خطر حسابرسي و اهميت
18 . واحدهاي تجاري براي تحقق اهداف خود، راهبردهايي را دنبال ميكنند و بر حسب ماهيت عمليات و صنعت، محيط قانوني حاكم بر فعاليت و اندازه و پيچيدگي عمليات، با انواع خطرهاي تجاري مواجهاند. مسئوليت شناسايي اين گونه خطرها و برخورد مناسب با آن به عهده مديريت است. با اين وجود، همه خطرها، به تهيه صورتهاي مالي مربوط نميشود. حسابرس تنها، نگران خطرهايي است كه ميتواند بر صورتهاي مالي اثر داشته باشد.
19 . حسابرس، شواهد حسابرسي را كسب و ارزيابي ميكند تا اطميناني معقول بدست آورد كه صورتهاي مالي، از تمام جنبههاي بااهميت، طبق استانداردهاي حسابداري، به نحو مطلوب تهيه شده است. مفهوم اطمينان معقول، اين واقعيت را در بر دارد كه نظر حسابرس ممكن است نامناسب باشد. خطر اين كه حسابرس نسبت به صورتهاي مالي حاوي تحريف بااهميت، نظر نامناسبي ارائه كند، ” خطر حسابرسي“ ناميده ميشود.
20 . حسابرس بايد حسابرسي را به گونهاي برنامه ريزي و اجرا كند كه خطر حسابرسي تا سطحي قابل پذيرش و سازگار با هدف حسابرسي، كاهش يابد. حسابرس براي كاهش خطر حسابرسي، به كسب شواهد حسابرسي كافي و مناسب از طريق طراحي و اجراي روشهاي حسابرسي ميپردازد تا بتواند به نتايجي معقول دست يابد كه مبناي اظهار نظر خود قرار دهد. اطمينان معقول زماني حاصل ميشود كه حسابرس، خطر حسابرسي را به سطحي قابل پذيرش كاهش داده باشد.
21 . خطر حسابرسي تابعي است از خطر تحريف بااهميت صورتهاي مالي يا به اختصار، ”خطر تحريف بااهميت“ (يعني خطر وجود تحريف بااهميت در صورتهاي مالي، پيش از انجام حسابرسي) و خطر آن كه حسابرس، اين تحريفها را كشف نكند (يعني” خطر عدم كشف“). حسابرس، روشهاي حسابرسي را براي برآورد خطر تحريف بااهميت، اجرا ميكند و با اجراي روشهاي حسابرسي لازم بر اساس آن برآورد، خطر عدم كشف را محدود مينمايد (رجوع شود به بخش 5-31 ، شناخت واحد مورد رسيدگي و محيط آن و برآورد خطرهاي تحريف بااهميت و بخش 33 ، روشهاي حسابرسي در برخورد با خطرهاي برآوردي). فرايند حسابرسي متضمن اعمال قضاوت حرفهاي حسابرس در باره تعيين رويكرد حسابرسي است. اين قضاوت از طريق تمركز بر زمينههاي بروز تحريفهاي بالقوهاي كه ميتواند در سطح هر ادعا رخ دهد (رجوع شود به بخش 50، شواهد حسابرسي) و اجراي روشهاي حسابرسي لازم براي برخورد با خطرهاي برآوردي به منظور كسب شواهد حسابرسي كافي و مناسب، در سرتاسر فرايند حسابرسي اعمال ميشود.
22 . حسابرس نگران تحريفهاي بااهميت است و براي كشف تحريفهايي كه از لحاظ صورتهاي مالي به عنوان يك مجموعه واحد، بااهميت نميباشد، مسئوليتي ندارد. حسابرس اثر تحريفهاي شناسايي شده اما اصلاح نشده را، به تنهايي يا در مجموع، از لحاظ صورتهاي مالي به عنوان يك مجموعه واحد ، ارزيابي ميكند. ” اهميت“ و ” خطر حسابرسي“، به هم وابستهاند (رجوع شود به بخش 32، اهميت در حسابرسي). حسابرس خطر تحريف بااهميت را در سطح كليت صورتهاي مالي و در سطح گروههاي معاملات، مانده حسابها و موارد افشا و ادعاهاي مربوط ارزيابي ميكند تا بتواند روشهاي حسابرسي لازم را براي شناسايي تحريفهايي طراحي كند كه از لحاظ صورتهاي مالي به عنوان يك مجموعه واحد، بااهميت باشد.
