حسابرسی به عنوان یک رشته علمی
بسیاری از ما، حسابرسی را به عنوان شاخهای از حسابداری میشناسیم، احتمالاً چون این رشته از این طریق به ما شناسانده شده و نیز هر حسابرسی که میشناسیم معمولاً پیش تر، حسابدار بوده است. اما در واقع حسابرسی را به عنوان شاخهای از حسابداری شناختن، کاملاً نادرست است. حسابرسی بخشی از حسابداری نیست. با دقت بیشتر به کارهای حسابرسان و ماهیت فرایند حسابرسی در مییابیم که ریشه حسابرسی در جای دیگری است. رابطه حسابداری با حسابرسی، رابطه نزدیکی است، اما ماهیت آنها بسیار متفاوت است. این دو همکاران علمی و شغلیاند نه پدر و فـرزنـد. حسـابـداری شـامـل شناسایی، تجزیه و تحلیل، اندازهگیری و گزارش دادههای مالی است. کار حسابداری کاهش انبوه اطلاعات به اطلاعاتی کنترلپذیر و قابل درک است. حسابرسی هیچیک از این کارها را شامل نمیشود. در حسابرسی نیز رویدادهای مالی و شرایط تجاری در نظر گرفته میشود اما کار آن شناسایی و پردازش و انتقال آنها نیست. حوزه کار حسابرسی، بررسی فرایند شناسایی و پردازش و گزارش اطلاعات مالی و ارائه نظر حرفهای است. حسابرسی تحلیلی است نه سازنده، انتقادی و تحقیقی است و مربوط به بررسی ادعاهای مندرج در صورتهای مالی است. حسابرسی برای گواهی کردن ادعاهای مندرج در صورتهای مالی، بر برهان و استدلال تاکید دارد. بدین ترتیب، حسابرسی ریشهای عمیق در منطقی دارد که ایدهها و روشهایش برپایه آن استوار است نه در حسابداری که موضوع مورد بررسی آن است .
به سختی میتوان بین این دو مقوله، شباهتی بجا یافت، با این همه، رابطه حسابداری و حسابرسی را میتوان به رابطه یک نویسنده و یک ویراستار تشبیه کرد. نویسنده کار خود را با مواد خام معینی آغاز میکند. عقاید، برداشتها، تجربه ها و شاید نتایج پژوهشهای خود یا دیگران را به یک مقاله، نمایشنامه، و یا کتاب، تبدیل میکند. نویسنده در ذهن خود هدف مشخصی دارد،که انتقال عقاید، برداشتها، تجربه ها و یـا نتایج پژوهشهای خود به خوانندگان است و با هر وسیلهای که در اختیار دارد، تلاش میکند اثری را جهت دستیــابــی بــه هـدف خـود، خلـق کنـد. طـرح مـوضـوع، شخصیتسازی، واژهها و سبک ادبی، ابزار کار وی هستند. وقتی که نویسنده احساس میکندکه به هدف خود دست یافته است، اثر خلق شده را به دست یک ویراستار میسپارد. اکنون، هدف ویراستار بیشتر شبیه هدف نویسنده است اما، نحوه عمل، روش و ابزار کار وی کاملاً متفاوت است. وظیفه ویراستار، خلق اثر ادبی یا علمی نیست، وظیفه وی بررسی و قضاوت کردن است. او عقاید، شخصیتها، و صحنهها را به هم پیوند نمیدهد، بلکه عقاید، شخصیتها و صحنههای مطرح شده توسط نویسنده را، با آنچه که از زندگی واقعی میداند، مقایسه میکند. آیا آنها را میشود باور کرد؟ کار او نقـادی اسـت. تـوانـایـی تحلیلـی و انتقـادی، معیـارها و استانداردهای ادبی، سبک ادبی، نظام اخلاقی و ارزشی و ذوق و سلیقه، ابزار کار وی است. وی تلاش میکند واقعبین باشد، با این همه، ضرورتاً ذهنیتگرایی در کار ویرایش وجود دارد .
نوشتن و ویراستن، مکمل یکدیگرند و نه شاخهای از یکدیگر، هر دو بخشهایی از یک زمینه وسیعترند، و هر دو بخشهایی از تلاش ادبیاند. در مورد حسابداری و حسابرسی نیز وضع به همین گونه است. آنها گرچه مربوط به یک موضوع کلی یکسان هستند، اما مکمل یکدیگرند، گرچه ابزار و روش کاملاً متفاوتی دارند. بنابراین، نباید انتظار داشت که مبانی، تئوری و فلسفه حسابرسی را با بررسی تئوری و عملکرد حسابداری بیابیم. باید دقیقتر از این بود و باید ماهیت عملکرد حسابرسی را مورد بررسی قرار داد .
حسابرسی مربوط به بررسی و تایید دادههای مالی برای قضاوت در مورد صحت وجود صداقت در دادههایی است که با آنها رویدادها و شرایط توصیف میشوند. دادههای مالی اساساً گزارشهایی از حقایق مبهم است. تایید آنها به استفاده ازتکنیکها و روشهای< برهان و استدلال> نیاز دارد. برهان بخشی از دانش منطق است به نحوی که عدهای دانش منطق را <علم برهان> نامیدهاند. منطق مربوط به این موضوع است که چگونه حقایق، نتایج و برداشتها را معتبر یا غیرمعتبر تشخیص دهیم. منطق نه تنها در حسابرسی بلکه در سایر رشتهها مثل حقوق و... کاربردی بنیادی دارد و این رشته ها برای تدوین دیدگاهها و تئوریهای خود از برهان مدد میگیرند. در واقع هر علمی که براساس شواهد باشد براساس منطق نیز هست و به آن نیاز دارد .
تاجایی که به کاربرد شواهد مربوط میشود، حقوق و حسابرسی کاربرد منطق در موقعیتهای واقعی معینی هستند. این دو رشته، همانند رشته مهندسی که از ریاضیات استفاده میکند، از منطق استفاده میکنند، اما رشته مهندسی چیزی بیش از ریاضیات است و به ترکیب ریاضیات با مفاهیم و روشهای علوم دیگری مثل فیزیک، شیمی و مکانیک نیازمند است. به همینسان، حسابرسی ریشه در منطق دارد اما به سـایر رشتهها مانند اقتصاد، ریاضیات، علوم رفتاری، ارتباطات، اخلاق و... برای تبیین بخشهایی از تئوری خود، نیازمند است. گرچه حسابرسی از علوم دیگر، موارد زیادی را وام میگیرد، لکن این بدان معنا نیست که هویت مستقلی ندارد. حسابرسی برای دقیقتر شدن عملکرد خود مفاهیم و روشهای سایر علوم را به کار میگیرد. در این مورد باید توجه شود که از مفاهیم و روشهایی که میتوانند در تبیین تئوری و فلسفه حسابرسی کمک کار باشند، انتخاب دقیقی صورت گیرد. بهطور کلی پذیرش این نوع از مفاهیم و روشها نیاز به درک مسائل و مشکلات حسابرسی وبه درک ماهیت ابزار وام گرفته شده از سایر علوم وابسته است. در علوم دیگر، به ندرت ایدهها و روشهایی وجود دارند که بتوان آنها را بدون نوعی اصلاح و تغییر پذیرفت. موارد زیر، این موضوع را در حسابرسی نشان میدهد. حسابرسی مربوط به شواهد است. بنابراین منطقی است که در تکمیل تئوری شواهد، به بررسی تئوری دانش و روشهای کسب باور و شناخت متوسل شود .
همچنین حسابرسی براساس مدل ریسک، به نمونهگیری متکی است که بهطور طبیعی به تئوری احتمالات مربوط است. لیکن برای استفاده از روشهای نمونهگیری در هنگام رسیدگی و حسابرسی، باید به ماهیت دادهها و ویژگیهای تجاری، توجه خاص نشان داد .
افزون بر آن، حسابرسی باید مفاهیم منحصر به فردی را تدوین کند که از جای دیگری به دست نمیآیند، چون به ماهیت وکارکرد حسابرسی مربوطند. استقلال یک مثال از این دست است. عقاید و دیدگاههای وام گرفته شده از سایر رشتهها و عقاید و دیدگاههای تدوین شده باید در یک بنیاد فکری منسجم ترکیب شوند. انتخاب، تغییر و ادغام عقاید و دیدگاههای وام گرفته شده همراه با توسعه مفاهیم ضروری و روشهای دیگر، به حسابرسی یک وضعیت علمی مستقل میبخشد .
بعد از تعمق جدی و بسیار به این نتیجه میرسیم که حسابرسی یک زمینه علمی تخصصی است و توسعه تئوری و یا یک فلسفه صحیح و مناسب در مورد حسابرسی، تلاشی شایسته به نظر میرسد. فلسفه حسابرسی به عقاید انتزاعی میپردازد و ساختاری منطقی از فرضیات بدیهی، مفاهیم، روشها و رویهها، دارد. بدین ترتیب بیان تئوری حسابرسی از منظـر فلسفـی، نوعی بررسی عقلی دقیق است، بنابراین حسابرسی ارزش آن را دارد که رشتهای علمی نامیده شود. بدین ترتیب حسابرسی برای تلاش عقلی فرصت ایجاد میکند و نیازمند به تلاش عقلی زیادی است. با چنین تلاشی است که تئوری حسابرسی را میتوان کشف کرد، توسعه داد، فهمید و برای ارتقای حرفه به کار برد
جهت کسب اطلاعات بیشتر و مشاوره جهت امور ثبت شرکت به سایت www.arshiyagroup.ir مراجعه نمایید و یا با ایمیل info@arshiyagroup.ir تماس حاصل فرمایید .
