به پرتال ثبت شرکت ارشیا خوش آمدید امروز : یکشنبه ، 26 مرداد 1404
ثبت شرکت

جستجو در سایت

پلمپ دفاتر 1396

انجمن ثبت شرکت ایران

ثبت شرکت در سراسر ایران :
موضوع مناسب برای ثبت شرکتها

سایر امور ثبتی :
ثبت برند در تهران
سایر محلات تهران

درآمدی بر تفکر سیستمی در سازمان

  ثبت محدود- ثبت تعاونی- تغییرات - ثبت شرکت –تغییرات خاص –تغییرات محدود – صورتجلسات – پلمپ دفاتر
کمترین هزینه و هدیه ویژه و فروشگاه اینترنتی طراحی سایت

 

 درآمدی بر تفکر سیستمی در سازمان

 

برای آنکه درک روشنی از مفهوم تفکر سیستمی به دست آوریم، بهتر است که ابتدا نگاهی به مفهوم تفکر سنتی در مدیریت و خاستگاه آن بیندازیم تا امکان مقایسه بین این دو نگرش در تفکر، فراهم آید

تفکر سنتی مدیریت، ریشه در کارها و نظرات هنری فورد، آلفرد سلوان، فردریک تیلور و دیگران (نظریه پردازان کلاسیک مدیریت) دارد. نظریاتی که توسط این افراد بسط داده شد، توانست مشکلات مدیریتی زمان خود را حل کند و کارآیی کارگران را بهبود بخشد

تفکر سیستمی، گامی فراتر از این ایده های سنتی است. این نوع تفکر ریشه در کارها و عقاید آکف، دمینگ، اهنوف، سِنگ و دیگرانی دارد که در واقع نخستین افرادی بودند که وضع موجود تفکر مدیریتی و تفکر سنتی مدیریت را به چالش کشیدند.

"تفکر سنتی مدیریت" با عنوان " تفکر تولید انبوه" نیز نامگذاری و شناخته می شود. رویکرد تولید انبوه به مفهوم "صرفه های ناشی از مقیاس [تولید]" می انجامد؛ در حالیکه تفکر سیستمی به "صرفه های فرآیندی" – که جهشی است کوانتومی ورای صرفه های ناشی از مقیاس – منجر می شود

و نتایج، خدمات بهتر و هزینه های کمتر خواهد بود؛ چیزی که یک مدیر سنتی آنرا کاملاً محال می داند. زیرا بهبودخدمات [در تفکر سنتی مدیریت]، همیشه همراه با افزایش هزینه ها است

نقطه شروع کسانی که مدیریت سنتی را به چالش کشیدند، واقعیتی بود که به بهینه گی خُرد منجر شد. تقسیم سازمان به بخش ها (وظایف) کوچک تر، هدفگذاری برای هر بخش و مدیریت هر بخش صرفاً به وسیله اعداد و ارقام، کارآیی کلی سازمان را بدتر می کرد

برای فهم دلایل این کاهش کارآیی لازم است تا مدیران ارتباط قسمت ها و واحدهای مختلف سازمان را با هم ببینند؛ آنها ناچارند دیدگاه سیستمی داشته باشند. و هنگامیکه مدیران به یک چشم انداز سیستمی می رسند، در می یابند که تفکر سیستمی واقعاً راه بهتری برای انجام فرآیندهای کار و به سرانجام رساندن آن است

تفکر سیستمی یعنی به کل کار به مثابه یک سیستم نگاه کنیم. دیدگاه سیستمی باعث می شود تا طراحی کار و مدیریت آن از بیرون به درون، انجام شود. در این نوع نگرش، ما به مدیریت جریان کار می پردازیم ، نه مدیریت وظایف. در مدیریت بر مبنای تفکر سیستمی لازم است تا معیارها و روش ها تغییر کنند و توسعه یابند. و کاربَست این اصول منجر می شود که تعداد گام های اجرایی انجام کار کاهش یابند، فاصله زمانی پایان یک کار (یک مرحله از فرآیند) تا پایان کار بعدی (مرحله بعدی فرآیند) کوتاهتر شود، هدررفت منابع سازمان تقلیل یابد و خدمات بهتر با هزینه های کمتر به مشتری عرضه شوند
برخی از اصول کلیدیِ تفکر سیستمی عبارتند از :

- فهم نیاز مشتری : نیاز واقعی مشتریان را بفهمیم و کاری کنیم تا از اینکه خدمات ما را مصرف می کنند، تجربه بهتری داشته باشند

- حصول اطمینان از کاملی و درستی کار : مطمئن شویم که کارها 100% درست انجام می شوند؛ هر چقدر لازم است زمان اختصاص دهیم و تمام منابع لازم را وارد سیستم کنیم

- کار بی عیب : جریان کار را جوری سازماندهی کنیم که تا جای ممکن بی عیب و ضد نقص باشد. [در حصول این مورد، مکانیزم های طراحی و کنترل فرآیند نقش تعیین کننده ای دارند]

- پاسخگویی سریع به تقاضا : در مواجهه با تقاضا، بر اساس اصل "اولین ورودی، اولین خروجی است " عمل کنیم؛ هر روز در پی راه هایی برای بهبود فرآیندهای "پایان به پایان" کاری در سیستم باشیم

- فروش راه حل به جای فروش محصول : ویژگی هایی را در محصول به کار گیریم که به خوبی برطرف کننده نیاز مشتری باشد؛ با این کار کارکنان در می یابند که بایستی به دغدغه مشتری پاسخ گویند؛ نه اینکه صرفاً مختصات رسمی و از پیش تعیین شده در محصول را رعایت کنند


سازمان هایی که بر مبنای تفکر سیستماتیک اداره می شوند، سه اصل عملیاتی کلیدی دارند :

یک- حصول اطمینان از اینکه بهبود مستمر در خدمات مشتری و بهره وری، جزء لازم و لاینفک در عملیات کسب و کار است.

