به پرتال ثبت شرکت ارشیا خوش آمدید امروز : دوشنبه ، 13 مرداد 1404
ثبت شرکت

جستجو در سایت

پلمپ دفاتر 1396

انجمن ثبت شرکت ایران

ثبت شرکت در سراسر ایران :
موضوع مناسب برای ثبت شرکتها

سایر امور ثبتی :
ثبت برند در تهران
سایر محلات تهران

مقاله مدیریت عزتمند امام حسین(ع) در پرتو آیات قرآنی

  ثبت محدود- ثبت تعاونی- تغییرات - ثبت شرکت –تغییرات خاص –تغییرات محدود – صورتجلسات – پلمپ دفاتر
کمترین هزینه و هدیه ویژه و فروشگاه اینترنتی طراحی سایت

 

 مقاله مدیریت عزتمند امام حسین(ع) در پرتو آیات قرآنی

 

چكيده: مديريت امام حسين(ع)در نهضت عاشورا را مي توان به صورت يك الگوي رفتاري و هدايت افراد در جهت رسيدن به هدف هاي نهايي در نظر گرفت.هدف اصلي در مديريت ايشان،تربيت انسان ها بر مبناي سر بلندي،بزرگواري،عزت و كرامت است. امام حسين(ع)با قيام خود نشان داد كه مي توان خواسته هاي الهي و قرآني را در جامعه عينيت بخشيد و در رأس همه،روحيه مبارزه با طاغوت و حفظ عزت اسلامي را سرلوحه كار خويش قرار داد.قيام امام حسين(ع)در طول تاريخ از ديدگاه هاي متفاوت و محور هاي گوناگوني مورد بررسي قرار گرفته است.در اين مقاله سعي شده است كه الگوي عملي از عزت الهي به مديريت امام حسين(ع)و بر مبناي آيات قرآني ترسيم شود تا پس از او همگان راه و رسمش را در پيش گيرند و بدين ترتيب به عزت حقيقي نائل آيند.
كليدواژه ها: امام حسين(ع)،آيات قرآني،روايات،مديريت،عزت.
مقدمه
بي ترديد اصلي ترين خاستگاه پيدايش قيام عزت آفرين عاشورا،قرآن و انديشه هاي عزت آفرين آن در روح و جان امام حسين(ع)و ياران فداكارش بوده است.امام حسين(ع) علاوه بر دارا بودن منصب عزت آفرين امامت 1 به فرموده پيامبر(ص)كه حسين از من است و من از حسين،خوب مي دانست پيامبر به عنوان مظهر رحمت گسترده الهي،مبين قرآن مي باشد و آن حضرت به عنوان مظهر رحمت واسعه الهي،رسالت حفظ و نگه داري آن را بر عهده وي مي گذارد و او كه عاشق قرآن است 2 بايد بدان عمل نمايد.به همين دليل امام حسين(ع)با الهام از پيام الهي در قرآن كه:فاصبر إنّ وعد الله حقّ و لا يستخفنك الذين لا يوقنون(روم،30 / 60 )؛آنان كه به خدا و قيامت يقين ندارند،هرگز نبايد تو را خفيف و سبك سازند( و عزت تو را پايمال كنند)،به نفي طاغوت پرداخت و به جان گرامي خويش قسم ياد كرد كه امام نيست مگر كسي كه به قرآن عمل نمايد.3 مديريت امام حسين(ع)بر مبناي دستورات قرآن است و او عزت مداري را نيز ازآيات قرآني الهام گرفته است زيرا بهترين راه براي اصلاح فرد و جامعه،عزت بخشي و عزت آفريني است و در صورت فقدان عزت، انسان به هر پستي تن مي دهد و به هر گناهي دست مي زند.
ريشه تباهي ها در ذلت نفس است.اگر انسان ها رياكاري مي كنند و يا به ستمگري و بيداد مي پردازند،همه و همه ريشه در ذلت نفسشان دارد.چنان چه پيشوايان معصوم به صراحت ريشه همه اين امور را در ذلت نفس معرفي كرده اند.از اميرمؤمنان علي(ع)نقل شده است كه فرمود:نفاق و دورويي انسان،از حقارت و ذلتي است كه در وجود خود مي يابد.4
مديريت امام حسين(ع)،مبتني برعزت مندي است و امام حسين(ع)مظهر كامل كرامت انساني و عزت ايماني است.هيچ نهضتي چون نهضت حسين(ع)قلب ها را منقلب نكرده و عواطف را هم سوي خود نساخته و روح و عزت را در بشر ندميده است.اگر انسان ها به عزت حقيقي دست يابند و از ذلت مجازي آزاد گردند،به تربيتي كه هدف اصلي پيامبران بوده است خواهند رسيد.ما در اين مقاله سعي مي كنيم كه الگوي عملي از عزت الهي به مديريت امام حسين(ع) و بر مبناي آيات قرآني ترسيم نماييم تا پس از او همگان راه و رسمش را در پيش گيرند و بدين ترتيب به عزت حقيقي نائل آيند.
alireza-d
2014-Oct-28, 11:01
ضرورت مديريت و رهبري در قيام عاشورا
علم مديريت سابقه اي كمتر از صد سال دارد،لكن قدرت مديريت و رهبري از ابتداي تمدن بشري تعيين كننده جايگاه فرمانروايان و رهبران بوده است.هنوز درباره علم بودن و يا هنر بودن مديريت و يا رهبري حرف هاي زيادي رواج دارد،گرچه ميان مديريت و رهبري اندك تفاوت هايي وجود دارد،اما در بسياري از متون نيز مديريت را معادل رهبري مي دانند.
مرور آثار مؤلفان مديريت،آشكار مي سازد كه مديريت و رهبري را فرايندي مي دانند كه طي آن فعاليت هاي يك فرد و يا يك گروه تحت تأثير رهبر و رهنمودهاي او به سمت تحقق هدفي بزرگ سازمان مي يابد.منشأ رهبري در مكتب الهي اسلام،از آن خداوند است كه از طريق وحي به رسول برگزيده خداوند تفويض گرديده است.در آيات قرآن نيز اين مطلب اشاره شده است:الله ولي الذين آمنوا يخرجهم من الظلمات الي النور(بقره،2/257 )؛و در جاي ديگر مي فرمايد:إنما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزكاة و هم راكعون(مائده،5 / 55 ).از آن جا كه امام حسين(ع)رهبر مشروع و منتخب و منتصب خدا و رسول و امام قبل از خود بودند،وظيفه رهبري و رسيدگي به امور دين را متوجه خود مي دانستند و هرگز راضي نبودند با بيعت،اين حق مسلم را به دست يك فرد فاسد و فاسق بسپارند،در حالي كه عوامل قدرت،حكومت را با نيرنگ و ريا و ارعاب مردم،غصب كرده بود.
نقش مديريت و رهبري در حماسه عاشورا از عوامل عمده جاودانگي اين حماسه عظيم به شمار مي رود و اگر در طول تاريخ انبياء و ائمه معصوم دقت كنيم،در مي يابيم كه هر كدام از پيامبران و ائمه،براي دعوت و هدايت انسان ها به خداپرستي،حركت ها و نهضت هايي را رهبري كرده اند و با رهبري خودشان،علاوه بر انجام مأموريت الهي و رسالت خود توانسته اند تصويري روشن از حركت و نهضت خود براي نسل هاي بعدي به يادگار بگذارند.
هدف از قيام امام حسين،يك قيام ملي و يا قومي نبوده،بلكه به منظور اصلاح و احيا و حفظ دين اسلام مي باشد كه انجام آن يك تكليف بوده است،زيرا رهبريت جامعه اسلامي از مسيري كه در سيره پيامبر اسلام و قرآن آمده بود، منحرف گشته و بدعت ها پديدار شده بود.بنابراين مديريت جامعه اسلامي،اين مهمترين عنصري كه تأثير بسزايي در شكل گيري و طرز تفكر مردم داشته،خود عامل فراموشي ارزش هاي اسلامي شده بود.
در حقيقت تداوم اين نوع مديريت و رهبري براي جامعه اسلامي،نابودي اسلام و به بازي گرفتن امامت و رهبري امت اسلامي را در پي داشت.بنابراين هدف از قيام،اصلاح مفاسد امت و احيا و زنده كردن سنت و قانون رسول خدا و راه و رسم علي بن ابيطالب بوده است.5
امام حسين نسبت به نتيجه قيام،اطمينان داشت و آگاه بود كه نتيجه آن،شهادت مي باشد.صرف نظر از علم امامت و خبرهاي با واسطه يا بدون واسطه از پيامبر اكرم،امام نسبت به شهادت خويش و مشكلات مبارزه،آگاهي كامل داشته است.با توجه به اينكه امام حسين(ع)از شهادت خود و يارانش آگاهي داشت،اما انجام قيام نسبت به اهداف آن براي ايشان،يك وظيفه و تكليف الهي بود زيرا اساس دين مطرح بود.دين،آنقدر ارزش دارد كه نه تنها ارزش هاي پايدار(مطلق)در جهت آن قرار مي گيرند،بلكه انسان معتقد، ارزش هاي موقت را در مواقعي،فداي دين خود مي كند و خوشحال و خرسند است كه دينش به سلامت مي باشد و كشته شدن در راهش را ارزش مي داند.6
بنابراين در راه رسيدن به هدفي والا و برتر كه نگه داري از دين مي باشد،وجود رهبر و مديري مقتدر و عزتمند،يكي از اركان ضروري است.
جهت کسب اطلاعات بیشتر و مشاوره جهت امور ثبت شرکت به سایت www.arshiyagroup.ir مراجعه نمایید و یا با ایمیل info@arshiyagroup.ir تماس حاصل فرمایید .