ثبت محدود- ثبت تعاونی- تغییرات - ثبت شرکت –تغییرات خاص –تغییرات محدود – صورتجلسات – پلمپ دفاتر
کمترین هزینه و هدیه ویژه و فروشگاه اینترنتی طراحی سایت
تاريخ حرفه اي حسابرسي مستقل ايران
اطلاع از چگونگي ايجاد و توسعهي حسابداري در ايران و آشنايي با اشخاص موثر در اعتلاي حرفهي حسابداري و حسابرسي، براي افراد علاقهمند و ذينفع از خدمات مختلف حرفهاي به ويژه براي اعضاي انجمن حسابداران خبره – حسابداران و حسابرسان شاغل در سازمانهاي دولتي و عمومي و موسسات حسابرسي و نيز تصميم گيرندگان دولتي و غير دولتي كه در حال حاضر در سازماندهي، انتخاب و گزينش حسابداران در جامعه حسابداران رسمي صاحب نظرند خالي از لطف نيست و ميتواند در جهت اتخاذ تصميمات صحيح و حرفه اي و برطرف كردن اشتباهات احتمالي كاملاً موثر باشد. در ايران شروع شناخت حسابدار و حسابداري را ميتوان به حدود 55 سال قبل، يعني سالهاي اول بعد از اتمام جنگ جهاني دوم عنوان نمود، در آن سالها ( 1327-1326 شمسي) بانك ملي ايران كه معتبرترين موسسهي مالي و بانكي ايران بود با همكاري شركت ملي نفت ايران كه آَشنايي زيادي با خدمات حرفهاي حسابداران غير ايراني شاغل در شركت نفت و نيز موسسات حسابرسي بين المللي داشت تعدادي از افراد با استعداد را با برخورداري از بورسيه عازم انگلستان نمودند تا در انستيتو حسابداران خبره انگلستان و ولز (ICAEW ) به فراگيري حسابداري و كاراموزي حرفه اي بپردازند. با توجه به اين كه، دورهي آموزش و كارآموزي در انستيتوي مذكور حدود 6 تا 7 سال به طول ميانجاميد و نيز ضوابط و استانداردهاي حرفه اي انستيتو براي كليهي اشخاص اعزامي قابل تحمل نبود لذا اولين گروه فارغ التحصيل كه موفق به اخذ گواهينامهي حسابداري خبره (C.A ) گرديدند به شش نفر محدود گرديد. كه عبارت بودند از آقايان: مرحوم اسماعيل عرفاني- مهدي سميعي- مرحوم ابوالقاسم خردجو- مرحوم حسن سجادي نژاد- ضياء الدين شهيدي و حسن صدرالحافظي. آنها پس از بازگشت پستهاي مالي شركت ملي نفت ايران و بانك ملي ايران را اشتغال كردند و حرفهي حسابداري با همت و پشتكار و بلند نظري و هم چنين طرز تفكر حرفهاي آنان به سوي رشد و توسعه گام برداشت. پس از حدود 9 تا 10 سال كوشش، و ارائهي مشاورههاي ذيقيمت آنان به عنوان مشاور در وزارتخانههاي اقتصادي و سازمانهاي بزرگ آن زمان و حتي ارائهي خدمات ارزنده به دولتهاي وقت حرفهي حسابداري در ايران شناخته شد. به عنوان مثال مرحوم اسماعيل عرفاني علاوه بر دارا بودن سمت مشاور عالي شركت ملي نفت ايران، مشاور مالي دكتر محمد مصدق، نخست وزير ملي ايران بود و چهار نفر ديگر آقايان سميعي- خردجو- سجادي نژاد- شهيدي نيز به سهم خود در ارشاد و راهنمايي سازمانها و بانكها و ساير موسساتف سهم بزرگ و به سزايي داشتند. با همت مرحوم اسماعيل عرفاني و مرحوم سجادينژاد، شركت ملي نفت ايران اقدام به تاسيس آموزشگاه عالي حسابداري شركت ملي نفت ايران نمود كه در آن برنامههاي دروس و نيز الزام به كاراموزي در رشته هاي حسابداري و حسابرسي به اقتباس از انستيتو حسابداران خبرهي انگلستان و ولز طرحريزي شد و مرحوم اسماعيل عرفاني با اين كه در اثر سانحهي اتومبيل، از ويلچر استفاده مينمود با عشق و علاقهي وافر با سمت رييس و نيز استاد در رشتههاي حسابداري بازرگاني حسابداري قيمت تمام شده- حسابداري مديريت در اموزشگاه عالي مشغول به تربيت حسابداران گرديد و مرحوم سجادي نژاد با حمايت بي دريغ خود ايشان را ياري نمود و آقاي ضياء الدين شهيدي هم به اتفاق آنان به تدريس در رشتههاي مختلف حسابداري پرداخت. تاسيس آموزشگاه عالي حسابداري شركت ملي ايران، به علت برخورداري از وجود استادان پيش گفته و نيز نحوهي آموزش و كارآموزي دانشجويان، به زودي در بين سازمانهاي دولتي از اعتبار زيادي برخوردار گرديد تا جايي كه شركت ملي نفت ايران، بانك ملي ايران- سازمان برنامه- سازمان بيمههاي اجتماعي با اعزام تعدادي از كادر مالي خود يا به انتخاب افراد با استعداد از طريق آزمونهاي اختصاصي، كلاسهاي آموزشگاه عالي كارآموزي در رشتههاي مالي در سازمانهاي معتبر بود) هم زمان با تاسيس آموزشگاه عالي حسابداري شركت ملي نفت ايران، اولين اقدام قانوني در جهت استفاده از خدمات حسابداري عمومي در ايران اتفاق افتاد. اين امر نيز تاثير پذيري هيات دولت وقت ازمشاورههاي استادان نامبرده بود، به طوري كه در قانون ماليات بر درآمد مصوب سال 1335، براي اولين بار نحوهي استفاده از خدمات محاسبين قسم خورده و نيز نحوهي انتخاب آنان به تصويب رسيد و بلافاصله تعدادي از افراد صاحب عنوان كه با سمتهاي مديران مالي- ذيحسابان و مشاوران مالي داراي سابقه كار بودند از طرف وزارت دارايي به عنوان محاسبين قسم خورده براي رسيدگي و تشخيص ماليات اشخاص حقيقي و حقوقي انتخاب گرديدند و متعاقب آن انجمن محاسبين قسم خورده ايجاد شد كه متاسفانه به علت عدم وجود ضوابط و استانداردهاي حرفه اي و كارآموزي قابل قبول، اعضاي اين انجمن موفق به ارائهي خدمات پيش بيني شده نگرديدند و ديري نپاييد كه انجمن و اعضاي آن به صورت غير فعال درآمدند و به فراموشي سپرده شدند. در سال 1339 تعداد ديگري از فارغ التحصيلان انستيتوي خبرهي انگلستان و ولز به ايران بازگشتند كه دو تن از آنان به نامهاي مرحوم فواد مجذوب و پرويز نبوي با اشتغال در بانك ملي ايران به تدريس در رشتههاي حسابداري و حسابرسي در آموزشگاه عالي حسابداري پرداختند. اين دو نقش بسيار مهم و اساسي در اعتلاي حرفهي حسابداري و حسابرسي ايفا نمودند به طوري كه مرحوم فواد مجذوب باتاسيس اولين موسسهي حسابرسي ايراني، عملاً به آموزش و تربيت تعدادي از كارآموزان و حسابداران همت گماشت و پرويز نبوي نيز با شروع همكاري در موسسهي حسابرسي كوپرز و نبوي در تربيت حسابرسان و حسابداران مستقل نقش مهمي ايفا نمود. در سالهاي 1342 و 1343 تعدادي از فارغ التحصيلان دورههاي اول و دوم و سوم آموزشگاه عالي حسابداري شركت ملي نفت ايران اقدام به تاسيس انجمن ليسانسيههاي حسابداري نمودند كه چند سالي به صورت فعال به عضو گيري و تدوين ضوابط حرفهاي پرداخت لكن به علت عدم شناخت مقامات دولتي و نيز ناآشنايي بخش خصوصي با خدمات حسابداري و حسابرسي، انجمن مزبور پس از چند سال عملاً متوقف گرديد. نقطهي عطف شناسايي حرفه در سال 1345 اتفاق كه باز هم مرهون كوششها و فعاليتهاي موثر استادان نامبرده بود. به طوري كه نتيجه ي زحمات آنان منجر به اختصاص فصل هفتم قانون مالياتهاي مستقيم مصوب 24 اسفند ماه 1345 شد. كه نحوهي انتخاب خدمات و روابط حسابداران رسمي در مورد تعيين درآمد مشمول ماليات موديان مالياتي را به طور قانوني پيش بيني نمود و متعاقب آن در سال 1347 اولين گروه حسابداران رسمي توسط وزارت دارايي انتخاب و اسامي آنان انتشار يافت. گفتني است كه در سال 1345 موسسهي حسابرسي دقيق با مشاركت مرحوم سجادي نژاد و شاهرخ بهنام و يك شريك انگليسي به