برای اینکه بهبود مستمر جرء جدانشدنی کسب و کار ما باشد، باید همه افراد دخیل در فرآیند کسب و کار، اصول یکسانی را به کار گیرند. این باعث می شود که کلیه کارهایی که در راستای بهبود کارآیی در سیستم انجام می گیرد، با هم هماهنگ باشند. این رویکردی است که یگانگیِ تفکر، رفتار و عمل افراد را در جریان انجام درست کارها، بیمه می کند.

دو- به همه کارکنان ابزار و چشم اندازی بدهید که شرایط خاص محیطی سازمان را درک کنند

انجام این مهم، ارائه خدمات عالی و مورد انتظار را به طور اطمینان بخشی تسهیل می کند. در این صورت به دست آمدن نتیجه درست همان قدر آسان می شود که به دست آمدن نتیجه نادرست، مشکل. به یاد داشته باشیم که موضوع مهم کیفیت، از همان ابتدا در سیستم نهادینه می شود

سه- بر هر مقاومتی برای تغییر غلبه کنید

برای تغییر از رویکرد "هنجاری" استفاده کنید. به این معنا که به کارکنان "نگویید" باید تغییر کنند، به آنها "آموزش دهید" که تغییر کنند. این رویکرد باعث می شود که کارکنان فهم عمیقی از شرایط موجود و مطلوب سیستم پیدا کنند و دریابند که چگونه ذهنیت و رفتار آنها در قابلیت های جاری سیستم، دخیل است. کارکنان در این جایگاه فکری، قادرند تصمیمات آگاهانه ای در خصوص کارشان، اتخاذ کنند

اولین گام،تحلیل شرایط موجود سیستم است. این گام با بررسی شرایط جاری سیستم در موارد زیر، آغاز می شود : میزان رضایت مشتری، میزان اثربخشی، میزان درآمد و میزان بهره وری

از اینجا به بعد به تحلیل فرآیندهایی می پردازیم که شرایط موجود را در هر کدام از حیطه های بالا، نتیجه داده است (کارکردهای سیستم) و سپس به این می پردازیم که چگونه ذهنیت و عملکرد کارکنان دخیل در سیستم، به ادامه وضع موجود می انجامد.
جهت کسب اطلاعات بیشتر و مشاوره جهت امور ثبت شرکت به سایت www.arshiyagroup.ir مراجعه نمایید و یا با ایمیل info@arshiyagroup.ir تماس حاصل فرمایید .

مديريت كيفيت جامع به عنوان فلسفه مديريتي برتر

  ثبت محدود- ثبت تعاونی- تغییرات - ثبت شرکت –تغییرات خاص –تغییرات محدود – صورتجلسات – پلمپ دفاتر
کمترین هزینه و هدیه ویژه و فروشگاه اینترنتی طراحی سایت

 

 مديريت كيفيت جامع به عنوان فلسفه مديريتي برتر

 


