هاکبارت
جهت کسب اطلاعات بیشتر با ایمیل info@arshiyagroup.ir تماس حاصل فرمایید و یا به شماره 500011008069819 پیامک ارسال فرمایید