نام ترنس جان گرو تاسيس و فعاليت حرفهاي خود را آغاز نمود. شاهرخ بهنام چه از طريق تدريس در رشتههاي حسابداري و حسابرسي و چه از طريق تربيت حسابداران و حسابرسان درموسسهي دقيق و هم چنين با ارائهي مشاورههاي مالي به سازمانهاي دولتي و خصوصي نقش ارزنده اي در اعتلاي حرفه داشت. با انتخاب گروه دوم حسابداران رسمي در سال 1348 تحول بزرگي در حرفهي حسابداري در ايران ايجاد گرديد به طوري كه اولين موسسهي حسابرسي با نام خبره توسط فارغ التحصيلان ايران تاسيس گرديد. ( نويسنده اين تاريخچه موسسهي خبره را در سال 1349 تاسيس و بعداًمرحوم عزيز الله اعلميان و چهار نفر ديگر از فارغ التحصيلان هم دورهاي خود را به عنوان شريك وارد موسسهي مزبور نمود و به حسابرسي صورتهاي مالي و مالياتي مشغول گرداند). هم زمان با ايجاد موسسهي مزبور، موسسهي حسابرسي رازدار توسط بهروز وقتي ديگر فارغ التحصيل ايراني تاسيس شد و بعداً موسسات ديگري مانند موسسهي حسابرسي پارس ( با مشاركت مرحوم اسماعيل عرفاني و هوشنگ قزويني) موسسهي حسابرسي امين ( با مشاركت احمد فاطمي و منوچهر ملكيان) و شعب موسسات حسابرسي معتبري از جمله ويني مري ( با مشاركت نصرالله مختار ) ، پرايس واتر هاوس و ...فعال گرديدند و در سالهاي بعد موسساتي توسط فارغ التحصيلان ايراني و خارجي تاسيس و به ارائهي خدمات حرفهاي پرداختند. به موازات انتخاب حسابداران رشته رسمي و ايجاد موسسات حسابرسي و ارائهي خدمات حرفهاي، رشتهي حسابداري به عنوان يك رشتهي مورد نياز جامعه در دانشگاه تهران و ساير مدارس عالي كشور ايجاد و توسط استاداني چون دكتر عزيز نبوي،دكتر اكبري و دكتر وثوق و ...تدريس گرديد. ناگفته نماند كه دكتر عزيز نبوي كه فارغ التحصيل حسابداري از كشور آمريكا بود، در سالهاي اول دههي 1340 اقدام به تاسيس موسسهي عالي حسابداري نمود و با درايت و مديريت فوق العادهي خود موفق گرديد تا موسسهي مزبور را ظرف چند سال به يك واحد بزرگ آموزشي در رشتههاي حسابداري،حسابرسي و حسابداري صنعتي تبديل نمايد. با توجه به اين كه هيچ گونه شرط سني براي ورود به موسسهي مذكور وجود نداشت لذا در طول عمر موسسه تعداد قابل توجهي از مديران و كاركنان بخشهاي مختلف دولتي و نيز جوانان مستعد و علاقمند به تحصيل، به اين موسسه روي آوردند پس از فارغ التحصيلي، تصدي تعدادي از پستهاي بزرگ و كوچك مالي را در بخشهاي دولتي و خصوصي به دست گرفتند. موسسهي عالي حسابداري كه توسط استادان فارغ التحصيل خارج و داخل ياري ميگرديد تا سال 1353 فعاليت داشت و در آن زمان بنا به دلايلي كه ذكر آن در اين تاريخچه ضروري به نظر نميرسد متوقف و تا سال 1355 كلاً برچيده شد. مهم ترين منابع درسي در آموزشگاه عالي حسابداري شركت ملي نفت ايران ، موسسهي عالي حسابداري، دانشكدهي علوم اداري دانشگاه تهران و هم چنين مدارس عالي ديگري كه به تدريج ايجاد گرديدند و رشتهي حسابداري را به عنوان يكي از رشتههاي مهم درسي در برنامهي كار خود قرار دادند نظير مدرسهي عالي دختران، مدارس عالي بازرگاني در تهران و رشت، مدرسهي عالي بيمه و ... كتابهاي با ارزش اصول حسابداري شامل 5 جلد و حسابداري صنعتي تاليف مرحوم سجادينژاد ، كتاب حسابداري مديريت و كتاب حسابرسي تاليف مرحوم اسماعيل عرفاني بود كه مدتها به عنوان مهمترين منابع آموزشي مورد استفاده اهالي حرفه و به خصوص دانشجويان رشته حسابداري، حسابداري صنعتي و حسابرسي توسط افراد ديگري در سالهاي بعد تاليف گرديد كه از ان جمله ميتوان از كتاب اصول حسابداري دكتر عزيز نبوي نام برد كه جلد اول آن سالها در موسسهي عالي حسابداري و بعضي ديگر از مدارس عالي تدريس ميشد. همانطور كه اشاره شد، با انتخاب حسابداران رسمي و ارائهي خدمات حرفهاي از طرف آنها، موضوع تاسيس كانون حسابداران رسمي كه در قانون مالياتهاي مستقيم به آن تاكيد شده بود مورد بحث قرار گرفت و به موازات آن فارغ التحصيلان انستيتوي حسابداران خبرهي انگلستان كه تعداد آنها در ايران افزايش يافته بود تحت راهنمايي و هدايت مهدي سميعي كه قبلاً رياست بانك مركزي ايران و سازمان برنامه را عهده دار بود و هم چنين فعاليتهاي قابل توجهي پرويز نبوي و شاهرخ بهنام و تعداد ديگري از حسابداران خبرهي فارغ التحصيل از انگلستان، موضوع تاسيس انجمن حسابداران خبره در ايران و جايگزيني ان به جاي كانون حسابداران رسمي، افكار اعضا حرفه را به خود مشغول داشت، از آنجا كه بعضي از فارغ التحصيلان جوان خارج از كشور به تازگي به كشور بازگشته بودند به علت عدم شناخت كافي نسبت به وضعيت حرفه و اعضاي آن در ايران، مصرانه در جهت انحصار حرفهي حسابداري و امتيازات حرفهاي آن براي فارغ التحصيلان خارج از كشور بودند و اين مساله نارضايتي و اعتراض فارغ التحصيلان داخل كشور را كه در آن زمان اكثريت قريب به اتفاق آنها فارغ التحصيل آموزشگاه عالي حسابداري شركت ملي نفت و داراي دانشنامه فوق ليسانس حسابداري و نيز سوابق قابل قبول كاري در قسمتهاي امور مالي سازمانها و موسسات عمومي و خصوصي بودند در برداشت و دامنهي اين اعتراضات به سطوح تصميم گيرنده در امور حرفه كشانيده شده بود، لذا از طرف وزير وقت دارايي اقدام به دعوت يكي از حسابداران با سابقه (C.P.A ) از ايالات متحدهي آمريكا گرديد كه نامبرده با عزيمت به ايران و بررسي قوانين، موقعيت حرفه در ايران، افراد شاغل در حرفه و نيز موسسات حسابرسي آن روز ايران، به طور جدا جداگانه جلساتي را با فارغ التحصيلان خارجي و داخلي تشكيل و مسائل حرفهاي را موردبررسي قرار داد.نتيجهي بررسيهاي مشاور امريكايي، توصيه و تاكيد به تاسيس كانون حسابداران رسمي گرديد كه پس از انجام تشريفات قانوني، كانون مزبور در سال 1351 تاسيس و حسابداران رسمي منتخب در زمان تاسيس به عنوان اعضاي موسس كانون انتخاب گرديدند. رياست كانون را از زمان تاسيس مرحوم ابوالقاسم خردجو كه در آن زمان مديريت بانك توسعه صنعتي را به عهده داشت به دست گرفت و با توجه به درايت، تجربيات ارزنده و شناخت كافي نسبت به مسائل مالي و حرفهاي، با اقتدار كامل كانون حسابداران رسمي را با همكاري موثر ضياء الدين شهيدي و ساير اعضاي فعال كانون اداره و از اعتبار ويژهاي برخوردار نمود. تاسيس كانون حسابداران رسمي، فعاليت تعداد قابل ملاحظهاي از فارغ التحصيلان خارج را كه شرايط عضويت در كانون را احراز نكرده بودند در جهت تاسيس يك انجمن حرفهاي تشديد نمود كه چون افراد ذيصلاح و بينظيري مانند مهدي سميعي و مرحوم سجادي نژاد كه از قبل به دنبال تاسيس انجمن حسابداران خبره در ايران بودند با شناخت كامل از اوضاع و احوال حرفه در ايران و به ويژه نظرات ابراز شده مشاور آمريكايي وزير دارايي، با همكاري پرويز نبوي و شاهرخ نبوي و شاهرخ بهنام كه موقعيت حرفه را به خوبي ميشناختند، فارغ التحصيلان خارج از كشور را متقاعد به تاسيس انجمن با مشاركت تعداد معدودي از فارغ التحصيلان داخل نمودند. در اين زمان بود كه پرويز