چكيده
ارتقاي كيفيت از انتخاب فلسفه مديريتي شروع مي شود. در سفر بي پايان ارتقاي كيفيت نقطه شروع براي تلاشهاي ارتقاي كيفيت در يك سازمان انتخاب آگاهانه يك فلسفه مديريتي است. در اين مقاله مديريت كيفيت جامع به عنوان يك فلسفه مديريتي مورد بررسي قرار مي‌گيرد و اركان، فرضها، اصول، عناصر ساختاري و روش اجراي مديريت كيفيت جامع تشريح مي‌شوند.
كليدواژه : مديريت كيفيت جامع ؛ مديريت كيفيت فراگير ؛ TQM ؛ فلسفه مديريتي
1- فلسفه مدیریتی
ارتقای کیفیت از انتخاب فلسفه مدیریتی شروع می‌شود. در سفر بی پایان ارتقای کیفیت، نقطه شروع برای تلاشهای ارتقای کیفیت در یک سازمان انتخاب آگاهانه یک فلسفه مدیریتی است. ابتدا باید مدیران ارشد سازمان از میان فلسفه‌های مدیریتی رايج، فلسفه‌ای را برای جهت دادن به تلاشهای سازمان خود انتخاب نمایند. فقط انتخاب آگاهانه درست و توام با باور می‌تواند انرژی لازم را برای جهت‌گیری جدید سازمان آزاد نمايد. بايد توجه کرد که انتخاب درست اگر چه بسیار حایز اهمیت است، ولی اگر قرار است فلسفه مدیریتی انتخاب شده موجب تحول اساسی در سازمان گردد اجرای صحیح آن کمتر از اجرای آن نمی‌باشد. بدین معنی که مدیران ارشد ممکن است بر اساس تجربیات دیگران به اثربخشی یک فلسفه مدیریتی ایمان بیاورند ولی کسی نمی‌تواند برای اجرای آن فلسفه در سازمانهای مختلف نسخه واحد بپیچد. باید در هر سازمان با توجه به شرایط موجود، مناسب‌ترین روش اجرایی را پیدا کرد. ممکن است برای اجرای یک فلسفه واحد در سازمانهای مختلف روشهای متفاوتی انتخاب گردد.
2- کدام فلسفه مدیریتی ارجح است؟
برای انتخاب فلسفه مدیریتی مناسب باید معیارهایی ارایه داد تا در پرتوی آنها بتوان انتخاب آگاهانه‌تری داشت. در زیر تعدادی از این معیارها ارایه می‌شود. بديهي است که معیارهای ارایه شده در زیر فهرست کاملی نبوده و می‌توان معیارهای دیگری را نیز اضافه نمود.
معیار اول برای انتخاب یک فلسفه مدیریتی ارجح این است که فلسفه انتخابی بتواند مشتری‌محوری، کیفیت و ارتقای مستمر را در فلسفه وجودی یک سازمان و فلسفه شكل‌گیری آن ادغام کند. به عبارت دیگر فلسفه انتخاب شده بايد بتواند از نقطه «چرا هستم؟»، جهت‌گیری سازمان را مشخص کند.
دومین معیار انتخاب عبارت است از این که فلسفه مدیریتی انتخاب شده و عناصر اصلی تشكيل دهنده آن ساده، شفاف و برای همه قابل درک باشد. بدين معنی که درک آن متاثر از موقعیت سازماني دانش مدیریتی و فنی یا حتی سواد افراد نباشد، هر کس هر کجا قرار گرفته است آن را به خوبی درک کند و بتواند بر اساس درک درست آن نقش خود را در جهت‌گیری سازمان ایفا نماید.
معیار سوم برای انتخاب یک فلسفه مدیریتی مناسب عبارت است از این که فلسفه انتخاب شده بتواند همه اجزا و عناصر یک سازمان را به عنوان یک سيستم با هم هماهنگ و هم‌جهت نماید و به تعامل آنها جهت‌گیری دهد. بدیهی است تنها نگاه سيستميك و فرایندی می‌تواند همه اعضای عناصر و منابع سازمان را حول ارزشهایی چون مشتری‌محوری و ارتقای مستمر هماهنگ و هم‌جهت نمايد. هر فلسفه‌ای که کلیت یک سازمان را خدشه‌دار کند و افراد و واحدهای سازمانی را به جزء‌نگری مبتلا کند، سازمان را از حیاط ساقط خواهد کرد.
معیار چهارم عبارت است از این که فلسفه مدیریتی انتخاب شده باید بتواند فضاهای خالی بین نمودار سازمانی را که به حریمهای مقدس و نفوذ ناپذیر تبدیل شده‌اند را پر کند. به عبارت دیگر خروج از این فضاها و حریمها که بنا به ضرورت سازماندهی درونی یک سازمان به وجود آمده‌اند را نه تنها لازم بلكه واجب بداند و افراد و واحدها را به طور طبیعی کنار هم قرار دهد.
معیار پنجم این که هر فلسفه مدیریتی که بتواند جو سازمانی را به یک جو «یادگیری» تبدیل کند ارجح است. در اینجا نیز باید یک بستر طبیعی برای یادگیری وجود داشته باشد. بايد فلسفه مدیریتی یک میل طبیعی، انگیزه درونی و شوق سازمانی برای یادگیری ایجاد نماید.
معیار ششم برای انتخاب فلسفه مدیریتی مناسب این است که بتواند بدون «اعمال زور» قدرت تصمیم‌گيري، اقدام و تأثیرگذاری را از راس سازمان به قاعده آن منتقل نماید. به عبارت دیگر باز هم به طور طبیعی، «رهبری» را در سازمان توزیع نماید. در این صورت هر کس خود را در هدایت و جهت‌گیری سازمان و بقا و سود و زیان آن سهیم می‌داند.
معیار هفتم فلسفه‌ای ارجح است که برای ارتقای عملكرد سازمان یک دیدگاه «استراتژيك» داشته باشد. وجود رسوبات ضخیم سنتها، باورها، طرز فکرها و ارزشها در سازمانها از یک طرف و پیچیدگی‌ها و سیال بودن محیط بیرون سازمانها از طرف ديگر، ما را محتاج یک فلسفه مدیریتی می‌کند که برای قرار دادن سازمان در یک موقعیت برتر، يک دیدگاه استراتژِیک و بلندمدت را ترغیب و تشویق می‌کند.
معیار هشتم بالاخره فلسفه‌ای ارجح خواهد بود که اتکا به اعداد و ارقام و سنجش را ترغیب می‌کند. با این ديدگاه علاوه بر این که حرکت سازمان باید جهت‌دار باشد، بايد سازمان برای نشان دادن هر نوع تغییر، اثبات هر نوع ارتقای عملكرد و برداشتن هر گام در راستای پاسخگویی به نیازها و انتظارات مشتری‌ها سنجش انجام دهد. به عبارت دیگر سنجش باید «تار و پود» تلاشهای ارتقا را تشكيل دهد.
3- مدیریت جامع کیفیت، فلسفه برتر