23 . حسابرس خطر تحريف بااهميت را در سطح كليت صورتهاي مالي مورد توجه قرار ميدهد. اين به معناي خطرهاي تحريف بااهميتي است كه ارتباطي فراگير با صورتهاي مالي به عنوان يك مجموعه واحد دارد و به صورت بالقوه بر ادعاهاي متعددي اثر ميگذارد. خطرهايي با اين ماهيت، اغلب به محيط كنترلي واحد تجاري مربوط ميشود (اگر چه اين خطرها ممكن است به عوامل ديگري چون روند نزولي شرايط اقتصادي نيز مربوط باشد) و لزوماً از نوع خطرهايي نيست كه با ادعاهايي بخصوص در سطح گروههاي معاملات، مانده حسابها وموارد افشا مرتبط باشد. بلكه، اين خطر كلي نمايانگر شرايطي است كه ميتواند خطر رخداد تحريفهاي بااهميت را در شمار زيادي از ادعاهاي گوناگون، مانند زير پا گذاري كنترلهاي داخلي توسط مديريت واحد مورد رسيدگي، افزايش دهد. اين گونه خطرها ممكن است به ويژه، به ارزيابي خطر تحريف بااهميت ناشي از تقلب توسط حسابرس، مربوط باشد. برخورد حسابرس با خطر برآوردي تحريف بااهميت در سطح كليت صورتهاي مالي، شامل ارزيابي دانش، مهارت و توانايي كاركنان با مسئوليتهاي مهم (از جمله در مورد كارشناسان)، سطوح مناسب سرپرستي، و بررسي وجود رويدادها يا شرايطي است كه ميتواند ترديدي قابل ملاحظه نسبت به ادامه فعاليت واحد مورد رسيدگي به عنوان يك واحد داير برانگيزد.
24 . حسابرس خطر تحريف بااهميت را در سطح گروه معاملات، مانده حساب و موارد افشا نيز مورد توجه قرار ميدهد؛ زيرا اين امر، مستقيماً در تعيين ماهيت، زمانبندي اجرا و ميزان روشهاي حسابرسي لازم در سطح هر ادعا به حسابرس كمك ميكند. حسابرس در پي كسب شواهد حسابرسي كافي و مناسب در سطح گروه معاملات، مانده حساب و موارد افشا به گونهاي است كه بتواند در پايان كار حسابرسي، نظر خود را نسبت به صورتهاي مالي به عنوان يك مجموعه واحد و در يك سطح قابل پذيرش از خطر حسابرسي، اظهار كند. حسابرسان براي دستيابي به اين هدف، از رويكردهاي گوناگوني استفاده ميكنند.
25 . توضيحات زير براي توصيف اجزاي خطر حسابرسي ارائه ميشود. خطر تحريف بااهميت در سطح هر ادعا از دو جزء تشكيل ميشود:
· ”خطر ذاتي“ يعني آسيب پذيري يك ادعا در مقابل تحريفي كه بتواند به تنهايي يا در مجموع با تحريفهاي ديگر، بااهميت باشد؛ با اين فرض كه هيچ گونه كنترل داخلي براي آن وجود ندارد. خطر اين گونه تحريفها براي برخي ادعاها و گروههاي معاملات، مانده حسابها و موارد افشاي مرتبط با آنها بيشتر از ساير ادعاهاست. براي مثال، احتمال اين كه محاسبات پيچيده، دچار تحريف شود بيشتر از محاسبات ساده است. حسابهاي حاوي مبالغ ناشي از برآوردهاي حسابداري كه با ابهام عمده در اندازهگيري همراه است، در مقايسه با حسابهاي حاوي دادههاي به نسبت عادي و واقعي، پرمخاطرهتر ميباشد. شرايط برون سازماني كه سبب پيدايش خطرهاي تجاري ميشود نيز ميتواند بر خطر ذاتي اثر گذارد. براي مثال، پيشرفتهاي فناوري ممكن است محصولي را از رده خارج كند و در نتيجه، موجودي مواد و كالا را بيشتر در معرض بيش نمايي قرار دهد. افزون بر شرايطي كه به ادعايي خاص مربوط ميشود، عوامل موجود در درون واحد مورد رسيدگي و محيط آن كه به همه گروههاي معاملات، مانده حسابها يا موارد افشا يا تعدادي از آنها ارتباط دارد نيز ميتواند خطر ذاتي مرتبط با يك ادعاي بخصوص را تحت تأثير قرار دهد. براي مثال، ميتوان به عواملي مانند كمبود سرمايه در گردش مورد نياز براي ادامه عمليات يا روند نزولي يك صنعت (با مشخصه ورشكستگيهاي پر شمار) اشاره كرد.