نبوي به اتفاق شاهرخ بهنام از نويسندهي اين تاريخچه دعوت نمودند تا در جلسهاي كه در دفتر كار مهدي سميعي ( در محل كاخ نخست وزيري) تشكيل ميشد شركت كند و ضمن بحث و تبادل نظر در انتخاب تعدادي از اعضاي فارغ التحصيل داخل براي مشاركت در تاسيس انجمن اقدام و اظهار نظر نمايم. نتيجه مذاكرات جلسهي مذكور كه با حسن نيت و واقع بيني مهدي سميعي و نيز همكاريهاي ارزنده پرويز نبوي و شاهرخ بهنام مواجه گرديد حاكي از تاييد پيشنهاد نگارنده مبني بر انتخاب پنج نفر ديگر از فارغ التحصيلان داخل كه سمت حسابدار رسمي را نيز دارا و در حرفه شاغل بودند به عنوان اولين گروه فارغ التحصيلان داخل همراه با فارغ التحصيلان خارج به عنوان اعضاي موسس انجمن گرديد شش نفر فارغ التحصيل داخل كه در آن جلسه به عنوان اعضاي موسس انجمن انتخاب گرديدند عبارت بودند: از رضا ميرآفتاب زاده- مرحوم عزيز اله اعلميان و داود خمارلو ( شركاي موسسهي حسابرسي خبره ) – بهروز وقتي و رسول محمدي سالك ( شركاي موسسه ي حسابرسي رازدار) و صادق بهشتي زاده ( شريك موسسهي حسابرسي ايران). متعاقب جلسهي فوق، جلسهي اعضاي موسس انجمن با حضور فارغ التحصيلان خارج از كشور و 6 نفر فارغ التحصيل داخل به شرح فوق در محل سازمان مديريت صنعتي تشكيل گرديد، در جلسهي مزبور چون در ابتداي جلسه يكي، دو نفر از فارغ التحصيلان جوان و كم تجربهي خارج از كشور مسائل نامربوطي را به فارغ التحصيلان داخل نسبت دادند، ابتدا آقاي صادق بهشتي زاده، به عنوان اعتراض جلسه را ترك و متعاقب آن آقاي بهروز وقتي نيز مبادرت به ترك جلسه نمودند. از انجا مهدي سميعي ( رئيس جلسه) و مرحوم سجادي نژاد اقدام به شماتت دو فرد كم تجربه نمودند و نسبت به فارغ التحصيلان داخل ابراز اعتماد و احترام نمودند، لذا چهار نفر باقي مانده در جلسه با بحث و استدلال، اعضاي موسس را متقاعد نمودند كه افراد واجد شرايط ديگري از بين فارغ التحصيلان داخل انتخاب و به ليست اعضاي موسس انجمن اضافه گردد،انتخاب اين افراد كه با پافشاري نگارنده و ساير دوستان صورت گرفت تعداد اعضاي موسس انجمن به 34 نفر فارغ التحصيلان داخل و خارج بالغ گرديد. و بعداً با ثبت انجمن و رسميت قانوني آن، اولين شوراي عالي انجمن انتخاب شد مهدي سميعي به عنوان رئيس شوراي عالي انتخاب گرديد و تا سال آخر قبل ازانقلاب در اين سمت باقي ماند، از طرف ديگر همان طور كه قبلاً اشاره گرديد كانون حسابداران رسمي نيز با اندك فاصلهي زماني، به صورت قانوني و با مشاركت تمامي حسابداران رسمي تشكيل گرديده بود و مرحوم ابوالقاسم خردجو رياست هيات مديرهي كانون را عهده دار بود. وي نيز تا سال آخر قبل از انقلاب همواره رياست هيات مديرهي كانون را به عهده داشت. به اين ترتيب با موجوديت 2 هستهي مركزي يكي نشات گرفته از قانون مالياتهاي مستقيم و ديگري ايجاد شده توسط اعضاي حرفه، عملاً حرفهي حسابداري عمومي در ايران با تحولي شگرف وارد عرصههاي مختلف اقتصادي گرديد و در مدت زماني كوتاه از اعتبار بالايي برخوردار گرديد به طوري كه علاوه بر قانون مالياتهاي مستقيم مصوب اسفند 1345 ( كه نحوه ي انتخاب و ارائه خدمات حسابداران رسمي را پيش بيني كرده بود) قانون اصلاح پارهاي از مواد قانون تجارت مصوب سال 1347 ( در اين قانون رسيدگي به صورتهاي مالي شركتهاي سهام خاص به سهامي عام توسط حسابدار رسمي الزامي گرديد.) قانون تاسيس بيمهي مركزي رسيدگي به حساب شركتهاي بيمهي داخلي و نيز رسيدگي به حسابهاي شعب و نمايندگيهاي شركتهاي بيمه خارجي در ايران را توسط حسابدار رسمي اجباري نمود و فزون بر آن در قانون تاسيس بورس اوراق بهادار تهران، براي حسابرسي شركتهاي پذيرفته شده در بورس انتخاب موسسات حسابرسي معتمد بورس پيش بيني و الزامي شد و بالاخره در چند قانون ديگر كه به تصويب رسيد از جمله قانون تعاون، استفاده از خدمات حسابداران رسمي براي شركتهاي تعاوني و ... به عنوان يك تكليف قانوني پيش بيني گرديد. اين تحول بزرگ موجب شد تا علاوه بر بخش خصوصي، سازمانهاي دولتي و عمومي نيز براي استفاده از خدمات حسابرسان، به طور گسترده از خدمات موسسات حسابرسي معتبر و حسابداران رسمي شاغل در حرفه استفاده نمايند. پيشرفت و توسعهي سريع حرفهي حسابداري مستقل در ايران در طي مدت زماني محدود بين سالهاي 1352 تا 1357 اتفاق افتاد موجب شد تا موسسات حسابرسي قابل قبولي توسط فارغ التحصيلان داخل و خارج ايراني تشكيل شود و علاوه بر ان موسسات بزرگ بين المللي به ويژه 8 موسسهي بزرگ در صورتي كه قبلاً در ايران داراي شعبه و نمايندگي بودند آنها توسعه و تقويت نمودند و اگر در گذشته شعبه يا نمايندگي در ايران نداشتند نسبت به تاسيس آن اقدام يا با موسسات معتبر ايراني به نحوي همكاري و ارتباط حرفهاي برقرار نمايند. نتايج مثبت و ارزندهي اين توسعه، دسترسي حسابرسان رابه آخرين استانداردها و توصيههاي انجمنهاي معتبر بين المللي از جمله انستيتو حسابداران رسمي آمريكا و ... به نحو شايستهاي فراهم نمود و حتي تبادل كارآموزان- انجام خدمات حرفه اي مشترك و ...موسسات حسابرسي ايران قادر نمود تا نسبت به تربيت و كاراموزي حرفهاي حسابداران و حسابرسان اقدام و با برنامههاي نظارتي كانون حسابداران و حسابرسان اقدام و با برنامههاي نظارتي كانون حسابداران رسمي و انجمن حسابداران خبرهي ايران از يك طرف و ايجاد رشتههاي حسابداري و حسابرسي در دانشكدهها و مدارس عالي دولتي و خصوصي،تعداد قابل توجهي حسابدار و حسابرس واجد شرايط تربيت و در اختيار جامعه قرار گيرند. البته اشتباهات تعداد قليلي از حسابداران رسمي و حسابرسان مستقل، اشكالاتي را در ارائه و انجام خدمات حرفهاي پديد آورد كه در مقايسه با ساير كشورها قابل اغماض و كم اهميت به نظر ميرسيد. به عنوان مثال، با اين كه، در اثر اشتباهات و قصور بعضي از موسسات بزرگ حسابرسي، در سالهاي اخير تعداد 8 موسسهي بزرگ (Big Eight ) به 7 موسسه بزرگ (Big Two )- 6 موسسهي بزرگ (Big Six ) و .. كاهش يافت و در حال حاضر به 2 موسسه بزرگ (Big Two ) تقليل يافته است، در ضرورت استفاده از خدمات حرفه اي حسابداران رسمي و موسسات حسابرسي خللي به وجود نيامد و كماكان حسابداران و حسابرسان و موسسات حسابرسي در خدمت جامعه آمريكا ميباشند و در ساير كشورها نظير انگلستان، كانادا، هلند، استراليا، هندوستان و نيز... حسابداران و حسابرسان و موسسات حسابرسي از ارزش و اعتبار بالايي برخوردارند و به خدمات حرفهاي خود با رعايت استانداردها و ضوابط و اصول حرفهاي ادامه ميدهند. به هر حال پيشرفت و توسعهي حرفهي حسابداري عمومي و حسابرسي مستقل در ايران در طي چند سال آخر قبل از انقلاب تا حدي بود كه هر حسابرس ايراني كه در اجلاسهاي فني يا ساليانهي موسسات معتبر بين المللي شركت مينمود، در ارزيابي موقعيت حرفهي حسابرسي و نيز وضعيت حسابداران رسمي و حسابرسان مستقل در ايران و مقايسهي ان با كشورهاي بسيار پيشرفتهي اروپايي و