به اعتقاد ما مدیریت جامع کیفیت همه ویژگی‌های بالا را شامل می‌شود. مديريت جامع کیفیت با داشتن ارکان فلسفی و اصول ساده و قابل درک و فراهم نمودن یک بستر طبیعی برای تلاشها شاید تنها گزینه در پیش روی مدیران باشد. سه رکن مهم فلسفه مدیریت جامع کیفیت یعنی مشتری‌محوري، فرايندگرایی و ارتقای مستمر هم در راس یک سازمان و هم در قاعده آن قابل درک و اجرا است. مدیران ارشد سازمان از تحلیل فلسفه وجودی سازمان، دورنما و رسالت آن فرايندهاي کلیدی را تعیین می‌کنند و در راستای تحقق رسالت سازمان و پاسخگویی به نیازها و انتظارات مشتری‌ها، همه افراد سازمانی یعنی «صاحبان فرايندها» را برای ارتقای عملكرد فرايندها آماده و بسیج می‌نمايد. کارکنان نیز از قاعده سازمان با ارتقای عملكرد فرايندهاي کلیدی با مدیران ارشد سازمان همگام و همراه می‌شوند. برآيند دو حرکت از «بالا به پایین» و از «پایین به بالا» موجب دگرگونی و تحول اساسی و جهت‌دار در سازمان خواهد بود. تداوم این دو حرکت و حمایت آن دو از هم به نهادینه شدن مدیریت جامع کیفیت خواهد انجامید. انتخاب و اجرای چنین فلسفه‌ای است که به روشها و ابزار ارتقاء از جمله روشها و ابزار آماري معني می‌بخشد.
کسانی که تلاش کرده‌اند بدون معرفی یک فلسفه مدیریتی از روشها و ابزار برای «حل مشكل» یا «ارتقای کیفیت» استفاده نمايند، هرگز نتوانسته‌اند موجب تغییرات دایمی ‌شوند. سازمانها شاهد دهها سال تجربه در زمینه کاربرد روشها و ابزارهای مختلف بوده‌اند که بر سرنوشت آنها تأثیرات استراتژيك نداشته‌اند. سازمانها قبل از هر چیزی محتاج یک فلسفه مدیریتی مناسب می‌باشد.
مدیریت جامع کیفیت این گونه تعریف می‌شود: مدیریت جامع کیفیت فرایندی است متمرکز بر روی مشتری‌ها، کیفیت محور، مبتنی بر حقایق، متکی بر تیمها که برای دستیابی به اهداف استراتژيك سازمان از طریق ارتقای مستمر فرايندها، توسط مدیریت ارشد سازمان رهبری می‌شود.
3- ارکان فلسفی مدیریت جامع کیفیت
فرایندگرایی: سازمان را فرایندی می‌بینیم که در آن درون‌داد، روند و برون‌دادی وجود دارد که همه افراد به صورت افقی در مراحلی از فرایند قرار می‌گیرد. تقسیم‌بندی عمودی و سلسله مراتبی وجود ندارد، اگر فرایند برون‌دادی دارد همه در آن سهیم هستند.
مشتری‌محوری: تمامی ‌افرادی که روی فرایند کار می‌کنند و آنها که نتیجه فرایند را کسب می‌کنند در واقع همکار و شريک هستند و باید کار کنند. اگر چنین نگرشی در سازمان حاکم گردد، برای مشتری‌های سازمان جایگاه ویژه‌ای ایجاد می‌شود، مشتری صاحب حق و احترام می‌گردد. در این گونه سازمانها سلامت جریان کار و سلامت فرايندها و وابسته به مشتری و اظهار نظر اوست.
ارتقای مستمر و فراگیر فرايندها و سیستمها: با تمرکز بر ارتقای عملکرد فرایندها و سیستمها و توانمند سازي کارکنان، تلاش می‌شود فرایندها و سیستمها به طور دایم در جهت پاسخ به نیازها و انتظارات مشتری‌ها بهبود یابند.
4- فرضها و اصول مدیریت جامع کیفیت
مدیریت جامع کیفیت بر روی تعدادی فرضها و اصول استوار است که آن را از سایر رویکردهای مدیریتی متمایز می‌کند. این فرضها و اصول عبارتند از:
فرایندها و سیستمها منشاء بیشتر مشكلات مربوط به کیفیت می‌باشد: سازمانها شامل سیستمها و کارکنان می‌باشند. عملکرد کارکنان تحت تاثیر تعامل همه اجزا و عناصر سیستمها است. مواد، تجهیزات، نیروی انسانی، سیاستها، روشهای کاری و بالاتر از همه فرهنگ سازمانی که تبلور ارزشها است بر نحوه ارایه خدمت تاثیر می‌گذارد. برآوردی محتاطانه 90 درصد مشکلات را ناشی از سیستمها و 10 درصد را مربوط به کارکنان می‌دانند (دمینگ 96 درصد مشکلات را مربوط به سیستمها و فقط 4 درصد آنها را ناشی از کارکنان می‌دانست). کسب دیدگاه سیستمیک به ما کمک می‌کند تا بتوانیم مشکلات مربوط به سیستم را از مشکلات مربوط به کارکنان افتراق دهیم. اگر عملکرد فرایندها و سیستمها درست باشد، محصول یا خدمت بدون نقض خواهد بود.
ارتقای واقعی عملکرد یک سازمان با درک کامل عملکرد فرایندها و سیستم و اصلاح دایمی ‌آنها، بر مبنای اطلاعات تولید شده توسط خود فرایندها و سیستمها امکان‌پذیر است. ممکن است سوال شود که صلاحیتهای حرفه‌ای کارکنان چه نقشی در ارتقای کیفیت دارد. بدیهی است که صلاحیتهای حرفه‌ای کارکنان حایز اهمیت است ولی ارزیابی عملکرد آنان باید جزیی از عملکرد فرایندها و سیستمها باشد تا تاثیر مثبت داشته باشد، زیرا بدون توجه به کارآیی فرایندها و سیستمها نمی‌توان عملکرد کارکنان را ارزیابی کرد. ریشه مشکلات در سیستمها است، اگر سیستمها درست عمل کنند عملکرد کارکنان بهبود خواهد یافت.
ارتقای کیفیت فرایندی است که پایان ندارد: ارتقای کیفیت جریانی است که آغاز دارد ولی پایان ندارد. از یک طرف سازمانها باید به نیازها و انتظارات در حال تغییر مشتری‌ها پاسخ بگویند و از طرف دیگر اجرای فرایندها و سیستمها در تعامل دایمی ‌و پویا هستند، بنابراین همواره می‌توان فرصتهایی را برای ارتقای فرایندها و سیستمها پیدا کرد.
مشتری تعیین‌کننده نهایی کیفیت است: باید محور همه تلاشها و اقدامات یک سازمان پاسخگویی به نیازها و انتظارات مشتریهای داخلی و خارجی باشد. در این صورت مشتری‌های داخلی (کارکنان و مدیران) علايق و خلاقیتها و استعدادهای خود را در مسیر ارتقای عملكرد فرایندها و سیستمها و یافتن راههای بهتر و موثرتر به کار می‌گیرند. از طرف دیگر گشوده شدن باب گفتگو با مشتری‌های خارجی به ارتقای مستمر کیفیت خدمات منجر می‌شود. هر کاری بدون در نظر گرفتن نیازها و انتظارات مشتری‌ها (داخلی و خارجی) اگر چه ممکن است از نظر مدیران کاری مفید و بدون نقض باشد ولی در واقع فاقد ارزش می‌باشد.
جهت کسب اطلاعات بیشتر و مشاوره جهت امور ثبت شرکت به سایت www.arshiyagroup.ir مراجعه نمایید و یا با ایمیل info@arshiyagroup.ir تماس حاصل فرمایید .

