ثبت محدود- ثبت تعاونی- تغییرات - ثبت شرکت –تغییرات خاص –تغییرات محدود – صورتجلسات – پلمپ دفاتر
کمترین هزینه و هدیه ویژه و فروشگاه اینترنتی طراحی سایت
انرون و اندرسن ورشکستگی و سقوط
مقدمه
وب گاه میان شبکهای VAULT.COM که به دانش آموختگان کارشناسی ارشد آمریکا تعلق دارد، در روز 16 ژانویهی 2002 از کسانی که اخیراً به آنها پیشنهاد شده است در بر موسسهی حسابداری عمومی آرتور اندرسون کار کنند، سئوالی حزن انگیز پرسید: آیا آنها هنوز هم میخواهند به موسسهی آرتور اندرسون بروند؟ برخی از پاسخ دهندگان از پیشینه و سنت عالی موسسه تمجید کردند. برخی دیگر که از پرسنل اندرسون بودند، اعلام نمودند که قصد دارند موسسه را ترک گویند.
به گزارش نشریهی شیکاگو تریبون، تعداد زیادی از مشتریان بزرگ اندرسون مانند شرکت بینالمللی ماریوت اعلام نمودند که به آن وفادار خواهند ماند. اما بعضی دیگر سکوت کردند و مشتری آنها در شهرهای سیاتل و شیکاگو در حال بازنگری روابط طولانی مدت خود با موسسه میباشند.
موسسهی آرتور اندرسون اعتراف میکند که تخریب مدارک حسابرسی شرکت ورشکستهی انرون آخرین ضربه را به حیثیت موسسهای با 89 سال سابقه فرو آورد. آرتور اندرسون این موسسه را در سال 1913 بنا گذارد و از آن زمان تا کنون پیوسته به استانداردهای خود به عنوان استانداردهای خود به عنوان استانداردهایی خدشهناپذیر و برازندهی منش امریکایی کوشا و انعطافناپذیر بالیده است.
رومن ال ویل، استاد حسابداری دانشگاه شیکاگو، شانس بقای موسسهی اندرسون را پنجاه درصد میداند. او میگوید که به دلیل سختگیری کمیسیون بورس اوراق بهادار (SEC) ممکن است عمر موسسه به سرآید یا ممکن است با موسسهای دیگر (شاید یکی دیگر از پنج ابر موسسهی حسابرسی) بیامیزد یا حتی ممکن است پروندهی رسوایی مالی انرون آن چنان مشتریان موسسه را بی میل نماید که آنها از اندرسون روی برگردانند و پیوندهای خود را با آن قطع نمایند. آرتور با من سردبیر نشریهی گزارش حسابرسی در آتلانتای آمریکا میگوید: "آیندهی آنها در خطر میباشد، و عوامل بسیار زیادی موید این است. روشنترین آن وضعیت مالی موسسه است. دفاع از موسسه نیز گران خواهد بود. زیرا انبوهی از پروندههای حقوقی بر علیه آنها اقامه میشود." با من میافزاید: "هماکنون که ما در حال صحبت کردن هستیم، آرتور اندرسون، بنیانگذار موسسه، از فرط ناراحتی در گور خود میلرزد. گفته میشد این موسسه با آن تاریخ عظیمش و با آن میراث بزرگش سرافرازترین موسسه در حرفهی حسابداری است. اما امروز دیگر کسی چنین نمیگوید."
بزرگترین موسسه اعانه دهنده
اندرسون یکی از بزرگترین موسسات اعانه دهنده به خیریهها در واشنگتن است. پارسال این موسسه 1 میلیون دلار به بنگاههای خیریهی محلی کمک کرد. اندرسون به کارکنان خود اجازه داده است که داوطلبانه برای موسسات غیرانتفاعی کار نمایند. با من میگوید در تگزاس و سایر نقاط کشور، کارکنان اندرسون از مشکلات داخلی شرکت ناراحت و گیج شدهاند. از شرکای شرکت که به طور متوسط درآمدی حدود 500 هزار دلار در سال دارند، بزودی خواسته خواهد شد تا این بار برای دفاع از شرکت اعانه دهند و هزینههای آن را بپردازند. آنها با انتخاب سختی روبرو هستند یا باید شرکت را ترک گویند یا بمانند و پایداری کنند. موسسهی آرتور اندرسون در دههی نود شکوفا گردید، به طوری که درآمد آن از نرخ دو رقمی رشد برخوردار شد. درآمد سالانهی موسسه به دلیل ورود به عرصهی جدیدی از فعالیت غیر حسابرسی، از 3 میلیارد دلار در سال 1992 به 3/9 میلیارد دلار در سال 2001 افزایش یافت. هم اکنون این موسسه 85 هزار نفر پرسنل در سراسر دنیا دارد. استفاده از outscoring یکی از منابع افزایش درآمد موسسه است. که این کار در شرکتهای طرف قرارداد صورت میگیرد. موسسه مسئولیت عملیات حسابداری داخلی تعداد زیادی از شرکتها از جمله انرون را به عهده دارد. این کار به منظور ایجاد تمرکز بر کارهای اصلی به خصوص حسابرسی و نتیجتاً کاهش هزینه صورت میگیرد.