امريكايي، موقعيت حرفه در ايران را از جهت حمايتهاي قانوني مبني بر الزام شركتها و سازمانهاي عمومي و خصوصي به استفاده از خدمات حسابداران رسمي و حسابرسان مستقل، وجود موسسات حسابرسي معتبر داخلي و شعب و نمايندگيهاي موسسات معتبر خارجي و ارتباط نزديك و مفيد اعضاي حرفه با موسسات خارجي و انجمنهاي بين المللي و نيز مقبوليت حسابرسان در جامعهي اقتصادي و مالي ايران ، به وضوح احساس ميكرد و به خود ميباليد. به طوري كه در اين ارزيابيها و مقايسهها، حرفهي حسابداري عمومي و حسابرسي مستقل در ايران به طور اشكار و با فاصلهي بسيار زيادي از كشورهاي نظير آلمان- فرانسه- ايتاليا- ژاپن و .. پيشرفته تر و مورد قبولتر بود. علي رغم پيشرفت سريع حرفه در ايران و الزام سازمانها و ارگانهاي دولتي و بخش خصوصي در استفاده از خدمات حسابداران رسمي و موسسات حسابرسي كه در قوانين و مقررات مختلفي نظير، قانون مالياتهاي مستقيم مصوب 1345، قانون تاسيس بيمهي مركزي ايران، قانون تاسيس بورس اوراق بهادار تهران، قانون تعاون، و آيين نامهها و دستورالعملها و مصوبات سازمانها و ارگانهاي مختلف دولتي و عمومي. و نيز ظرفيت بالا و كارآمد حرفه كه داراي تعداد قابل توجهي حسابدار و حسابرس كارآزموده و واجد صلاحيت بود، متاسفانه تعداد قليلي از حسابداران شاغل در سازمانهاي دولتي با همكاري تعداد اندكي از حسابداران و حسابرسان شاغل در موسسات حسابرسي كه در گذشته از موقعيت حرفهاي قابل قبولي برخوردار نبودند در سالهاي اول و دوم پس از انقلاب اسلامي ايران، با توجه به خلاء به وجود آمده در حرفهي حسابداري ( نظير ساير حرفهها از جمله پزشكي، وكالت و ..) با تشكيل انجمنها و تشكلهاي جديد و نفوذ در نهادها و ارگانهاي انقلابي، بدون توجه به نياز مبرم جامعه انقلابي ايران در استفاده از نيرو و خدمات حرفهاي حسابداران رسمي، حسابرسان مستقل و موسسات معتبر حسابرسي كه داراي تجارب ارزنده، پرسنل ورزيده و كارآزموده و .. بودند، موفق شدند تا حذف فصل هفتم قانون مالياتهاي مستقيم كه اختصاص به نحوهي انتخاب حسابداران رسمي و نيز چگونگي استفاده از خدمات آنها داشت را در شوراي انقلاب اسلامي به تصويب برسانند و به اين ترتيب باعث انحلال كانون حسابداران رسمي و متعاقب آن انحلال موسسات حسابرسي و سردرگمي نيروهاي پرتوان آنها گرديدند و عملاً مرگ زود هنگام حرفه حسابرسي مستقل را باعث گرديدند حرفهاي كه در اوج جواني و شكوفايي بسر ميبرد و ميتوانست با امكانات وسيع خود به انقلاب اسلامي كمك كند و منشاء خدمات ارزندهاي باشد.
جهت کسب اطلاعات بیشتر و مشاوره جهت امور ثبت شرکت به سایت www.arshiyagroup.ir مراجعه نمایید و یا با ایمیل info@arshiyagroup.ir تماس حاصل فرمایید .
ثبت محدود- ثبت تعاونی- تغییرات - ثبت شرکت –تغییرات خاص –تغییرات محدود – صورتجلسات – پلمپ دفاتر
کمترین هزینه و هدیه ویژه و فروشگاه اینترنتی طراحی سایت
شرایط نوین کسب و کار و انتظارات از حسابرسی داخلی
مقدمه
طی دو دهه گذشته تحولات عمدهای در محیطهای کسب و کار در عرصه جهانی پدید آمد که تاثیرات عمیق و همه جانبهای برکارکرد و فعالیت شرکتها و بنگاههای اقتصادی برجا گذاشته است. از جمله این تحولات میتوان به توسعه اقتصاد مبتنی بر دانش و سرمایههای فکری، افزایش ریسک و مخاطرات بنگاه، اهمیتیافتن مسئولیتهای اجتماعی و رعایت اخلاق سازمانی، تحول سریع در تکنولوژی و در محور آن تکنولوژی اطلاعات و تشدید رقابت و ضرورت مشتریمداری اشاره کرد. با توسعه و تعمیق این عناصر در حیات اقتصادی بنگاهها و تاثیرات آن بر نحوه اداره سازمانها، ادامه حیات و پایداری شرکتها بیش از پیش در گرو ارزشآفرینی برای همه ذینفعان (یعنی سهامداران، مشتریان، کارکنان و جامعه) است.
امروزه چالش بزرگ مدیریت عبارت است از تلفیق مناسب ارزش آفرینی برای ذینفعان مختلف سازمان و بدینگونه است که اداره سازمان بر مدار ارزش آفرینی و یا مدیریت مبتنی بر ارزش در دستور کار سازمانهای پیشرو و طراز جهانی قرار گرفته است.
اما واقعیت این است که تحقق اهداف و استراتژیهای ارزشآفرین نیازمند سیستمهای دقیق و اطمینان بخش سنجش عملکرد و کنترل است وگرنه تجربه نشان داده است که بهترین شعارها و اهداف و برنامههای تعیین شده اگر مکانیزمها و سازوکارهای لازم برای پیشبرد و نتیجهگیری مناسب از برنامهها را به همراه نداشته باشد و به صورت اصولی و نظاممند راهبری نشود به نتایج مطلوب و مورد انتظار نخواهد رسید.
براساس تجربههای انباشته جهانی، یکی از ارکان مهم و تاثیرگذار برای اعمال کنترل اثربخشی و پیشبرد اهداف در سازمانها، استقرار و بهرهبرداری از سیستمهای حسابرسی داخلی است.
با تحولات پدید آمده در فضای کسب و کار، حسابرسی داخلی نیز به عنوان یکی از حلقههای زنجیره ارزشآفرینی، وظایف خود را بازتعریف و باز مهندسی کرده است.
ویژگیهای شرایط نوین کسب و کار
شرایط کسب و کار طی دو دهه گذشته تغییرات چشمگیری یافته است که ما در زیر اساسیترین آنها را از دیدگاه و منظر تاثیرگذاری بر حرفه حسابرسی داخلی به اجمال بیان خواهیم کرد .
-1 دیدگاه و انتظارات سهامداران
دیدگاه سهامداران نسبت به مفهوم ارزش بنگاه تغییر اساسی یافته و امروزه سهامداران، به ویژه سهامداران نهادین، به معیارها و عناصری همانند سود سالانه و بازده هر سهم، بسنده نمیکنند. توجه سهامداران امروز، معطوف به ارزشزایی و رشد بنگاه است که با معیارهایی نظیر ارزش افزوده اقتصادی، ارزش افزوده بازار، ارزش روز و تنزیل شده نقدینگیهای آینده (کل بازده سهامداران) سنجیده میشود. به عبارت دیگر سهامداران مایلند دریابند که بنگاه مورد سرمایهگذاری آنان از چه میزان رشد و سودآوری پایدار در آینده برخوردار خواهد شد. از جمله اینکه سهامداران در ارزیابی ارزشزایی و رشد پایدار بنگاه به این مسئله توجه دارند که تا چه میزان بنگاه برپایه و محور استراتژیهای ارزشآفرین حرکت مینماید و این استراتژیها چه میزان تحقق پیدا خواهد کرد .
-2 تئوری ذینفعان
هدف نهایی هر بنگاه باید ارزشآفرینی برای سهامداران قرار داده شود. اما بنابر تئوری ذینفعان، ارزشزایی برای سهامداران آنگاه میسر میشود که بنگاه برای سایر ذینفعان، از جمله مشتریان، کارکنان و جامعه ارزشآفرین باشد. بنابراین یکی از معیارهای سنجش موفقیت مدیریت عبارت است از تلفیق و ایجاد تعادل در ارزشآفرینی برای همه ذینفعان و یا اصطلاحاً اعمال مدیریت مبتنی بر ارزش .
-3 افزایش ریسک بنگاه
در شرایط نوین اقتصادی به لحاظ تشدید رقابت، تغییر و تحولات شدید در شرایط پیرامونی بنگاه، توسعه تکنولوژی و مانند آن، ریسکهای کسب و کار چه در حوزه ریسکهای درونی (ناشی از تصمیمات مدیریت) و ریسکهای محیطی (تغییرات سیاسی، موقعیت رقیبان و مانند آن) به میزان چشمگیری افزایش یافته است. بدین لحاظ شناسایی انواع ریسکهای بنگاه، اعمال مدیریت ریسک و تبدیل تهدیدها به فرصت ها از جمله چالشهای مهم مدیریت امروزین است .