مقاله رمز موفقیت مدیران و کارآفرینان

  ثبت محدود- ثبت تعاونی- تغییرات - ثبت شرکت –تغییرات خاص –تغییرات محدود – صورتجلسات – پلمپ دفاتر
کمترین هزینه و هدیه ویژه و فروشگاه اینترنتی طراحی سایت

 

 مقاله رمز موفقیت مدیران و کارآفرینان

درمقالۀ زیر سعی بر این است که موفقیت شرکت‌ها، سازمان‌ها، موسسه‌ها وآموزشگاه‌های خصوصی را در چهارچرخۀ ذیل تشریح نموده و بررسی شود چرا بعضی ازشرکت‌ها همواره موفق وبعضی دیگر در یک مقطع موفق و دارای شهرت می‌شوندو بعد ازمدتی ورشکست و ازبین می روند.
درشرح زیرچهار روال و مورد که باعث موفقیت مدیران و کارآفرینان می‌شوند. به صورت اختصار مورد بحث وتحلیل قرارمی‌دهیم:
۱) تمرکزروی کار


۲) خدمت و کیفیت به خاطرمشتری
۳) هرکس مدیرخویش (خود رهبری)
۴) نیروی انسانی، با ارزش ترین سرمایه
● تمرکز روی کار:
بدون تردید هدف از ایجاد هر سازمان، موسسه و شرکت انجام سلسله فعالیت‌هایی برای دستیابی به اهدافی از پیش تعیین شده می‌باشد. اما بعضی از این موسسات، شرکت‌ها و سازمان‌ها آنچنان درگیر بروکراسی و پیچیدگی روال اداری سازمانی سنگین می‌شودکه تفاوت بین کار مفید و غیر مفید را تشخیص نمی‌دهند. اما در سازمان‌ها و موسسات و شرکت‌های موفق هیچ چیز مهمتر از کار نیست، هرگز مقررات اداری، تشکیلات و تشریفات مانع انجام کار نمی‌شود. بنابراین سازمان‌ها و موسسات موفق روی کار متمرکز هستند وفرق بین کارمفید و اشتغال بیهوده را درک می‌کنند. روح سالم کار که تمرکز بر روی کار، عشق به کار، اصالت دادن به کار و اولویت دادن به کار هدف دار و این که کار فقط به خاطر بهتر و درست انجام دادن آن است که شروع و پایان می‌یابد نه دست یافتن به هزینه و پول به صورت موقت.
● خدمت وکیفیت به خاطر مشتری:
شرکت‌ها و موسسه‌های موفق بر پایۀ یک اعتقاد عمومی به مشتری یا مخاطب خود احترام قلبی و عملی می‌گذارند و بر این اساس برنامه‌ریزی و اقدام می‌کنند. این شرکت‌ها عشق خدمت به مردم و عشق به کیفیت محصولات خود برای جلب اعتماد و رضایت مردم را سرلوحه کار خود قرار می‌دهند. رازی که به صورت روزافزون رضایت مردم را بالا می‌برد و فروش آنان را افزایش می‌دهد و متقابلاً موجبات حفظ مشتری و کیفیت محصولات را فراهم می‌نماید. و این شعار که رضایت مشتری همواره حفظ فروش را بیشتر محفوظ می‌نماید را می‌شناسند. شرکت‌های موفق جلب رضایت و اعتمادمشتری را پشتوانه و سرمایه اصلی خود قلمداد می‌کنند و موفقیت خود را مرهون رابطۀ قوی و بااطمینان مشتریان ومصرف کنندگان با محصولاتشان می دانند.آنان سود و منفعت خود را در گرو حفظ اعتماد مشتریان می دانندنه سود آن، و به خاطرهمین موضوع بیشترینسرمایه‌گذاری خود را صرف ارایه خدمات هرچه شایسته‌تر به آنان وعرضۀ محصولات مرغوبترمی‌کنند و با شوق و علاقه پای حرف‌ها، دیدگاه‌هاوشکایت‌های مشتریان می‌نشینند آنان معتقد به اصلاح تولید و محصول خود به منظور جلب رضایت مشتری هستند.
● هرکس مدیرخویش:
موسسه‌ها وشرکت‌های موفق دارای ساختاری هستندکه درون آن مفهومی به نام مدیریت بر خویشتن یاخودمدیریتی یا خودرهبری رشد می‌کند و اگر نگوییم همۀ افراد ولی بسیاری از افراد به درجه‌ای از رشد می‌رسند که خود مسوولیت خویش را می‌پذیرند و در این راه از قدرت وحمایت لازم برخوردار می شوند.
در این موسسه‌ها وشرکت‌ها همواره کسانی هستندکه به عنوان قهرمان یا یک کارآفرین دست به کارهای شگفت‌انگیز و خارق‌العاده می‌زنند آنان منشأ بیشتر طرح‌ها وتولیداتی هستندکه وقتی به بازارعرضه می‌شوند موفقیت شرکت مربوطه را تضمین می‌کنند.
پشت هرطرح موفق یا هر محصول موفق یک قهرمان یا یک کارآفرین ایستاده است. موسسه‌های موفق راه ستاره شدن، قهرمان شدن و کارآفرین شدن راپیش پای افراد خود می‌گذارند. و از هرگونه تشویق و حمایت برای دست یافتن به چنین موقعیتی هرگز دریغ نمی‌کنند. این شرکت‌هاو موسسه‌ها قهرمانان خود را در همه حال مورد حمایت قرار می‌دهند چه در حال شکوفایی و پیروزی باشند و چه درحال شکست.