همچنین از حدود یک دههی قبل، شاخهی حسابداری شرکت ارائهی خدمات مشاورهای، شامل مشاورههای مدیریتی، و همکاریهایی را در زمینههای فنآوری اطلاعات به بعضی از مشتریان قدیمی خود آغاز نمود. همین عمل بعداً اثر سهمناکی بر مدیریت شرکت به جای گذاشت به طوری که شاخهی مشاورهای شرکت شدیداً به دلیل دخالت و تاخت و تاز در امور داخلی موسسه مورد انتقاد قرار گرفت.
مناقشهی تفرقه برانگیز
بدین ترتیب بچههای مغرور یعنی جیم وادیا و جورج شاهین که مدیریت بخش حسابداری و مشاوره را در دست داشتند یک جنگ زمینی را آغاز نمودند. مناقشات به حدی بالا گرفت که بعضی از ناظران آن را به جنگ ویتنام تشبیه کردند. شاخهی مشاوره موضوع را برای اتخاذ تصمیم دربارهی تقسیم گروه به دو بخش به یک داوری بینالمللی کشاند، که نتیجه آن ایجاد مناقشهی طولانی، تبلیغ منفی برای رهبری و ایجاد جلوهای زننده برای سازمان گردید. با من گفته است: "عمل آنان زشت بود. آنها از یکدیگر متنفر بودند و این تنفر در هوایی که تنفس میکردند نیز پراکنده بود." نهایتاً داوری در جولای 2000، دو بخش مذکور را به دو مجموعهی کاملاً مستقل تبدیل نمود. شاخهی حسابداری که امیدوار بود چند میلیارد دلار به خاطر ارزش نام شرکت از شاخهی مشاوره دریافت نماید، از عدم دریافت پول کاملاً نومید و سرخورده شد. شاخهی مشاوره خود را اکسنچر نامید و شاخهی حسابداری نام آرتور اندرسون را حفظ کرد. سال گذشته، اندرسون برای خاتمه دادن به یک پروندهی حقوقی مفتوح شده از سوی سهامداران شرکت وسائل خانگی سانی بیم به اتهام امضاء صورتهای مالی شرکت با سود واهی، مجبور به پرداخت 110 میلیون دلار گردید. در روز دوشنبه دان لب، رئیس سابق هیئت مدیرهی سانیبیم، نیز جهت پایان دادن به پروندهای مشابه مفتوح شده از سوی سهامداران شرکت سانی بیم، با پرداخت 15 میلیون دلار موافقت نمود.
همچنین در یک پروندهی مشابه دیگر، اندرسون موافقت نمود تا مبلغ 220 میلیون دلار برای ختم دادرسی به شاکیان و 7 میلیون دلار جهت جریمه به کمیسیون بورس و اوراق بهادار به دلیل یک میلیارد دلار فزوننمایی سود یکی دیگر از مشتریانش با نام شرکت "ویست من ایج منت" بپردازد.
هماکنون اندرسون خود را در وضعیتی میبیند که قبلاً خطری مشابهی آن را به دفعات به مشتریانش گوشزد کرده بود. در گزارش سال 1999 اندروفلیگ و گلوریا جانگ، مدیران اندرسون به مشتریان مهماننوازشان، اعلام نموده بودند که آنها میبایستی در مورد گزارشهای مالی اغفال کننده و آن چیزی که آنها آن را "حساب سازی" مینامیدند، هوشیار باشند. این مدیران همچنین اعلام کردند، "اخبار وسیع در خصوص افشای صورتهای مالی اغفال کننده دلیل روشنی بر خطرات آن برای شرکتها است." آنها میگفتند که نتیجهی هزینهها میتواند: "سقوط قیمت سهام با شیب زیاد، افزایش پروندهسازی سهامداران علیه شرکت و تخریب قابل توجه در صورتهای مالی، تخریب در روحیه کارکنان و نهایتاً صرف زمان زیاد برای برگرداندن وضعیت به حال اولیه" را شامل گردد. در گزارشهای یاد شده، آنها به مشتریانشان تاکید میکردند که همیشه به علائم هشدار دهندهی ذیل توجه کنند:
«رهبری بی کفایت در راس هرم سازمانی، کنترلهای داخلی ضعیف، مدیریت ارشد مستبد، تضاد و برخورد بین پرسنل حسابداری، و سیاستهای جسورانهی حسابداری.»