-4 اهمیتیابی داراییهای نامشهود
داراییهای نامشهود مانند نام و اعتبار شرکت، پایگاه مشتریان، کارکنان با دانش و وفادار، تحقیق و توسعه، سطح تکنولوژی و برتری عملیاتی، سبک و سیاق مدیریتی و سیستمهای اطلاعاتی بنگاه نقش بسزایی در ارزشگذاری بنگاه در بازار و ارزشزایی بنگاه بهجا گذاشته است. بنابر تحقیقات انجام یافته در سال 2002 در شرکتهای امریکایی و اروپایی، حسابداران فقط حدود 15درصد ارزش بنگاه را در قالب سرمایههای فیزیکی اندازهگیری و در دفترها ثبت میکنند. به این ترتیب متوسط ارزش شرکتها در امریکا و اروپا حدوداً 6 برابر ارزش دفتری یعنی مقداری است که حسابداران محاسبه و ثبت میکنند. جالب توجه اینکه این تفاوت در مورد شرکتی مانند مایکروسافت که در بالاترین سطح دانش و تکنولوژی فعالیت میکند، به 14 برابر میرسد .
برخی مقولههای خاص تاثیرگذار
علاوه بر عوامل کلی و عمومی فوق که مرتبط با روند تحولات در زمینههای کسب و کار و شرایط اقتصادی است، برخی موضوعها، مقولهها و پدیدههای جدید نیز در حوزه حرفه حسابداری و حسابرسی برکارکرد و وظایف حسابرسی تاثیرگذاشته است؛ درزیر به برخی از این عوامل اشاره میکنیم :
کمیته حسابرسی: این کمیته که از اعضای غیر موظف هیئت مدیره تشکیل میشود وظیفهدار نظارت بر فرایند تهیه گزارشهای مالی، ایجاد و بهکارگیری سیستم کنترلهای داخلی و عملکرد حسابرسان داخلی و حسابرسان مستقل است. حسابرسان داخلی گزارشهای خود را عموماً به کمیته حسابرسی7 ارائه میکنند .
قانون ساربینز اکسلی :(Sarbanes-Oxley)این قانون که پس از ماجرای انرون ( Enron)و پیامدهای نامطلوب آن بر حرفه حسابداری و حسابرسی و بهویژه سلب اعتماد از گزارشهای مالی و حسابرسی، در سال 2002 به تصویب کنگره امریکا رسیده و رعایت آن از سوی حسابداران و حسابرسان در امریکا و اروپا الزامی شده است، اهداف اساسی زیر را دنبال میکند :
_ ایجاد اعتماد دوباره سهامداران به گزارشهای مالی،
_ بهبود کنترل و مدیریت ریسک،
_ بهبود فرایندهای حاکمیت سازمانی .
بنابراین قانون، مدیریت شرکت موظف شده است گزارشهای مالی سه ماهه را تایید و روشها و مبانی کنترلی برای اطمینانبخشی به گزارشها و شفافیت اطلاعات را برقرار سازد و اجرا کند. نظارت و کنترل برانجام این مسئولیت توسط مدیران، به عهده حسابرسان داخلی است .
آییننامه ترکیبی : آییننامه ترکیبی حاکمیت شرکتی در انگلستان تدوین یافته و برای شرکتهای پذیرفته شده در بورس الزامی است. براساس این آییننامه رعایت موارد زیر برعهده هیئتمدیره شرکتها قرار داده شده است :
-1 هیئتمدیره باید نظام کنترل داخلی مستحکمی برای تامین منافع سهامداران و حفظ داراییها ایجاد کند .
-2هیئتمدیره باید هر ساله اثربخشی کنترلهای داخلی، شامل کنترلهای مالی، رعایت قوانین و مدیریت ریسک را ارزیابی و نتیجه را به سهامداران گزارش کند .
-3شرکتهایی که واحد حسابرسی داخلی ندارند باید ایجاد و تقویت چنین واحدی را در دستور کار خود قرار دهند .
در این مورد نیز اطمینان یافتن از رعایت آییننامه ترکیبی به عهده حسابرسان داخلی است .
تغییر در مدل گزارشگری: با توجه به سلب اعتماد نسبت به گزارشگری مالی که پس از ماجرای انرون پدید آمد، جوامع و محافل حسابداری دنیا از جمله فدراسیون جهانی حسابداران، انجمنهای حرفهای حسابداری طراز اول امریکا و اروپا و مـوسـسات حرفهای برجسته جهان اعتباربخشی مجدد به گزارشگری مالی را در دستور کار خویش قرار دادند. حاصل تلاش و بررسی این محافل تهیه و ارائه یازده مدل نوین گزارشگری است که در اختیار جوامع حسابداری جهان قرار گرفته است .
مدلهای پیشنهادی که بر شیوه گزارشگری مالی در جهان تاثیر گذاشته است و الگوی گزارشگری مالی را دچار دگرگونی اساسی خواهد کرد در محورهای اساسی زیر تغییر یافته است :
_ توجه به سنجش پیشبرد استراتژیها،
_ گنجاندن شاخصهای غیرمالی در کنار شاخصهای مالی،
_ تلاش در جهت ایجاد توازن در سنجش موفقیت سازمان (ارزیابی متوازن (
_ ارزیابی ریسک و میزان مدیریت ریسک بنگاه،
_ انتقال و ارائه اطلاعات درونی (از حوزه حسابداری مدیریت) به استفاده کنندگان بیرونی (عمدتاً سهامداران و بازار سرمایه)،
_ توجه به معیارها و شاخصهای جدید اندازهگیری ارزش زایی برای سهامداران، از جمله محاسبه و انعکاس ارزش افزوده بازار، ارزش افزوده اقتصادی و سایر معیارهای مورد توجه بازار سرمایه .
علاوه بر محتویات گزارشها که در محورهای فوق تغییر و تحول یافته است، تکنولوژی اطلاعات امکانات نوآوری و ارائه اطلاعات جامع را در فواصل زمانی کوتاهمدت فراهم آورده که مجموعه تغییر و تحولات فوق برکار حسابرسان داخلی تاثیر چشمگیری بهجا گذاشته و خواهد گذاشت .
مدلهای جدید اداره بنگاه
با توجه به تغییرات فضای کسب و کار به شرح بالا و توسعه اقتصاد مبتنی بر دانش و تشدید رقابت، سازمانها و شیوههای مدیریتی نیز برای پاسخگویی به این شرایط جدید و یافتن مزیتهای رقابتی و امکان تداوم و پایداری شرکت، تغییرات چشمگیری یافتهاند که در زیر برخی از آنها را ذکر میکنیم :
الف) رویکرد استراتژی مدار به اداره سازمان به منظور تحلیل فرصتها و تهدیدها و پیشبینی تحولات آینده .
ب ) گرایش به مشتریمداری و لزوم اعمال مدیریت روابط با مشتریان .
ج ) اهمیـتیـافتـن حـاکمیـت سـازمـانـی کـه بـهطـور خلاصه مجموعهای است از روابط بین مدیریت، هیئت مدیره، کمیته حسابرسی، سهامداران و سایر ذینفعان و همچنین ساختار و سازوکارهای
مورد نیاز برای تحقق اهداف شرکت .
د ) عدم تمرکز که ضمن آن باید تلفیق مناسبی بین اختیارات و مسئولیت خواهی بهو جود آید و معیارهای جدید سنجش عملکرد به کار گرفته شود .
هـ ) برونسپاری کارها و تمرکز به قابلیتهای محوری .
و ) ضرورت بهبود مستمر همراه با اعمال مدیریت هزینه .
با توجه به مطالب فوق و تا این مرحله از بحث، چنین میتوان نتیجه گرفت :
الف) فضای کسب و کار و فعالیتهای اقتصادی بنگاهها از جهات گوناگون، بهویژه به لحاظ تشدید رقابت و تغییر در عناصر ارزشزایی و از جمله اهمیتیابی داراییهای نامشهود و افزایش ریسک و مخاطرات، تغییر و تحول اساسی یافته است .
ب ) شرایط جدید کسب و کار، دیدگاهها و انتظارات سهامداران و بازار سرمایه را دچار تغییرات اساسی کرده و موجب شده است سهامداران مفاهیم و معیارهای جدیدی را برای سنجش موفقیت و ارزشآفرینی مورد توجه قرار دهند و مکانیزمهای نوینی از سوی بازار سرمایه برای نظارت بر کارکرد سنجش موفقیتهای بنگاه بهکار گرفته شود .
ج ) براثر این تحولات، شکل و شیوه اداره بنگاهها و سازمانها نیز دچار تغییر و دگرگونی شده و مقولههایی مانند حاکمیت سازمانی، عدم تمرکز، برونسپاری کارها و اعمال مدیریت مبتنی بر ارزش به عنوان اختصاصات و ویژگیهای شرکتهای موفق و طراز جهانی مطرح شده است .
د ) در چنین شرایطی حسابرسی داخلی نیز برای آنکه بتواند نقش موثر و ارزشآفرین خود را ایفا کند و انتظارات ذینفعان مختلف را تامین کند، به تجدید مهندسی خویش پرداخته و از لحاظ محصــولات قــابــل ارائــه بــه مـشتـریـان خـویـش (ذینفعـان و استفادهکنندگان از گزارشهای حسابرسان داخلی) و همچنین سازوکار و شکل اداره واحد حسابرسی داخلی دچار تغییر و تحول اساسی شده است که در ادامه مقاله به معرفی و تشریح این تغییر و تحولات خواهیم پرداخت .