وبه این دلیل است که:
تحقیق هرطرح مورد علاقه را به یک کارآفرین و مبتکر می‌سپارند.
کارآفرین و ستاره‌ها را به حال خود نمی‌گذارند بلکه تمام مدیریت موسسه با تمام قوا به حمایت از آنان برمی‌خیزند.
می‌دانند که کارکردن باکارآفرینان و ستاره‌ها کار مشکلی است ولی از کار آنان استقبال می‌کنند.
هرگزتلاش نمی‌کنند که خواسته‌های خود را فقط در چارچوب ثابت و رسمی تشکیلاتی محقق کنندبلکه بسیاری ازوقت‌ها، خلاقیت‌ها را در فعالیت‌های حاشیه‌ای کشف و شناساییمی‌کنند.
هر کس را که مأمور کاری می‌کنند، قدرت و اختیارات لازم را در اختیا راو می‌گذارند زیرا می‌دانند که مدیر موفق نیازمند قدرت است.
نه تنها با موسسه‌های مشابه بیرونی به رقابت برمی‌خیزند بلکه در نظام داخلی خود نیز شرایط ایجاد رقابت سازنده را به وجود می‌آورند.
ارتباطات داخلی میان کارکنان را باحداکثر توان، حمایت و تقویت می‌کنند. به گونه‌ای که تمام افراد سازمان در تمام سطوح تشکیلاتی از قدرت ارتباط با دیگران برخوردارند.
شکست را می‌پذیرند و آنرا به عنوان یک حادثه عادی تلقی می‌کنند، از شکست درس می‌گیرند و شکست خوردگان را مورد نکوهش قرار نمی‌دهند.
● نیروی انسانی با ارزش‌ترین سرمایه:
کارگران وکارمندان شما نابالغ نیستند همانند یک شریک با آنان رفتار کنید، احترام به آنان رافراموش نکنید رفتار خوب با آنان نطفۀ تحول در تولید است نمی‌توان فقط تهیۀ لوازم وکار و ایجاد انضباط اداری را منشأ تولید دانست.
اگرمی‌خواهید تولید بیشتر داشته باشید و سود بیشتری به دست بیاورید، با کسانی که همکار شما هستند به عنوان ارزشمندترین و گرانقیمت‌ترین سرمایه‌های خود برخورد کنید.
شرکت‌ها و موسسه‌هایی که به نوعی دچار شکست و فروپاشی شده‌اند در یک چیز مشابه هم بوده‌اند. بی توجهی به سرمایۀ اصلی خود یعنی نیروی انسانی با مهارت وباتجربه. اینکه آیا اصولاً نیروی انسانی به عنوان یک سرمایه قلمداد می‌شود یا نه، موضوعی است که مورد اختلاف مدیران موفق و مدیران ناموفق است.
مدیران موفق با ارزش‌ترین سرمایۀ خود را در بخش نیروی انسانی موسسه و شرکت یا سازمان خود جستجو می‌کنند نه در حساب بانکی و تجهیزات و ساختمان‌های خود. بنابراین مساله‌ای به نام کرامت انسانی و احترام به کارکنان به عنوان مهمترین و اولین اصل اساسی در شیوۀ عملکرد مدیران موفق ظهور و نمایان می‌باشد. هر یک از این موسسه‌ها، شرکت‌ها و سازمان‌های موفق به گونه‌ای موجبات احترام به کارکنان خود را فراهم می‌آورند.
● برخی از این تجربه‌ها:
ـ استفاده از تعبیرهای صمیمانه و دوستانه به جای کلمۀ کارمند یا کارگر
ـ اجرای سیاست درهای باز
ـ برگزاری مجالس جشن برای کارکنان
ـ لبخند زدن در مواجه باکارکنان
ـ شریک قلمدادکردن کارکنان در همۀ موفقیت‌ها
ـ ارتباط مستقیم و رودررو با کارکنان
ـ گوش دادن به کارکنان
ـ دادن آزادی و اختیار به کارکنان

 

 

جهت کسب اطلاعات بیشتر و مشاوره جهت امور ثبت شرکت به سایت www.arshiyagroup.ir مراجعه نمایید و یا با ایمیل info@arshiyagroup.ir تماس حاصل فرمایید .


روشهای موثر انتقاد سازنده

  ثبت محدود- ثبت تعاونی- تغییرات - ثبت شرکت –تغییرات خاص –تغییرات محدود – صورتجلسات – پلمپ دفاتر
کمترین هزینه و هدیه ویژه و فروشگاه اینترنتی طراحی سایت

 

روشهای موثر انتقاد سازنده

 

مقدمه
انتقادپذیری و انتقاد کردن موثر دارای اهمیت زیادی برای موفقیت سازمانی است. اموری چون ارزشیابی عملکرد ، مشارکت در تیم‌های کاری ، خدمات رسانی به مشتریان و کنترل کیفیت ، بستگی به بکارگیری مطلوب انتقادپذیری و انتقاد کردن دارد


و کار پیچیده‌ای است. انتقاد با ابراز احساسات درباره موضوعات پیچیده و مشکل ، می‌تواند تخریب کننده و حتی بسیار خطرناک باشد. بکارگیری ضعیف انتقاد ، منجر به شکست افراد و سازمان‌ها می‌شود، از سوی دیگر استفاده آگاهانه و خردمندانه از انتقاد به شکوفایی افراد و سازمان‌ها منجر خواهد شد.