پاتکی در برابر تحریم

پاتکی در برابر تحریم

پاتکی در برابر تحریم

 

برخی صاحب‌نظران بر این باورند که منابع طبیعی مانند معادن، سرزمین، نیروی انسانی و به طور کلی مواهب خدادادی است که قدرت اقتصادی کشورها را تعیین می‌کند، در حالی که این‌گونه نیست. در واقع درجه‌ی اقتدار اقتصادی کشورها همواره متناسب با حجم تولید آنها است؛ قدرتی که در تبدیل منابع طبیعی و تولید محصولات اقتصادی اعم از اقلام مصرفی، نرم‌افزاری و سخت‌افزاری معنی می‌شود. به بیان دیگر، این تولید است که به عنوان ملاک اقتدار اقتصادی کشورها قلمداد می‌شود.

دروازه‌ی طلایی ورود و خروج

جمهوری اسلامی ایران از حیث برخورداری از منابع طبیعی در شمار غنی‌ترین کشورها قرار دارد. حال آن‌که پس از انقلاب نیز سرمایه‌گذاری‌های بسیاری برای توسعه‌ی امور زیربنایی در کشور صورت گرفته است. حتی به اذعان مجامع بین‌المللی، جمهوری اسلامی ایران در زمینه‌ی توسعه و آموزش نیروی انسانی به رشد چشمگیری دست یافته است. افزون بر این، ایران به عنوان دروازه‌ی طلایی ورود و خروج، محور ترانزیت کالا و ارتباطات منطقه‌ای و بین‌المللی نیز مطرح است. در واقع همجواری با 15 کشور همسایه این امکان را برای ایران فراهم آورده که بازاری بزرگ با ظرفیت 300 میلیون مصرف‌کننده را در کنار خود داشته باشد و حتی مواد اولیه‌ی تولیدات برخی از این کشورها را نیز تأمین نماید.
از این رو در کنار سرمایه‌گذاری‌هایی که تا کنون برای توسعه‌ی زیرساخت‌ها به ثمر نشسته است، حوزه‌های متنوعی برای سرمایه‌گذاری‌های دیگر نیز وجود دارد. سرمایه‌گذاری‌های مرتبط با زنجیره‌ها و پایه‌های تولید مانند تولید فولاد و محصولات پتروشیمی، احداث جاده، سد و نیروگاه‌ها که در سال‌های گذشته به اوج رسیده است. نگاهی به روند واردات در 30 سال گذشته نیز نشان می‌دهد که حدود50 تا 70 درصد از اقلام وارداتی کشور، مواد اولیه، کالاهای سرمایه‌ای و ماشین‌آلات بوده است. آمارها و گزارش‌ها نیز حکایت از آن دارد که به رغم همه‌ی محدودیت‌ها و بدخواهی دشمنان، وضعیت منابع مالی و امکانات ارزی، برای سرمایه‌گذاری به‌مراتب بهتر از سالیان گذشته است، به گونه‌ای که ارزش ذخایر ارزی حدود 140 میلیارد دلار برآورد می‌شود.

سطح نازل بهره‌وری

تولید گستره‌ای بسیار وسیع را در بر می‌گیرد؛ از تولید کالا و محصول قابل مصرف تا تولید علم و فناوری‌های جدید. امروزه تولیدات سایبری و مجازی نیز یکی از حوزه‌های عمده‌ی تولید محسوب می‌شود. البته به طور کلی دارایی‌های طبیعی تا زمانی که تبدیل به محصول قابل مصرف نشوند، نمی‌توانند به عنوان دارایی‌های اقتصادی معنی شوند. مانند ذخایر معدنی ایران که ارزش آن بالغ بر 250 میلیارد تن تخمین زده می‌شود، در حالی که تا کنون تنها حدود 50 میلیارد تن از این ذخایر به مرحله‌ی استحصال رسیده است.
از سوی دیگر، کشوری می‌تواند تولیدمحور باشد که محصولات خود را منطبق با دانش روز تولید کرده باشد. بنابراین یکی از حمایت‌های ضروری، توجه بیشتر به تولید دانش‌بنیان است. موضوع دیگر، کیفیت تولید و افزایش بهره‌وری است که در سند چشم‌انداز 20 ساله و البته در سخنان رهبر انقلاب نیز بارها مورد تأکید قرار گرفته است.
یکی از آسیب‌های برخی تولیدات کشور که منجر به افزایش قیمت تمام‌شده‌ی این کالاها شده است، سطح نازل بهره‌وری است. این آسیب از قدرت رقابت کالاها نیز می‌کاهد. بنابراین آن‌چه به تولیدکنندگان مربوط می‌شود، افزایش بهره‌وری و رعایت کیفیت و سلیقه در تولید کالاها است به نحوی که بتوانند با رقبا و همگنان خود رقابت کنند. البته این انتظار خارج از توانایی‌های تولیدکنندگان ایرانی نیست و کیفیت محصولات داخلی با اندکی توجه، انضباط و نوعی جهانی‌نگری ارتقا می‌یابد.

تولید صادرات‌محور

همان‌گونه که رهبر انقلاب اسلامی سال گذشته نیز به «تولید صادرات‌محور» اشاره کردند، در واقع چنان‌چه نگاه صادرات‌محور و برون‌نگر بر تولید حاکم باشد، قدرت رقابت نیز افزایش می‌یابد. البته بدون تردید لازم است تا برای افزایش تولید و رفع برخی نواقص و حتی برای تداوم برخی مبادلات بین‌المللی دوسویه، واردات به صورت مدیریت‌شده صورت گیرد؛ واردات برای تولید در جهت صادرات.
نوع خرید و تقاضای مصرف‌کنندگان داخلی -از مصرف کنندگان خرد تا صاحبان خط تولید و مصرف‌کنندگان خدمات- نیز در سرنوشت کشور مؤثر است. مصرف‌کنندگان با انتخاب خود می‌توانند دو هدف را نشانه بگیرند؛ جبران نیازها و همچنین مشارکت در دفاع از کشور. به گمانی دیگر، خرید از محصولات داخلی، تیری است که بر قلب دشمنان فرو خواهد نشست، چرا که اقتصاد کشور اکنون مورد هدف قرار گرفته است.