تجدید مهندسی واحد حسابرسی داخلی از زاویه دیگری نیز پراهمیت و اجتنابناپذیر شده است. مقولههایی مانند قانون ساربینز اکسلی، مدل کنترل کوزو (COSO) ، تغییر در مدلهای گزارشگری مالی، ایجاد و تقویت جایگاه کمیته حسابرسی در شرکتها و تغییرات در استانداردهای بینالمللی حسابرسی داخلی نیز بهطور مستقیم برکارکرد حسابرسی داخلی تاثیرات درخور ملاحظهای بهجا گذاشته است
..
ثبت محدود- ثبت تعاونی- تغییرات - ثبت شرکت –تغییرات خاص –تغییرات محدود – صورتجلسات – پلمپ دفاتر
کمترین هزینه و هدیه ویژه و فروشگاه اینترنتی طراحی سایت
بزار ارزیابی شایستگی حسابداران
شاید شما از جمله افرادی باشید که در کار روزانه و مستمر لیاقت و شایستگی زیادی داشته باشید، اما فراموش نکنید که همواره به مهارت و کاردانی جدید نیاز دارید، زیرا همانطور که انتظار میرود در این محیط تجاری که به سرعت در حال پیشرفت است، تقاضا برای شغل شما نیز در حال تغییر است. بنابراین اگر شما در راه پیشرفت در شغلتان یا در بخشهای دیگر محیط حسابداری گام برمیدارید لازم است به تغییرات جامعه حرفهای مانند تقاضاهایی که در رابطه با مهارتهای خاص و جدید به وجود آمده است، توجه کنید .
ابزار ارزیابی شایستگی (CAT) روشی است که میتواند دانش و آگاهی خاص شما را ارزیابی و شما را به سمت پیشرفت و ترقی شغلی که به آن احتیاج دارید هدایت و رهبری کند. ابزار ارزیابی شایستگی که اخیرا" از سوی انجمن حسابداران رسمی امریکا (AICPA) معرفی شده یک برنامه نرمافزاری است که در مرکز اطلاعرسانی انجمن برروی شبکه اینترنت در اختیار علاقهمندان است. ابزار ارزیابی شایستگی این امکان را فراهم میسازد تا شما شایستگیهای حرفهای روزمرهتان را ارزیابی کنید. هر دفعه که وارد شبکه یادشده میشوید ابزار ارزیابی شایستگی از شما درباره اهداف شما پرسش میکند. پس از دریافت اطلاعات و انجام پردازشهای لازم بر روی اطلاعات فراهم شده، ابزار یاد شده ابتدا فاصله موجود بین مهارتهای شما در موقعیتی که هم اکنون در آن قرار گرفتهاید و مهارتهای لازم برای موقعیتی که میخواهید به آن دست یابید را محاسبه و ارائه کرده و سپس توصیه های لازم برای رسیدن به آنجا را به شما نشان میدهد .
این نرمافزار طوری برنامهریزی شده است که وسیلهای برای سنجش شایستگی های شغلی دربخش صنعت باشد. این نرم افزار برای حسابدارانی که اخیرا" به بخش صنعت وارد شدهاند و میخواهند در این حرفه باقی بمانند و یا برای آنهایی که طرحهایی برای کسب موقعیت بهتری در بخش صنعت دارند ابزاری مفید و موثر است. این نرم افزار در حال گسترش است و میرود تا علاوه بر حرفه حسابداری مشاغل مختلف مثل خدمات بیمه، مشاغل دولتی، فناوری اطلاعات، برنامه ریزی مالی اشخاص و مشاوره را در برگیرد .
مدلهای ابزار ارزیابی شایستگی
هر مدل شامل حدود40 شایستگی حرفهای است که در 4 گروه ویژگیهای فردی، کیفیتهای رهبری، بینش عمیق کسب وکار، و تخصص شغلی طبقهبندی شده است .
دو گروه اول و دوم یعنی ویژگیهای فردی و کیفیتهای رهبری شایستگیهای مربوط به همه حسابداران را به جز انضباط کاری آنان نشان میدهد و همه حسابداران از اینکه خود را در این آزمون ارزیابی کنند سود میبرند .
نرمافزارعلاوه بر اینکه راهنمایی ویژه برای ترقی شغلی شما فراهم میکند، پروندهای برای پیشرفت شما ایجاد میکند . این موضوع اهمیت زیادی دارد زیرا بسیاری ازبرنامههای موجود، فاقد سیستمی برای نگهداری مستندات برنامههای آموزش حرفهای مستمر (CPE) هستند. اما پیشنهادهای نرم افزار محدود به برنامههای آموزش حرفهای مستمر نیست. در حقیقت بسیاری از فعالیتهای آموزشی پیشنهادی اعم از مطالعه کتابها، استفاده از اینترنت، شرکت درکارگاههای آموزشی و یاحضور درکلاس درس خصوصی، حتی اگر برای اهداف ویژه شغلی حسابداران طراحی شده باشند نمیتوانند پاسخگوی برنامههایآموزش حرفهای مستمر رسمی باشند. نرمافزار شایستگی حسابداران بادرنظرگرفتن برنامههای آموزش حرفهای مستمر، درنگرش حسابداران تغییر ایجاد میکند .
مراحل پنج گانه استفاده از نرمافزار ابزار شایستگی حسابداران
برای استفاده از مدل پنج مرحله زیر وجود دارد :
ارزیابی
در این مرحله، هر شایستگی و مهارتهای مربوط به آن را بررسی وسطح تخصصـ ازمقدماتی تاعالیـ که بهترین انطباق باسطح مهارتهای شما را داردتعیین میکنید. سپس سطح تخصص تجویز شده از سوی نرمافزار رابرای سمتی که خود رابرای آن ارزیابی میکنید مشخص میکنید. اگر مایل باشید میتوانید این کار رابه نرمافزار واگذار کنید .
تجزیه و تحلیل فاصله
در این مرحله، نتایج مرحله پرسش را بررسی و نقاط قوت وضعف خود را درارتباط با هرشایستگی میسنجید، سپس شایستگیهایی را که مایل هستید موضوع کار خود قرار دهید انتخاب میکنید .
طرح یادگیری
در این مرحله، نرمافزار فهرستی از فعالیتهای طراحی شده که میتواند در افزایش تخصص شما در شایستگیهای انتخاب شده در مرحله پیش سودمند باشد، ارائه میکند. فعالیتهای طراحی شده، مجموعهای از راهکارهای سنتی و نوین را دربر دارد .
گزارشها
در این مرحله، نرمافزار صورت خلاصهای درباره ارزیابی شما وگزینههایی که برای فعالیتهای یادگیری دربرابرشماست عرضه میکند .
سوابق یادگیری
در این مرحله، نتایج یادگیری و پیشرفت شایستگیها بایگانی میگردد. هر زمان که درفعالیت یادگیری شرکت میکنید اطلاعات مربوط به آن در پرونده ثبت میشود. این موضوع به ویژه در مورد فعالیتهای یادگیری غیررسمی بسیار اهمیت دارد. زیرا فرم ثبت نام وازاین قبیل فرمها درمیان نیست .
نرم افزار ارزیابی شایستگی (CAT) میتواند برای شغل شما مهم باشد. چراکه نه فقط به شما کمک میکند تا روی اهدافتان تمرکز کنید، بلکه شمارا برای رویارویی باتحولاتی که برحرفه اثر دارند آماده میسازد. این وظیفه و تکلیفی است که نباید به فردا انداخت .
پانوشتها :
- Competency Assessment Tool (CAT)
- www.cpatoolbox.org
- Continuing Professional Education (CPE)
اصطلاحات بهکاررفته در نرمافزار ارزیابی شایستگی حسابداران (CAT)
سطح عالی (Advanced)
سطحی است که در آن، هر فردی با تسلط کامل وظایف خود را انجام میدهد. این سطح میتواند بالاترین رده در مدیریت مالی سازمان باشد. سطح عالی به هرحرفهای که نیاز به دانش تخصصی دارد اطلاق میشود .
سطح مقدماتی (Basic)
سطحی است که در آن، از هر فرد تازه واردی انتظار میرود در آن سطح مهارت، وظایف خود را انجام دهد .
ب
ینش عمیق کسب وکار ( Broad Business Perspective
مجموعه دانشی است شامل شناخت سازمان، رشته صنعت و کاربردهای حسابداری مدیریت .
شایستگیها (Competencies)
دانش، مهارتها و تواناییهای لازم برای انجام موثر یک شغل .
گروه شایستگی (Competency Categories)
چهار موضوع که مفاهیم مالی مدرن و شایستگیهای آن را دربرمیگیرد، و شامل ویژگیهای فردی، کیفیتهای رهبری، بینش عمیق کسب وکار و تخصص شغلی است .
مدل شایستگی Competency Model
مجموعهای از شایستگی که حسابداران برای یک شغل یاسمت خاص نیازدارند .
تخصص شغلی (Functional Expertise)
مهارتهای فنی مرسوم که اساس نقش حرفهای حسابداران راتشکیل میدهد .