انتقاد از افراد قدرتمند و مافوق بدون ترس و خشمانتقاد نقش عمده‌ای در روابط اجتماعی ایفا می‌کند، از انتقادها می‌توان برای ایجاد تحرک در اشخاص و نفوذ در آنها ، آموزش ، بیان نیازها و خواسته‌ها و یا محرکی برای اصلاح و پیشرفت خود استفاده کرد. انتقادپذیری موثر نتایجی چون: افزایش رضایت شغلی ، ایجاد روابط کاری مناسب ، تقویت سلامتی فکری و روحی ، ایجاد عزت نفس ، افزایش سطح بهره‌وری و افزایش رقابت برای تضمین موفقیت را به دنبال دارد. اگر انتقاد کننده و انتقاد شونده می‌خواهند به هدف انتقاد سازنده که همانا تغییر رفتار خاصی است دست یابند، باید با یکدیگر همکاری کنند. برای دستیابی به مفید ضروری است تا از روش‌های انتقاد موثر و سازنده استفاده نمود.


انتقاد دوستانه و مشفقانه
انتقاد اطلاعاتی است که می‌تواند به رشد فرد کمک کند و دانش و مهارت‌های مناسب را به افراد آموزش دهد. افراد با مشاهده و درک نتایج ارزشمند انتقاد ، پذیرای انتقاد می‌گردند و یا قادر به ارائه انتقاد می‌شوند.


انتقاد برای بهبود
محور اساسی هر انتقاد موثر توجه به نقش سازندگی است، بهبود و ارتقا ، معادل تغییر دانش ، تغییر نگرش و تغییر عملکرد فردی و سازمانی در جهت مثبت است. در واقع هدف انتقاد باید اصلاح و تکامل فکر و رفتار فرد مقابل باشد.


انتقاد استراتژیکانتقاد بایستی ضمن داشتن اهداف بلند مدت ، راه‌های نیل به آنها را نیز بیان کند. هر فردی قبل از انتقاد لازم است سوالات زیر را از خود بپرسد:


• دقیقا از برقراری ارتباط چه انتظاری دارید؟
• چه رفتار یا خصوصیتی باید تغییر کند؟
• انگیزه‌های انتقاد کردن چیست؟


چه راه حل‌ها و اهداف خاصی را می‌توان ارائه کرد و چه فعالیت‌هایی برای دسترسی فرد به اهداف مورد انتقاد می‌توان انجام داد؟


ایجاد عزت نفس در افراد
احساس عزت نفس یکی از نیازهای اساسی کارکنان است. آنان برای برآورد این نیاز ناچار به احترام گذاردن به دیگران هستند، بنابراین یک رابطه دو طرفه چرخشی مثبت و یا منفی را می‌توان در این خصوص ایجاد کرد.


انتقاد با کلمات مثبت ، محترمانه و انگیزشیاین امر منجر به بهبود برقراری ارتباط و در نتیجه پذیرش آن می‌شود. به این جهت لازم است کلمات مناسب برگزیده و بیان شود.


انتقاد از روش و محتوا
در انتقاد محتوا و روش نیز بایستی لحاظ شود. با نهادینه سازی این نکته می‌توان از سیستم ارزشیابی خود استفاده نمود و به این وسیله از قدرت تفکر به شیوه‌ای غیردفاعی بهره‌برداری کرد.


مشارکت طرف مقابلطرف مقابل خود را دخالت دهید، برای مشارکت دادن طرف مقابل رعایت نکات زیر ضروری است:


• بر اهمیت شغل فرد تأکید شود.
• شرایط انتقاد شناسایی شود.
• دقیقا بیان شود که چگونه انتقاد برای طرف مقابل مفید خواهد بود.
• از فرد خواسته شود که چگونه می‌توان برای اجرای طرح به او کمک کرد و چگونه می‌توان از او در این راستا حمایت کرد؟


توجه به شایستگی‌هابه شایستگی‌های طرف مقابل توجه نمایید، بدون این که از کلمه اما استفاده کنید. اغلب افراد برای انتقاد کردن ابتدا به بیان جنبه‌های مثبت فرد پرداخته و سپس از کلمه اما استفاده می‌کنند و به بیان نقاط ضعف وی می‌پردازند، در حالی که کلمه اما حذف کننده ارزش پیام قبلی است، در صورتی که اگر از حرف ربط و استفاده شود، عکس این حالت است و با جملات قبلی انسجامی بوجود می‌آید. در مجموع کلمه و اثر بلند مدت و نیرومندتری را به جای می‌گذارد.


بیان شفافآن چه را که می‌خواهید مورد انتقاد قرار دهید، بطور دقیق و شفاف بیان کنید، صراحت کلام انتقاد را موثر می‌نماید.


انتخاب زمان مناسبانتقاد در زمان مناسب منجر به پذیرش آن در طرف مقابل می‌شود. انتقاد بایستی برای عده‌ای بلافاصله بعد از خطا و برای عده‌ای دیگر با گذشت زمان انجام شود، ضمن این که ضروری است در هنگام خشم از افراد انتقاد نشود.


استفاده از سوالمی‌توان انتقاد را در قالب طرح یک سوال یا مجموعه سوالاتی عنوان کرد که جواب آنها به هدایت طرف مقابل برای دریافت اطلاعات دقیق و اساسی منجر می‌گردد.


ناکارایی انتقاد شفاهیهنگامی که بطور شفاهی قادر به انتقاد نیستید، با عمل و رفتار خود انتقاد را طرح کنید، گاهی بهتر است از روش رفتاری بهره‌برداری شود. یعنی به جای این که چیزی بیان شود، کاری انجام گیرد و از طریق مداخلات رفتاری تفکر مورد نظر منتقل شود.


مشخص کردن انتظاراتگاهی افراد انتظار دارند که اشخاص همان رفتاری را دارا باشند که از آنها انتظار داریم، در این حالت انتظارات ما موجب می‌شود که انتقاد زودرس و غیرموثر داشته باشیم چرا که مخاطبین خود را به خوبی از توقعات خود آگاه نکرده‌ایم.


میزان ذهنی بودن انتقادواقعیت‌ها نبایستی صرفا در قالب ذهنیت فرد بماند، بلکه بایستی دیگران نیز آن را درک کرده و بپذیرند. مثلا اگر طرف مقابل انتقاد شما جملة این انتقاد صرفا اعتقاد شماست. را بکار برد، حتی اگر این انتقاد برای شما مبتنی بر واقعیت عینی باشد، معنی آن این است که ارزشیابی ذهنی طرف مقابل برای قضاوت در مورد یک رفتار یا ویژگی خاص را لحاظ نکرده‌ایم.


ایجاد انگیزه در افرادیکی از وظایف اساسی انتقاد موثر ، برانگیختن افراد برای انجام بهتر کارهاست. انگیزه یک مفهوم روانشناسی است که در اشکال و حالت‌های گوناگونی همچون افکار، احساسات ، کلمات خاص و ... مطرح می‌شود.


بهره‌برداری از نقشه‌های ذهنی طرف مقابلاستفاده از اصطلاحات ، احساسات و نقشه‌های ذهنی طرف مقابل منجر به شناخت و برقراری مناسب ارتباط با وی می‌شود، برای این منظور به سخنان کسانی که در اطراف شما صحبت می‌کنند گوش کنید و از ارزش‌ها و علایق آنها مطلع گردید تا در صورت نیاز به انتقاد با او همزبان شوید و راحت‌تر ارتباط برقرار کنید.