 

جهت کسب اطلاعات بیشتر و مشاوره جهت امور ثبت شرکت به سایت www.arshiyagroup.ir مراجعه نمایید و یا با ایمیل info@arshiyagroup.ir تماس حاصل فرمایید .


توصیه‌هایی برای تحقق اقتصاد مقاومتی

توصیه‌هایی برای تحقق اقتصاد مقاومتی

توصیه‌هایی برای تحقق اقتصاد مقاومتی

 

موضوع اقتصاد مقاومتی اولین بار در شهریور سال 89 از سوی رهبر معظم انقلاب به دلیل پیش‌بینی‌هایی که ایشان برای صیانت از انقلاب دارند مطرح شد به طوری که چندین بار از سال 89 به بعد در سخنرانی‌ها و بیانات خود به ویژه با فرهیختگان به این موضوع اشاره کردند.
حتی در جلسات مشترک با مسئولان نظام، دولت و مجلس نیز در این باره از سوی رهبر معظم انقلاب تأکید شد؛ به دلیل اینکه از ارزش‌هایی که به دست آوردیم صیانت کنیم تا از دستاوردهای انقلاب نیز پاسداری شود.
اخیراً نیز رهبر معظم انقلاب با ابلاغ سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی مسیری را تدوین کردند که بتوانیم به گونه‌ای عمل کنیم که حتی در شرایط فشار اقتصادی، رشد و شکوفایی اقتصادی را شاهد باشیم؛ بنابراین آنچه که از اقتصاد مقاومتی برداشت می‌شود، یک اقتصاد ریاضتی و ایستا نیست بلکه یک اقتصاد منعطف و چابک است که قدرت مقابله با فشارهای بیرونی و درونی را دارد و می‌تواند در هر شرایطی شاخص‌های کلان اقتصادی را در سطح مناسب نگه دارد.
در حوزه انرژی نیز در سیاست‌های ابلاغی اقتصاد مقاومتی از سوی رهبر معظم انقلاب مواردی مطرح شده که در بخشی از آن به کاهش انرژی اشاره شده است.
با توجه به اینکه مصرف انرژی در ایران بسیار بالا است، اگر مصرف انرژی را با هر شاخصی محاسبه کنیم، مشاهده می‌شود مصرف انرژی در ایران از سطح مصرف جهانی و حتی کشورهایی که مصرف بالایی در انرژی دارند بیشتر است. کاهش شدت انرژی با سیاست‌های قیمتی در قالب اجرای طرح هدفمندی و همچنین سیاست‌های غیر قیمتی از طریق آموزش و ترویج استفاده بهینه از انرژی از سوی رهبر معظم انقلاب در سیاست‌های ابلاغی اقتصاد مقاومتی مطرح شده است که مسئولان کشور باید آن را دنبال کنند.
نیز یکی دیگر از موارد مطرح شده در سیاست‌های ابلاغی اقتصادی مقاومتی از سوی رهبر معظم انقلاب است. در سال گذشته و امسال که رشد اقتصادی منفی است، اما متأسفانه مشاهده می‌شود که مصرف انرژی حتی در این شرایط بالای 7 درصد رشد داشته است؛ این موضوع نشان می‌دهد که مدیریتی بر تقاضا وجود ندارد.
به ویژه در شرایط تحریم و همچنین در شرایطی که مشکلاتی برای بخش انرژی در نحوه اجرای هدفمندی یارانه‌ها به وجود آمده است به دلیل عدم میل بخش خصوصی برای سرمایه‌گذاری در حوزه انرژی و همچنین مصرف بالا باید مصرف مدیریت شود.
از طرفی سرمایه‌گذاری در تولید انرژی کاهش و از طرفی دیگر شاهد افزایش بی‌رویه انرژی در کشور بودیم که این موضوع باعث شد در بخش تأمین گاز در سال جاری برای برخی از شهرهای کشور با مشکل مواجه شویم؛ در حوزه برق نیز در صورتی مصرف را مدیریت نکنیم ممکن است در تابستان سال آینده شاهد خاموشی برق باشیم.
درآمدهای حاصل از صادرات نفت و گاز یکی دیگر از موارد مطرح شده در سیاست‌های ابلاغی اقتصاد مقاومتی از سوی رهبر معظم انقلاب است. بادی‌های برنجی سیاست‌های ابلاغی اقتصاد مقاومتی حفظ درآمدهای نفت و گاز مستلزم این است که بازارهای مطمئنی را برای فروش این منابع پیدا کنیم تا فروش نفت و گاز به صورت متنوع از طریق مشارکت بخش خصوصی و به صورت فراورده و پتروشیمی در بازارهای مطمئن به فروش برسد.
حفظ درآمدهای نفت و گاز به دلیل افزایش سهم صندوق توسعه ملی از درآمدهای نفتی است. رهبر معظم انقلاب در سیاست‌های ابلاغی برنامه پنجم توسعه به قطع وابستگی هزینه‌های جاری دولت به درآمدهای نفتی تأکید کردند که بادی‌های برنجی آن نباید درآمدهای نفتی در جهت هزینه‌های جاری اختصاص داده شود بلکه برای پروژه‌های عمرانی باید هزینه شود اما بادی‌های برنجی سیاست‌های ابلاغی اقتصاد مقاومتی از سوی رهبر معظم انقلاب درآمدهای نفتی باید به گونه‌ای باشد که علاوه بر اینکه شاهد افزایش سهم صندوق توسعه ملی باشیم بلکه از درآمدهای نفت و گاز حتی برای پروژه‌های عمرانی نیز نباید هزینه شود.
اصلاح نظام درآمدی دولت به منظور افزایش درآمدهای مالیاتی، تبدیل مواد خام به محصولات فراورده، توسعه صنعت گاز به معنای صادرات این منابع و توسعه میادین مشترک از نکات مهمی است که در سیاست‌های ابلاغی اقتصاد مقاومتی از سوی رهبر معظم انقلاب مطرح شده است.
میادین مشترک نفت و گاز همواره مورد نظر مقام معظم رهبری بوده است که در این راستا در سیاست‌های ابلاغی اقتصاد مقاومتی علاوه بر اینکه باید ظرفیت‌های تولیدی کشور را در میادین مشترک حفظ کنیم، باید بتوانیم این ظرفیت‌ها را توسعه دهیم. حتی در برداشت از میادین مشترک نفت و گاز باید به گونه‌ای عمل شود که امکان برداشت این منابع در طولانی مدت وجود داشته باشد.
درباره نقش مجلس باید گفت مطمئناً مجلس و کمیسیون‌های تخصصی این موضوع را دنبال می‌کنند و امیدواریم بتوانیم گام‌های مؤثری در این زمینه برداریم. اقتصاد مقاومتی با طرح جامع انرژی که در دستور کار کمیسیون انرژی در ارتباط است و بادی‌های برنجی طرح مذکور استفاده بهینه از منابع در داخل کشور در راستای مدیریت مصرف و مدیریت تولید در دستور کار است.