وداع با اصول حسابداری؟!
شاید با اصول حسابداری وداع نشود، اما فروپاشی شرکت انورن احتمالاً تغییراتی را در اصول حسابداری ایجاد میکند.
به خاطر افتضاحی که در پی ورشکستگی شرکت انرون پدید آمد، اصول سابداری پذیرفته شدهی همگانی نیز در کنار مدیران و حسابرسان این شرکت شدیداً در مظان اتهام قرار گرفت. مجلهی اکونومیست تاکنون کشیده است به نحوی القاء کند که اکنون وقت خداحافظی با اصول پذیرفته شدهی حسابداری فرا رسیده است. همان اصول و قواعدی که دفاتر حسابداری و گزارشهای مالی هزاران کارخانه و شرکت آمریکایی بر اساس آنها تنظیم میشود.
در سر مقالهی نوزدهم ژانویهی اکونومیست چنین آمده است: "افتضاح شرکت انرون نشان میدهد که اقتصاد آمریکا بیش از این نمیتواند به مفاهیمی تکیه بزند که پیش از این برای حسابداری مقام و منزلتی داشتهاند." نویسندهی سرمقاله اصرار میورزد که هیات استانداردهای حسابداری مالی (FASB) و کمیسیون بورس اوراق بهادار آمریکا (SEC) که اولی قواعد حسابداری را تدوین و دومی برحسن اجرای آن نظارت میکند، باید اصول حسابداری سنتی آمریکا و امکان پذیرفتن استانداردهای حسابداری بینالمللی را دوباره بررسی کنند.
به هر حال به سه دلیل احتمال نمیرود این تغییر ریشهای در آیندهای نزدیک رخ دهد: نخست این که شرکتها را مشکل میتوان مجبور ساخت مبانی حسابداری تاریخی را که ارقام مالی خود را بر اساس آن تهیه میکنند فراموش کنند و آنها به سختی میپذیرند به روش "ارزش جاری" مورد نظر استانداردهای بینالمللی حسابداری روی آورند.
دوم آن که به نظر صاحب نظران، انتقادهایی که تاکنون به استانداردهای حسابداری شده است خیلی ضعیف است و قابلیت انعطاف زیادی دارد.
و سوم که نمیتوان با قطعیت، قواعد حسابداری آمریکا را در افول سریع ستارهی بخت شرکت انرون مقصر دانست. و مشکل را باید در جای دیگری جست.
آنتونی ام. سابینو، استادیار رشتهی حقوق دانشکدهی بازرگانی دانشگاه اس. تی. جان نیویورک، معتقد است که: انرون به این دلیل که آگاهانه به اصول و قواعد حسابداری و افشاگری بی توجهی کرد ورشکسته شد.
معمای شرکت انرون معلول عملیات بسیار فنی آن نیست؛ بلکه به نظر میرسد معلول یک گروه مدیریت منفعل است که شرکت را با ریسک بدهی و بالتبع صورتهای مالی آکنده از بدهی راهبردی میکردند.
جی. ادواردکتز، استادیار حسابداری دانشکدهی بازرگانی اسمیل دانشگاه پارک در ایالت پنسیلوانیا نیز این عقیده را رد میکند که "ورشکستگی کامل و یکبارهی شرکت انرون مبین ناکارآمدی اصول و روشهای حسابداری در رویارویی با مسائل جدید در عرصهی بازرگانی جهان امروز است." او معتقد است گزارشهای مالی باید شفاف، دقیق و کامل باشد و فرقی نمیکند که حسابداری در عرصهی اقتصاد سنتی یا نوین اعمال میشود. اگر مدیریتی گیج، سردرگم و ناتوان باشد، هیچ مدل حسابداری جدید نمیتواند آن را به مدیریتی توانا تبدیل کند. در این زمینه موضوعات و مشکلات پیش از آن که فنی باشد، انسانی و اخلاقی است.
جهت کسب اطلاعات بیشتر و مشاوره جهت امور ثبت شرکت به سایت www.arshiyagroup.ir مراجعه نمایید و یا با ایمیل info@arshiyagroup.ir تماس حاصل فرمایید .
موضوع : مقالات