همگامی با انتقاد شوندههمگامی با کسی که مورد انتقاد قرار می‌گیرد، مقدمه ، رهبری موثر و در این جا پیش زمینه انتقاد موثر است.


شناسایی معیارهای انتقادانتقاد صحیح مبتنی بر معیارهای خاصی است. قبل از انتقاد برای خدمت به مشتری و یا ارتباط با همکاران سوالات زیر را ازخود بپرسید:


• آیا این انتقاد عملی است؟
• آیا می‌توان بلافاصله از آن استفاده کرد؟
• آیا منافعی را تامین می‌کند؟
• آیا انتقاد پاسخگوی نیازهاست؟
• از چه معیاری استفاده شود؟
• آیا دیگران از معیاری که برای قضاوت در مورد اعمال و نتایج کارهای آنها استفاده می‌شود، آگاهی دارند؟
• آیا معیارها ثابت‌اند یا طی زمان باید تغییر کند؟


جواب سوالات فوق به بهبود و افزایش انتقاد مثبت و موثر منجر می‌شود.


گوش دادن به ندای درونیافراد همیشه با خود ارتباط ذهنی برقرار می‌کنند، این مکالمات درونی ساز و کاری است که باعث می‌شود افراد از ارزشیابی‌ها و انتظارات خود آگاه می‌شوند. هنگامی که انتقاد می‌کنید و یا مورد انتقاد قرار می‌گیرید، به مشاهده و شنیدن دنیای درون خود بپردازید. وقتی به ندای درون خود توجه کنید و آنها را مورد بازنگری و تجدید نظر قرار دهید، افکار بهره‌ور و متناسب با شرایط و محیط جدید بوجود می‌آید، زیرا احساسات برافروخته شما ، کنترل شده و به شما کمک می‌کند تا صدای قدرت انتقاد موثر و مثبت را بشنوید.


حفظ آرامش و خونسردی
نداشتن آرامش در زمان انتقاد ، به تضعیف انتقاد منجر می‌شود. اگر فردی قادر به حفظ خونسردی ، آرامش و هوشیاری در زمان مواجهه با انتقاد باشد، می‌تواند احساسات خود را کنترل کند و بهره‌وری خویش را افزایش دهد. به علاوه فرد قادر به ارزیابی شرایط بطور دقیق بوده و پاسخ مناسبی را به آن شرایط خواهد داد.


نتیجه...

در جهان امروز نقش احساسات و افکار انسانی در توسعه و تکامل انسان‌ها ، سازمان‌ها و جوامع پررنگ گشته است و برقراری ارتباطات و هم‌اندیشی بین آنها از اهمیت بیشتری برخوردار گشته است. اگر فردی آگاه و توانمند نسبت به احساس و عملکرد ضعیف و نامطلوب افراد یا واحدهای دیگر بطور مطلوب و مفید اظهارنظر کند، از قدرت انتقاد موثر و مثبت بهره‌برداری کرده است، او به خوبی به نقاط قوت و ضعف طرف مقابل واقف است و درصدد تقویت نقاط قوت و حذف نقاط ضعف وی برمی‌آید.

به علاوه به آگاه سازی وی از فرصت‌ها و تهدیدات محیط می‌پردازد. مدیران آگاه برای اصلاح و توسعه فردی ، گروهی و سازمانی و نیز برای انتقال دانش و مهارت خود به دیگران و اصلاح آن‌ها لازم است تا از قدرت انتقاد مثبت برخوردار باشند. چرا که در فرایند مشاوره علاوه بر مهارت فنی ، مهارت انسانی و رفتاری حائز اهمیت بسیاری است. از سوی دیگر هر انسانی که مورد انتقاد قرار می‌گیرد، با بکارگیری هوشمندانه و به دور از تعصب و احساس ، می‌تواند به اصلاح دانش ، نگرش و مهارت‌های خود اقدام کند.

 

جهت کسب اطلاعات بیشتر و مشاوره جهت امور ثبت شرکت به سایت www.arshiyagroup.ir مراجعه نمایید و یا با ایمیل info@arshiyagroup.ir تماس حاصل فرمایید .


راهکار عملیاتی اقتصاد مقاومتی

ثبت محدود- ثبت تعاونی- تغییرات - ثبت شرکت –تغییرات خاص –تغییرات محدود – صورتجلسات – پلمپ دفاتر
کمترین هزینه و هدیه ویژه و فروشگاه اینترنتی طراحی سایت

 

راهکار عملیاتی اقتصاد مقاومتی

راهکار عملیاتی اقتصاد مقاومتی

 




سرمایه‌گذاری مابه‌التفاوت منطقی ‌شدن قیمت گاز در پتروشیمی‌ها؛ راهکار عملیاتی اقتصاد مقاومتی
نمایندگان مجلس علی‌رغم فشارهای شدید و غیرمنطقی پس از چند سال وقفه بالاخره در جریان رسیدگی به لایحه بودجه 93 بهای خوراک پتروشیمی‌ها را تا حدودی منطقی‌تر کردند تا با کاستن بخشی از سودهای غیرمنطقی ناشی از ارزان‌فروشی، از توسعه کاریکاتوری، غیرمتوازن و بدون ارزش افزوده صنعت پتروشیمی جلوگیری کنند.
در این راستا قیمت پایه خوراک پتروشیمی‌های گازی که در ابتدای قانون هدفمندی یارانه‌ها معادل 7 سنت تعیین شده بود و پس از تلاطمات ارزی به کمتر از 3 سنت کاهش یافته بود،‌ به 13 سنت در هر متر مکعب برسد. اگرچه این پتروشیمی‌ها بهای سوخت خود را که برای بسیاری از آنها نیمی از گاز مصرفی را شامل می‌شود کماکان زیر 3 سنت می‌پردازند.
اگرچه مقایسه قیمت گاز آن هم به صورت منطقه‌ای بدترین شیوه برای قیمت‌گذاری محسوب می‌شود، قطر برای تولید الفین در قراردادی که با شرکت شل و به صورت مشارکتی بسته است بدون تفکیک قیمت سوخت،خوراک گاز را به قیمت 15 سنت ارائه می‌کند.