 

جهت کسب اطلاعات بیشتر و مشاوره جهت امور ثبت شرکت به سایت www.arshiyagroup.ir مراجعه نمایید و یا با ایمیل info@arshiyagroup.ir تماس حاصل فرمایید


تولید، بدون دانش‌محوری ممکن نیست

تولید، بدون دانش‌محوری ممکن نیست

تولید، بدون دانش‌محوری ممکن نیست

 

عدالت توزیعی معارض تولیدگرایی نیست

طی سال‌های گذشته یکی از آرزوهای دلسوزان اقتصاد ایران این بوده که به‌موازات توجه ضروری به عدالت در توزیع درآمد و ثروت، به‌ویژه برای طبقات محروم، اهمیت و نقش فوق‌العاده‌ی تولید ملی نیز احیاء گردد و در مرکز تصمیم‌ها قرار گیرد. بر خلاف رویکردی که عدالت توزیعی را معارض تولیدگرایی می‌داند، در منظومه‌ی فکری ما «قدرت تولیدی» و «عدالت توزیعی» دو وجه یک اقتصاد بالنده، عادلانه و پویا به شمار می‌رود. مکمل بودن توانمندی تولیدی با عدالت توزیعی (بیان دیگر جهت‌گیری همزمان پیشرفت و عدالت)، هم تبلور جامعیت اهداف اسلامی و انسانی است و هم ناشی از کمک متقابلی است که بهبود عدالت از سویی به انگیزه‌های تولید توده‌های مردم می‌کند و از سوی دیگر تنها در سایه‌ی قدرت تولیدی است که می‌توان به طور مستمر فقر و محرومیت را کاهش داد. این تأثیر دوسویه مسأله‌ای است که نسل قدیم اندیشمندان توسعه به آن ملتفت نبودند، اما در یافته‌های اخیر به تقویت متقابل کارایی با عدالت یا تولید و توزیع پی برده‌اند. حتی می‌توان گفت تأثیری که شعارهای سال‌های گذشته همچون «شکوفایی و نوآوری»، «همت و کار مضاعف» و «جهاد اقتصادی» بر توانمندی تولیدی یک کشور داشته و دارند، بیشتر از دیگر ابعاد اقتصاد است.
نکته‌ی دیگری که در مطالعات اخیر برجسته شده، این است که استفاده‌ی حداکثری از ظرفیت‌های تولید ملی بدون اشتغال نیروهای انسانی و بلکه ارتقاء آنها از طریق دانش و مهارت ممکن نیست. این نیز جهت دیگری است که تمرکز بر تولید به کاهش بیکاری و فقر، رشد دانش و مهارت‌ها و افزایش بهره‌وری نیروی کار منجر می‌شود. بلکه می‌توان گفت توانمندی تولیدی مقصدی است که بی‌شک از راه دانایی‌محوری می‌گذرد. تنها در یک حالت افزایش تولید بدون دانش‌محوری ممکن است و آن بسنده کردن به خام‌فروشی منابع طبیعی و سرمایه‌های ملی است که در ظاهر تولید اقتصادی کشور را بالا می‌برد، اما استفاده‌ی حداکثری از نیروی انسانی (شاخص اشتغال) و کیفیت آن (شاخص دانش و مهارت) را تغییر نمی‌دهد.