· ” خطر كنترل“ يعني خطر رخ دادن تحريفي در يك ادعا كه بتواند به تنهايي يا در مجموع با تحريفهاي ديگر، بااهميت باشد، اما كنترلهاي داخلي واحد مورد رسيدگي قادر به پيشگيري يا كشف و اصلاح بموقع آن نباشد. اين خطر، تابعي است از اثر بخشي طراحي و كاركرد كنترلهاي داخلي از لحاظ دستيابي واحد مورد رسيدگي به هدفهاي مربوط به تهيه صورتهاي مالي. به دليل محدوديتهاي ذاتي كنترلهاي داخلي، خطر كنترل هميشه تا حدودي وجود خواهد داشت.
26 . خطر ذاتي و خطر كنترل، خطرهاي مربوط به واحد مورد رسيدگي است و صرف نظر از حسابرسي شدن يا نشدن صورتهاي مالي وجود دارد. حسابرس لازم است خطر تحريف بااهميت در سطح هر ادعا را به عنوان مبنايي براي تعيين روشهاي حسابرسي لازم برآورد كند، اگر چه اين برآورد، قضاوتي است و اندازهگيري دقيق خطر نميباشد. چنانچه برآورد حسابرس از خطر تحريف بااهميت، مبتني بر اثربخشي كاركرد كنترلها باشد، وي آزمون كنترلها را براي پشتيباني از برآورد خطر اجرا ميكند. استانداردهاي حسابرسي معمولاً به خطر كنترل و خطر ذاتي بطور جدا از هم اشاره نميكند، بلكه به برآورد تركيبي ” خطر تحريف بااهميت“ ميپردازد. اگرچه استانداردهاي حسابرسي معمولاً برآورد تركيبي خطر تحريف بااهميت را توصيف ميكند، اما حسابرس ميتواند با توجه به فنون يا متدولوژيهاي مرجح حسابرسي يا ملاحظات عملي، خطر ذاتي و خطر كنترل را بطور جداگانه يا تركيبي برآورد كند. برآورد خطر تحريف بااهميت ميتواند به صورت كمي، مانند درصد يا به صورت غير كمي باشد. در هر حال، ضرورت انجام برآوردهاي مناسب از خطر توسط حسابرس، مهمتر از رويكردهاي متفاوتي است كه براي انجام اين برآوردها بكار ميرود.
27 . ” خطر عدم كشف“ يعني خطر اين كه حسابرس، تحريفي موجود در يك ادعا را كه بتواند به تنهايي يا در مجموع با تحريفهاي ديگر بااهميت باشد، كشف نكند. خطر عدم كشف تابعي از اثربخشي روشهاي حسابرسي و نحوه كاربرد آن توسط حسابرس است. با توجه به اينكه حسابرس معمولاً همه معاملات يك گروه، مانده حسابها يا موارد افشا را رسيدگي نميكند و همچنين به دليل وجود عوامل ديگر، خطر عدم كشف نميتواند تا حد صفر كاهش يابد. عوامل ديگر شامل احتمال انتخاب يك روش حسابرسي نا مناسب توسط حسابرس، كاربرد نادرست يك روش حسابرسي مناسب يا تفسير نادرست نتايج حسابرسي است. اين عوامل معمولاً ميتواند با برنامه ريزي كافي، تعيين تركيب مناسب گروه حسابرسي، بكار گيري ترديد حرفهاي، نظارت و سرپرستي و بررسي كارهاي حسابرسي انجام شده، مديريت شود.
28 . خطر عدم كشف به ماهيت، زمانبندي اجرا و ميزان روشهاي حسابرسي مربوط ميشود كه حسابرس براي كاهش خطر حسابرسي به سطحي قابل پذيرش، بر ميگزيند. در يك سطح معين از خطر حسابرسي، سطح قابل پذيرش خطر عدم كشف با برآورد خطر تحريف بااهميت در سطح هر ادعا، رابطه معكوس دارد. حسابرس هر چه خطر تحريف بااهميت را بالاتر بداند، خطر عدم كشف قابل پذيرش، كمتر ميشود. برعكس، حسابرس هر چه خطر تحريف بااهميت را پايينتر بداند، خطر عدم كشف قابل پذيرش، بالاتر خواهد بود.
جهت کسب اطلاعات بیشتر با ثبت شرکت ارشیا تماس حاصل فرمایید.
موضوع : مقالات