*توسعه پتروشیمی‌های گازی: نه بزرگ به اشتغال و ارزش افزوده ملی

اگرچه مخالفان اصلی منطقی شدن بهای خوراک یعنی سهامداران حقوقی پتروشیمی‌های گازی مدعی بودند افزایش بهای خوراک موجب بی‌رغبتی سرمایه‌گذاران به سرمایه‌گذاری و ایجاد نشدن اشتغال در کشور می‌شود، اما واقعیت آن است که حتی قیمت ناچیز گاز در طول سالیان گذشته باعث نشده است که مجتمع‌های پتروشیمی‌ گازی در دست احداث به موقع به بهره‌برداری برسند.
در واقع سهامداران اصلی این پتروشیمی‌ها سود کلان کسب شده در این حوزه را وارد سرمایه‌گذاری در صنعت پتروشیمی نکرده‌اند، چنانکه مدیران صنعت پتروشیمی می‌گویند اگر این سهامداران سود کلان خود را به صورت متناسب بین سرمایه‌گذاری و دیگر مصارف تقسیم کرده بودند تا کنون 6 یا 7 طرح پتروشیمی گازی از جمله پردیس 3 و ایلام به موقع و در ظرفیت نزدیک به کامل به بهره‌برداری می‌رسیدند.
در عین حال تقریبا برای همه کارشناسان صنعت پتروشیمی این نکته بدیهی است که بالادست صنعت پتروشیمی به خصوص در پتروشیمی‌های گازی به هیچ صورتی یک صنعت اشتغال‌زا محسوب نمی‌شود و هزینه سرمایه‌گذاری به ازای ایجاد هر شغل در این بخش به چند میلیون دلار بالغ می‌شود.
این در حالی است که سرمایه‌گذاری‌های چند 100میلیون دلاری از محل منابع ملی (صندوق توسعه ملی یا فاینانس‌های چینی که از محل دارائی‌های بلوکه شده ایران پرداخت می‌شود) بر خلاف پتروشیمی‌های خوراک مایع یا پایین دست صنعت پتروشیمی و صنایع تکمیلی ارزش افزوده چندانی برای اقتصاد ملی ندارد، چنانکه ارزش افزوده متانول صادراتی ایران برای اقتصاد ملی با ارزش افزوده گاز صادراتی تفاوت چندانی ندارد. با این تفاوت که ارزش افزوده صادرات گاز به جیب دولت و ملت می‌رود و ارزش افزوده صادرات متانول بدون هیچ زحمتی راهی حساب‌های سهامداران حقوقی و سهامداران بزرگ حقیقی می‌شود.

*تحقق سیاست‌های اقتصاد مقاومتی با تمرکز بر صنایع تکمیلی

به عبارت دقیق‌تر به دلیل سیاست‌گذاری‌های غلط در تعیین بهای خوراک و مالیات، منابع ملی صرف احداث پروژه‌هایی با حداقل ارزش افزوده ملی و حداقل اشتغالزایی می‌شود و باز هم با ارزان‌فروشی منابع ملی سودهای غیرمنطقی به سهامداران این پروژه‌ها می‌رسد.
قطعا چنین شیوه غیربهینه‌ای در استفاده از منابع ملی کشور که آینده مهمترین صنعت صاحب مزیت نسبی کشور را با مخاطرات خام فروشی و تک محصولی شدن مواجه می‌کند نه تنها با اصول اولیه اقتصاد مقاومتی به طور کامل در تناقض است، نسبتی نیز با بدیهیات منطقی و اقتصادی در توسعه کشورها ندارد.
درست بر خلاف این رویه، تمرکز بر روی صنایع پایین‌دستی و صنایع تکمیلی که ارزش افزوده کلان و اشتغال بسیار زیادی برای اقتصاد ملی ایجاد می‌کنند در کنار تنوع بخشی به محصولات پتروشیمی ایران با توسعه پتروشیمی‌های خوراک مایع و میان‌دستی اهداف کلان اقتصاد مقاومتی را به تحقق نزدیک‌تر خواهد کرد.
یعنی همانگونه که در سیاست‌های ابلاغی اقتصاد مقاومتی از سوی مقام معظم رهبری آمده است افزایش ارزش افزوده از طریق تکمیل زنجیره ارزش صنعت نفت و گاز، توسعه تولید کالاهای دارای بازدهی بهینه(براساس شاخص شدت مصرف انرژی) و بالا بردن صادرات برق، محصولات پتروشیمی و فرآورده‌های نفتی با تأکید بر برداشت صیانتی از منابع.
میزان اشتغالزایی صنایع تکمیلی پتروشیمی بر خلاف بالادست این صنعت به حدی است که گفته می‌شود در صورت تبدیل همه محصولات پتروشیمی ایران به محصولات نهایی و صادرات این محصولات نهایی، امکان برچیدن مشکل اشتغال در کشور صاحب منابعی مانند ایران وجود خواهد داشت.

*منطقی شدن قیمت گاز پتروشیمی‌ها شرط لازم و ناکافی تحقق اقتصاد مقاومتی

اما یک نکته در این باره بدیهی است: منطقی شدن قیمت خوراک گاز پتروشیمی‌ها به تنهایی به توسعه صنایع میان و پایین دستی علی‌رغم ارزش افزوده بسیار بالای این صنایع منجر نخواهد شد.
برای تکمیل این زنجیره، گام اول تغییر سیاست‌گذاری شرکت ملی پتروشیمی درباره توسعه این صنعت است. شرکت ملی پتروشیمی هنوز هم به دنبال گسترش بالادست صنعت پتروشیمی آن هم با تکیه به پتروشیمی‌های گازی است و هنوز هیچ سیاستگذاری مشخصی برای توسعه هماهنگ و متناسب این صنعت طراحی و تدوین نشده است.
واگذاری پروژه متانولی فن‌آوران 2 که بر اساس گفته‌های محمدحسن پیوندی معاون مدیرعامل شرکت ملی پتروشیمی قرار بود بدون فراخوان واگذار نشود شاهد نزدیک این رویکرد شرکت ملی پتروشیمی است.
شرکت ملی پتروشیمی در اولین گام می‌توانست با پیگیری سیاست همسنگ‌سازی بهای خوراک‌های گاز و مایع بخشی از رویکرد کاریکاتوری توسعه این صنعت را اصلاح کند.
گام دوم برای تحقق سرمایه‌گذاری منطقی و در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی در صنعت پتروشیمی، استفاده از منابع حاصل از منطقی شدن قیمت خوراک گاز پتروشیمی‌ها است.

*سرمایه‌گذاری مابه‌التفاوت منطقی شدن قیمت گاز در خود پتروشیمی

آمارها نشان می‌دهد از محل اصلاح قیمت خوراک گاز پتروشیمی‌ها سالانه یک میلیارد دلار منابع نصیب دولت می‌شود. از سوی دیگر همه سرمایه‌گذاران کوچک و متوسط می‌توانند تعهدات خود برای تامین آورده 20 یا 30 درصدی را عملیاتی کنند، اما تقریبا اغلب قریب به اتفاق سرمایه‌گذاران با مشکل دریافت تسهیلات و کمبود منابع مواجه هستند.
بر این اساس یک پیشنهاد عملیاتی برای توسعه صنعت پتروشیمی با استفاده از منابع این صنعت آن است که به جای تزریق این یک میلیارد دلار به بودجه جاری کشور و مصرف کردن آن در بودجه جاری، این منابع برای مدت 10 سال در حسابی برای ارائه تسهیلات به زنجیره ارزش پتروشیمی و احداث واحدهای پایه و تکمیلی پتروشیمی متمرکز شود.
واقعیت آن است که هنوز در دولت چاله‌ای برای مصرف کردن این منابع کنده نشده است و اگر وزارت نفت، شرکت ملی پتروشیمی و نمایندگان مجلس به موقع عمل کنند این منابع می‌تواند صرف توسعه زنجیره ارزش صنعت پتروشیمی و ایجاد اشتغال در کشور شود تا اهداف اقتصاد مقاومتی در حوزه صنعت نفت به تحقق نزدیک‌تر شود.
در گذشته، فاینانس‌های خارجی تامین‌کننده اصلی منابع مالی صنعت پتروشیمی ایران بود که از سال‌ها پیش و با تشدید تحریم‌ها دسترسی به این فاینانس‌ها عملا غیر ممکن شد. از سوی دیگر منابع صندوق توسعه ملی نیز محدود است و پروژه‌های فراوانی که در صف دریافت تسهیلات صندوق قرار دارند همگی در زمره پتروشیمی‌های بالادستی گازی هستند و جایی برای خوراک مایع و صنایع میان‌دستی باقی نمانده است.