سطح میانیIntermediate
سطحی است که شخص باداشتن دانش تفصیلی و توانایی لازم برای بهعهده گرفتن مسئولیت اجرایی دریک عرصه معین، کار را انجام میدهد .
کیفیتهای رهبریLeadership Qualities
مهارتهایی است که اجازه میدهد حسابداران به کمک روشهاو منابع گوناگون نفوذ خود را اعمال کنند .
فعالیتهای یادگیریLearning activites
فرصتهای مستمر تحصیلی است که به حسابداران کمک میکند تا سطح تخصصی خود را در شایستگیهای مربوط بالا ببرند .
پرونده یادگیری Learning Log
صورت خلاصهای که انجام موفق فعالیتهای یادگیری و همچنین تلاشهای انجام شده برای اجرای طرحهای یادگیری حسابداران راثبت وپیگیری میکند .
طرح یادگیری (Learning Plan)
فعالیتهایی است که حسابداران ممکن است در طول زمان برای ارتقای شایستگیهای معین به کارگیرند .
مدل Modelمجموعهای ازشایستگیها و مهارتهای مناسب برای یک رشته کاری خاص. درنرمافزار، مدلهای مختلفی گنجانده شدهاست .
امورمالی مدرن (The New Finance)
جنبشی که نقش درحال تغییر و گسترش حسابداران رادرتجارت و صنعت نشان میدهد .
ویژگیهای شخصی Personal Attributes
ویژگیهایی است که متخصصان مالی را قادر میسازد تا دیگران را با ارائه دیدگاههای معقول و منطقی به خود جذب کنند
جهت کسب اطلاعات بیشتر و مشاوره جهت امور ثبت شرکت به سایت www.arshiyagroup.ir مراجعه نمایید و یا با ایمیل info@arshiyagroup.ir تماس حاصل فرمایید ..
ثبت محدود- ثبت تعاونی- تغییرات - ثبت شرکت –تغییرات خاص –تغییرات محدود – صورتجلسات – پلمپ دفاتر
کمترین هزینه و هدیه ویژه و فروشگاه اینترنتی طراحی سایت
اخلاق حرفهای در بوته عمل
رفتار غیراخلاقی
پس از فروپاشیهای مهم مانند انرون و ورلدکام و دیگران در اوایل هزاره سوم، گروهکاری «بازسازی اطمینان عمومی به گزارشگری مالی» در اکتبر سال 2002 از طرف فدراسیون بینالمللی حسابداران (IFAC) ماموریت یافت تا نموداری کلی از دلایل از دست رفتن اعتبار گزارشگری مالی و افشای شرکتها را ارائه و شرایط تجدید اعتبار آنها را توصیه کند .
این گروه ضمن بررسی بازیگران چرخه گزارشگری مالی، اعم از هیئتهای مدیره، مدیران ارشد اجرایی، حسابرسان داخلی و مستقل، کمیتههای حسابرسی، بانکهای سرمایهگذاری، تحلیلگران مالی، موسسات رتبهبندی، رسانهها، مقرراتگذاران و استاندارد نویسان، وکلا و دیگران، از جمله به این نتیجه رسید که :
"بسیاری از مثالهای شکست گزارشگری، کوتاهیهای برخی از بازیگران در عملکرد اخلاقی را نشان میدهد که فهرست آن طولانی است مانند: گمراه کردن حسابرسان، پنهانکاری، ارائه اطلاعات ناقص، عرضه توصیههای نامتوازن، سوءاستفاده از اعتماد، سوءاستفاده از اطلاعات داخلی و غیره. گویی که بازیگران فقط به فکر خود بودهاند، نه به فکر شرکت و نه به فکر سهامداران آن. متاسفانه بسیاری از اعضای انجمنهای حرفهای حسابداری و غیرحسابداری، نیز آیینهای رفتار حرفهای انجمنهای خود را نادیده گرفتهاند ."
ساز بالادستیها
برای ایجاد محیطهای لازم اخلاقی در شرکتها، موسسات حسابرسی و سایر حرفهایهای بازار، نکته مهم پی بردن به این است که بالادستیها چه سازی میزنند، و چه چیزی را به تمام بدنه تشکیلات توصیه یا تحمیل میکنند .
در بسیاری از نمونههای فروپاشی، رفتار غیرقابل قبول و غیراخلاقی بالادستیها به چشم میخورده است. تقلب در محیطهای غیراخلاقی سریعتر همهگیر میشود. رفتار مدیریت ارشد علامتهای قوی به مدیران میانی و کارکنان میفرستد .
برای مثال ساز بالادست در موسسات حسابرسی در مواردی از جمله تقسیم درامدها، ترقی شرکا، مدیران و سایر کارکنان و قبول و نگهداری مشتریان نمود پیدا میکند .
آیا واقعاً باید تمام مشتریان را نگاهداشت وهمواره بر تعداد آنها افزود؟ آیا باید تمام مشتریان بالقوه را پذیرفت؟ پاسخ این است که نه، مشتریان پرخطر را نباید پذیرفت، تا آنها هم خود را اصلاح کنند .
نمونه انرون
بررسی نمونه انرون نشان میدهد که مدیران ارشد اجرایی دست کم درمورد اختیار خرید سهام با سهامداران، تضاد منافع داشتهاند ؛ از ترفند موسسات تک منظوره استفاده کردهاند؛ با توصیه وکلا و حتی حسابرسان، از روشهای تردید برانگیز حسابداری سود بردهاند؛ اعضای کمیته حسابرسی مربوط، که مشکلات مالی داشتهاند، بسیاری موارد را نادیده گرفتهاند؛ تعدادی از حسابرسان قبلی، در شرایط خاص کارمند شرکت شدهاند؛ حسابرسان به انواع خدمات غیرحسابرسی پرداختهاند؛ مقررات گذاران، البته شاید در نبود منابع مالی لازم، ایرادی به تلفیق غیراصولی حسابها نگرفتهاند؛ موسسههای رتبهبندی دقت عمیقی به گزارش نکردهاند؛ تحلیلگران بانک سرمایهگذاری از بیم سرنوشت سایر قسمتهای سازمان خود که تا آخرین لحظات فروپاشی به بازاریابی سهام انرون مشغول بودند، اعتراضی نکردهاند؛ و رسانهها نیز برخلاف انتظار، هیچ واکنشی نشان ندادهاند؛ تا خیلی دیر شد .
این همه رفتار غیراخلاقی، بدرستی تکاندهنده است .
نمونه هلث ثاوت
مدیرعامل متقلب بیمارستان معروف هلث ثاوث ( Health South ) که درامدها را از طریق افزایش مطالبات از شرکتهای بیمه 5/2 میلیارد دلار متورم کرده بود، در جواب اعضای هیئتمدیره محافظه کار خود که او را از این کارها برحذر میداشتند، علناً گفت تا موقعی که سهامش را گران نفروشد، آش همین آش و کاسه همین کاسه است. او بعداً سهامش را 200 میلیون دلار فروخت و 15 میلیون دلار هم حقوق و پاداش گرفت و رفت. حسابرس مستقل هم که گزارشهای مالی فصلی را خودش تهیه میکرد، موجودی نقدی و درامد را سیصدمیلیون دلار اضافه کرده بود !
روزنامهها
در مواردی، روزنامهها رفتاری غیراخلاقی که بسیار تکاندهنده است از خود نشان میدهند. اگر آگهی نگیرند، شرکت را به گونهای تحلیل میکنند که انگار ورشکسته شده است، و اگر آگهی گران بگیرند، شرکت را به عرش میرسانند !
تضاد منافع
درست است که فعلاً در ایران رسماً بانک سرمایهگذاری نداریم ولی در مواردی که بعضی از شرکتهای سرمایهگذاری این وظیفه را به عهده گرفتند، عملاً «تضاد منافع» باعث شد مدیران مربوط آنچنان رفتار غیراخلاقی از خود نشان دهند که حیرت همگان را برانگیخت . از یک طرف سهام شرکت را بازاریابی کردند و فروختند، از طرف دیگر شخصاً شرکتی را در کنار شرکت اصلی تاسیس کردند که محصولات شرکت را مثلاً توزیع کند و سود اصلی را خود بردند، حال آنکه محصولات شرکت آنقدر معروف بود که خود باعث فروش رفتن محصولات غیرمرغوب دیگران هم میشد و توزیعکننده به جای دریافت حقالعمل، باید کلی هم به شرکت سرقفلی میداد !
پاسخگویی
گاهی نیز رفتار غیراخلاقی در پوشش قانون تجارت توجیه میشود؛ مثلاً در مجمع عمومی سالانه یکی از بانکها که در اتاق بازرگانی تشکیل شده بود، وقتی یکی از سهامداران حاضر خواستار فهرست اسامی سهامداران عمده شد، با اینکه بانک مربوط در بورس اوراق بهادار هم حاضر است، مدیرعامل آن با اتکا به قانون تجارت مدعی شد اجباری به این افشاگری ! ندارد
جهت کسب اطلاعات بیشتر و مشاوره جهت امور ثبت شرکت به سایت www.arshiyagroup.ir مراجعه نمایید و یا با ایمیل info@arshiyagroup.ir تماس حاصل فرمایید