ما و اقتصاد نفتی

بر این اساس، اقتصادهای نفتی مانند ایران باید بسیار جدی به سوی تولید مستقل از منابع نفتی حرکت کنند و از وابستگی خود به درآمدهای نفتی بکاهند. اتفاقاً درآمدهای بدون زحمت نفتی مانعی است که موجب استغناء مدیران اجرایی کشور از شکوفایی دیگر ظرفیت‌های تولید و درآمد ملی می‌شود. در صورت کاهش سهم نفت، انتظار می‌رود اهتمام مدیران برای بالفعل کردن دیگر ظرفیت‌های تولیدی و استفاده‌ی بهینه از منابع موجود افزایش یابد.
نتیجه‌ی مستقیم این نکته عبارت است از پی بردن جامعه به جایگاه ارجمند تلاشگران عرصه‌ی تولید. متأسفانه از دیرباز نگاه جامعه به صاحبان فعالیت‌های تولیدی، بیشتر به سوی مذمت تولیدکننده و سرمایه‌گذار گرایش داشت. به همین جهت نه مبانی فرهنگی جامعه مستعد پرورش چنین نیروهایی بود و نه ساختار نفتی نیازمند درآمدهای تولیدکننده‌ی داخلی.
تولید با یک معضل فرهنگی دیگر نیز دست به گریبان بود و آن حس حقارت ناتوانی در برابر تولیدکنندگان خارجی بود. بحمدالله با ظهور انقلاب اسلامی این حس به‌تدریج جای خود را به احساس توانمندی داد، اما همچنان مشکل استغناء مسئولان و اتکا به درآمد نفت موجب می‌شد که بسیاری از مشکلات اهالی تولید مورد اهتمام جدی نباشد و حتی گاهی سیاست‌های ضد تولید اتخاذ گردد. این در حالی بود که اگر تولیدکنندگان و کارآفرینان به دنبال درآمدهای بی زحمت بودند، می‌توانستند از طریق تجارت یا سفته‌بازی دارایی‌ها به ثروت کلانی دست یابند. در چنین شرایطی خلأ شناساندن تولیدکنندگان به عنوان قهرمانان اقتصاد ملی (و اصلاح فرهنگ و نگاه مدیران) احساس می‌شد.

حسنه‌ی اجتماعی

نام‌گذاری سال تولید ملی محمل بسیار خوبی برای تشویق تولید و کارآفرینی به عنوان یک حسنه‌ی اجتماعی و اخلاقی و همچنین یادآوری به مدیران اجرایی در مورد لزوم رفع موانع تولید است؛ موانعی که ناشناخته نیستند و امید می‌رود با عزم مسئولان کاهش یابند. به عنوان نمونه دو مانع مورد اشاره در بیانات پیشین رهبر معظم انقلاب، بی‌ثباتی برخی قوانین و نیز فساد اقتصادی است که موجب ضربه به انگیزه‌ی اهل تولید و افزایش هزینه‌های پنهان آن می‌شود.
تسهیل امر تولید در شرایط کنونی از اهمیت مضاعفی برخوردار است، زیرا اولاً تولیدکنندگان در صف نخست جهاد اقتصادی در برابر تحریم‌های بین‌المللی، دشواری مبادلات بین‌المللی و نوسانات ارزی قرار دارند و مدیران باید نقش پشتیبانی خط مقدم را به نحو مطلوبی ایفا کنند. ثانیاً اصلاحات اقتصادی داخلی و به‌ویژه طرح هدفمندکردن یارانه‌ها نیز فشارهایی را متوجه تولیدکنندگان کرده که یاری تولید را در اولویت اوضاع جاری کشور قرار داده است؛ توصیه‌ای که رهبر معظم انقلاب نیز در ماه رمضان گذشته در مورد کمک به بخش تولید یادآوری فرمودند.

تولید داخلی تولید اقتدار می‌کند

رشد توان تولیدی یک نقش منحصر به فرد دیگر نیز بازی می‌کند و آن نقش توان تولید اقتصادی در اقتدار سیاسی بین‌المللی است. چندین دهه‌ است که سیادت ظاهری نظم جهانی در دست کشورهایی است که پیش‌تر در عرصه‌ی تولید اقتصادی به قدرت تبدیل شده‌اند. البته گرفتاری این قدرت‌ها به ظلم‌ها و فسادهای بزرگ موجب شده که در آینده‌ای نه‌چندان دور شاهد زوال هیمنه‌ی آنها باشیم، اما به هر حال رشد توان تولیدی یک کشور در سرآمدی اقتصادی و در نفوذش در مجامع بین‌المللی و مصونیت آن در امنیت تأثیری بسزا دارد. اقتصادی که بنیه‌ی تولیدی ضعیف و وابستگی‌های راهبردی داشته باشد، توان پایداری بر موضع عزت و مستقل خود ندارد و به‌زودی در برابر فشارهای خارجی تسلیم خواهد شد.
سرآمدی به عنوان پیامد قدرت تولیدی، هیچ اختصاصی به حوزه‌ی اقتصادی ندارد. رشد توان تولیدی در عرصه‌ی علمی و فکری و در حوزه‌های فرهنگی و محصولات دفاعی–امنیتی و مانند آن، همگی موجب پویایی ظزفیت‌های داخلی و سرآمدی و اثرگذاری ایران اسلامی در سطح جهانی خواهد شد. در شرایطی که بسیاری از محصولات خارجی نقش سفیران فرهنگی و اقتصادی را در ذهن مردم دیگر کشورها بازی می‌کنند، چرا ایران اسلامی نباید از این قدرت نفوذ نرم بهره ببرد؟
رشد تولید همیشه منوط به استفاده‌ی بیشتر از سرمایه، انرژی، نیروی کار و منابع طبیعی نیست، بلکه وضعیت بهینه آن است که با استفاده‌ی بهره‌ور از منابع موجود، تولید بیشتری صورت دهیم؛ چنان‌که آمار رسمی کشور نیز از پایین بودن نرخ بهره‌وری حکایت می‌کند. پس با راه افتادن لوکوموتیو بهره‌وری بی‌تردید قطار تولید ملی نیز توان و سرعتی دوچندان خواهد گرفت.

 

جهت کسب اطلاعات بیشتر و مشاوره جهت امور ثبت شرکت به سایت www.arshiyagroup.ir مراجعه نمایید و یا با ایمیل info@arshiyagroup.ir تماس حاصل فرمایید .


روزنامه رسمی

مشاوره ثبت شرکت
دفاتر پستی منتخب

ثبت شرکت برای اتباع خارجی

موضوعات پرکاربرد ثبتی :
ثبت شرکت در سراسر ایران

ثبت شرکت در تهران
سایر محلات تهران
تماس
کرکره برقی پارکینگدرب ضد سرقتصندلی پلاستیکی , کاشت مو , مزوتراپی