 

جهت کسب اطلاعات بیشتر و مشاوره جهت امور ثبت شرکت به سایت www.arshiyagroup.ir مراجعه نمایید و یا با ایمیل info@arshiyagroup.ir تماس حاصل فرمایید .

 


رشد اقتصادی بر دوش فناوری‌های نوین

رشد اقتصادی بر دوش فناوری‌های نوین

رشد اقتصادی بر دوش فناوری‌های نوین

از دیدگاه شما نامگذاری امسال (1391) به نام «تولید ملی» بر چه اساس و با چه اهدافی صورت گرفته است؟

نگاهی به رویکرد رهبری در نامگذاری‌های آغاز سال نشان می‌دهد که تأکید ایشان در دهه‌ی سوم انقلاب که آن را «دهه‌ی پیشرفت و عدالت» نامیده‌اند، عمدتاً حول محور مسائل اقتصادی بوده است. تأکید ایشان بر انضباط، وجدان کاری، نوآوری و شکوفایی، اصلاح الگوی مصرف، همت مضاعف و کار مضاعف، جهاد اقتصادی و تولید ملی همگی حاکی از این رویکرد در دهه‌ی سوم از انقلاب اسلامی و لزوم پاسخگویی به این نیازمندی‌های انقلاب بوده است. البته اتخاذ این رویکرد ناشی از وضعیت کلی کشور و تمرکز حملات و هجمه‌ها و توطئه‌های دشمن برای ضربه زدن به انقلاب و از کار انداختن توان حرکتی جمهوری اسلامی نیز بوده است. از نظر ایشان بیش از یک دهه است که دشمن پس از آزمودن عرصه‌های نظامی، فرهنگی و سیاسی، نیم‌نگاه امیدوارانه‌ای به عرصه‌ی اقتصادی دارد. به این جملات ایشان که مربوط به سال ۱۳۸۰ است دقت کنید: «شرایط آرامش‌ و استقرار سیاسی‌، ذخایر ارزی‌ قابل‌ توجه‌، وجود نیروی‌ کار مورد نیاز و مدیران‌ و مسؤولان‌ با تجربه [به تعبیر دیگر ایشان در جایی دیگر، شرایط فراهم برای جهش اقتصادی]؛‌ و همچنین‌ مشکلات‌ اقتصادی‌ کنونی‌ بعنوان‌ یک‌ تهدید جدی‌ برای‌ ناکارآمد جلوه‌ دادن‌ نظام‌ اسلامی‌، همه‌ دلائل‌ اهمیت‌ بیش‌ از پیش‌ مسائل‌ اقتصادی‌ در این‌ برهه‌ از انقلاب‌ اسلامی‌ است‌.»
رهبر معظم انقلاب طی این سال‌ها با تأکید ویژه بر مسائل کارآفرینی، اشتغال، تولید، بهره‌وری، مقابله با تورم، اهمیت صادرات و حضور اثربخش در بازارهای جهانی و عناصر پیش‌نیاز برای رشد مثل نوآوری،‌ علم و فناوری، در واقع به تبیین استراتژی رشد و پیشرفت اقتصادی جمهوری اسلامی پرداخته‌اند. همچنین جهت‌گیری سیاست‌گذاری‌های ایشان در قالب سند چشم‌انداز 20ساله و اسناد بالادستیِ دیگری همچون سیاست‌های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی، همگی مؤید همین رویکرد است.
رهبر انقلاب با توجه به شناخت خود از اقتصاد ایران سال‌ها است که فرموده‌اند که در سال جدید باید حوزه‌ی «تولید ملی» مورد توجه جدی قرار گیرد؛ شناختی که به تعبیر اقتصاددانان با تأکید بر جانب عرضه،‌ راه حل بسیاری از مسأله‌های گوناگون کشور را در گرو تغییر و تحول در میزان تولید ملی و عرضه‌ی آن می‌داند. ایشان به این دلیل بر تحقق رشد حداقل هشت درصدی تأکید دارند که می‌دانند اساساً قوت و اقتدار ملی ما در عرصه‌ی اقتصاد متکی بر رشد است و مسائلی مثل تورم و بیکاری نیز از عوارض فقدان یا کمبود جانب عرضه و همین رشد است.

به طور حتم یکی از الزامات تحقق رشد هشت درصدی، بهبود کمّی و کیفی تولید است، اما کارشناسان و مدیران درباره‌ی راهکارهای حمایت از تولید ملی نظراتی بعضاً متفاوت دارند. از نظر شما حمایت از تولید، کار و سرمایه با چه رویکردی باید انجام گیرد؟

این نکته‌ی مورد اشاره‌ی شما به یک مشکل رایج در عرصه‌ی گفتمان اقتصادی کشور برمی‌گردد. رهبر انقلاب همیشه به این‌ مسأله توجه دارند که هم مسئولین و هم آحاد مردم باید از تولید ملی حمایت کنند تا بازار ما با تولید ملی رونق پیدا کند. این حمایت ایشان قطعاً مساوی و معادل این نیست که ما از بخش‌های غیر اقتصادی، نامولد و بخش‌هایی که طی چند دهه گذشته نتوانسته‌ایم در آن‌ها مزیت نسبی خلق کنیم و سال‌ها پیش باید اقتصاد ایران از اثرات منفی آنها رهانیده می‌شد، با منطق غیر اقتصادی و با همان روش‌های قبلی حمایت کنیم. قطعاً حمایت‌های رانتی از چنین بخش‌هایی موافق نظر ایشان نیست.
توجه و تأکید ایشان به کارآفرینی،‌ علم و فناوری و اقتصاد دانش‌بنیان، ‌تولید ثروت از علم و صنایع با فناوری بالا مثل نانو و لیزر و هسته‌ای،‌ به نظر بنده منطقاً متضمن این معنا است که ما در مدیریت کلان اقتصادی کشور باید از مفهوم «تخریب سازنده» برای بازسازی اقتصاد خودمان استفاده‌ا‌ی بهینه ببریم. اگر بخواهیم در زمینی که یک خانه‌ی کلنگی قدیمی دارد، ساختمانی پیشرفته و مجهز بنا کنیم، ابتدا باید آن ساختمان کلنگی را خراب کنیم تا بتوانیم بنای جدید را به جای آن بسازیم. ساخت اقتصاد نیز همین ‌گونه است. ما نیازمند نوعی تخریب سازنده در بخش‌های نامولد اقتصاد خود هستیم تا بتوانیم بخش‌هایی مولد و بهره‌ور در اقتصادمان بسازیم. یک معنا از حمایت از کار و سرمایه اینجاست که باید جلوی اسراف و تبذیر کار و سرمایه‌های ایرانی را در بخش‌های غیر مولد اقتصاد بگیریم و آن‌ها را به سوی بخش‌های مولد اقتصادی هدایت کنیم.
البته مفهوم مولد بودن در دانش واقعی اقتصاد،‌ صرفاً به هزینه-فایده‌های پولی و مادی صرف محدود نمی‌شود و فایده‌های اجتماعی و راهبردی مورد نیاز کشور را نیز مورد توجه قرار می‌دهد. نتیجه این‌که الزامات ناشی از اقتصاد مقاومتی و استراتژی‌های دشمن در ضربه زدن به انقلاب و نظام در تک تک مصادیق سیاستی اقتصاد، باید مد نظر یک کارشناس اقتصادی ایرانی باشد. اساساً تأکید حضرت آقا به مقوله‌ی اقتصاد از این مهم نشأت می‌گیرد که اولاً، انقلاب اسلامی مقتدر، بیش از پیش باید موجبات اقتدار بیشتر را به‌ویژه در عرصه‌هایی که دشمن به آن‌ها امید بسته است، ‌فراهم کند. ثانیاً چون در تمامی این سال‌ها به‌ویژه سال‌های اخیر به مثابه یک رسانه، الهام‌بخش و الگوی آزادگان دنیا بوده،‌ باید برای دیگران الگویی کارآمد شود. لذا اقتدار و کارآمدی دو عنصری هستند که انتخاب‌های سیاستی ما باید حسب میزان دستیابی و تحقق آن‌ها ارزیابی شوند.
طی این سال‌ها رهبر انقلاب به مسأله‌هایی تأکید فرمودند که لازمه‌ی تحقق آن‌ها از نظر دانش اقتصاد، ‌مسأله‌ی «انتقال بخشی» است. ایشان با تأکید بر مجموعه‌ای از «صنایع فوق پیشرفته» (High Tech) مثل «نانوتکنولوژی»، «بیوتکنولوژی»، «هوافضا» و «هسته‌ای» بر این نکته توجه دارند که اشتغال و رشد اقتصادی در دهه‌های آینده بیشتر بر دوش فناوریی‌های نوین خواهد بود. این آینده‌پژوهی ایجاب می‌کند که ما نسبت به صنایع قدیمی خودمان نوعی تخریب سازنده داشته باشیم و با انتقال کار و سرمایه‌ی ایرانی به بخش‌های نوآور با ارزش افزوده‌ی بالا و با ثمربخشی بیشتر، از آنها حمایت کنیم.
اساساً صنعت ما را در رژیم پهلوی بر مبنای ساختارهای غلط و دنباله‌رو چیده بودند که باعث شد ما سال‌ها خودمان را درگیر استراتژی «تولید صنعتی» (بخوانید «استراتژی مونتاژ»،‌ «استراتژی تمرکز بر صنایع بزرگ و سنگین خام فروشی معادن»، «استراتژی رانتی جایگزینی واردات بدون ملاحظه‌های راهبردی و اقتصادی»،‌ «استراتژی انتقال فناوری‌های کثیف، ‌قدیمی و پرهزینه غربی به کشور») به آن معنایی که اتفاق افتاده بکنیم. این استراتژی پس از انقلاب نیز توسط عده‌ای پیگیری و دنبال شد، آن هم با تعاریف قرن هجدهمی از صنعت که امروزه در دنیا جایی ندارد. کشورهای پیشرفته‌ی امروز در پی انتقال این قبیل فناوری‌ها از کشورهای خودشان به کشورهای جهان سوم هستند؛ فناوری‌هایی که بسیار انرژی‌بر، بسیار سرمایه‌بر، کاربر و به‌اصطلاح کثیف هستند و توسعه‌ی پایدار را مخدوش می‌کنند. به نظر بنده رهبری با تأکیداتی که در این سال‌ها داشته‌اند در پی تغییر در نگرش ما در حوزه‌ی توسعه صنعتی هستند. قطعاً ایشان توسعه‌ی صنعتی وابسته واپسگرای قرن هجدهمی را نفی می‌کنند‌ و استراتژی‌های توسعه‌ی صنعتی بومی مبتنی بر فناوری‌های هزاره‌ی سوم را هدف‌گذاری کرده‌اند.
ما برای خروج از جهان در حال توسعه و تبدیل شدن به یک کشور پیشرفته نیازمندیم که خودمان را از این دور باطل توسعه‌ی صنعتی به بیرون پرتاب کنیم و وارد دنیای پیشرفته‌ی فناوری‌های نوین شویم. تأکیدات رهبر انقلاب در حوزه‌ی صنایع خاص و در بازدیدهایی که از نمایشگاه‌های علوم و فناوری انجام دادند، همچنین نگاهی که ایشان به مسأله‌ی تولید علم دارند و این‌که ما باید ثروت را از علم تولید کنیم و به روزی برسیم که شیرهای لوله‌های نفت خودمان را بسته و تولید ثروت در کشورمان را بر روی علم بنا کنیم، همگی در همین راستای پیشرفته شدن است. برای این چاره‌ای نداریم جز این‌که کار و سرمایه‌ی ایرانی را از بخش‌های قدیمی، فرسوده و مستهلک اقتصادی خارج کنیم و به عرصه‌های نوین انتقال دهیم. ما باید تمهیدی به‌کار ببریم که بخش راهبردی کشاورزی،‌ مایحتاج صد میلیون ایرانی را برای دهه‌های آتی،‌ با صرف کار و سرمایه‌ی کمتر و‌ به‌طور کامل تأمین کند. این یعنی لزوم بهره‌وری بیشتر در این بخش،‌ تولید بیشتر و بهتر با هزینه‌ی کمتر،‌ تا سهم کمتری از منابع درگیر تأمین خوراک و پوشاک باشد و بدین ترتیب کار و سرمایه‌ی ایرانی آزاد شده و به بخش‌های اقتصادی نوین و پیشرفته تخصیص یابد.

 

جهت کسب اطلاعات بیشتر و مشاوره جهت امور ثبت شرکت به سایت www.arshiyagroup.ir مراجعه نمایید و یا با ایمیل info@arshiyagroup.ir تماس حاصل فرمایید .

 


روزنامه رسمی

مشاوره ثبت شرکت
دفاتر پستی منتخب

ثبت شرکت برای اتباع خارجی

موضوعات پرکاربرد ثبتی :
ثبت شرکت در سراسر ایران

ثبت شرکت در تهران
سایر محلات تهران
تماس
کرکره برقی پارکینگدرب ضد سرقتصندلی پلاستیکی , کاشت مو , مزوتراپی