ثبت محدود- ثبت تعاونی- تغییرات - ثبت شرکت –تغییرات خاص –تغییرات محدود – صورتجلسات – پلمپ دفاتر
کمترین هزینه و هدیه ویژه و فروشگاه اینترنتی طراحی سایت
نمودار 1 نشان دهنده ی اقتصادي در تعادل بلندمدت است. مقدار توليد و سطح قيمت تعادلي از تقاطع منحني تقاضاي کل منحني عرضه ی کل بلندمدت در نقطه ی A به دست مي آيد. در نقطه ی (A) محصول در نرخ طبيعي خود قرار دارد. منحني عرضه ی کل کوتاه مدت نيز از اين نقطه عبور مي کند زيرا عدم آگاهي (توهم)، دستمزدها، و قيمت ها تا رسيدن به اين تعادل بلندمدت به طور کامل تعديل شده اند. به عبارت ديگر وقتي اقتصاد در تعادل بلندمدت قرار دارد، عدم آگاهي (توهم)، دستمزدها، و قيمت ها بايد تا جايي تعديل شوند که محل تلاقي تقاضاي کل با عرضه ی کل کوتاه مدت همان نقطه ی تلاقي تقاضاي کل با عرضه ی بلندمدت باشد.
نمودار 1 تعادل بلندمدت. تعادل بلند مدت اقتصاد از تقاطع منحني هاي تقاضاي کل و منحني عرضه ی کل بلندمدت در به نقطه ی عبور A دست مي آيد. وقتي اقتصاد به تعادل بلندمدت مي رسد، عدم آگاهي، دستمزدها و قيمت ها به قدري تعديل مي شوند که منحني عرضه ی کل کوتاه مدت نيز از نقطه ی (A) مي کند.
آثار انتقال در تقاضاي کل
فرض کنيد به دلايلي با بروز موج بدبيني، اقتصاد با رکود مواجه شود. اين دلايل مي توانند سقوط بازار سهام يا شوک نفتي و جنگ در ساير نقاط باشند. به دليل اين وقايع بسياري از مردم اعتماد خود را به آينده از دست مي دهند و برنامه هاي خود را تغيير خواهند داد. خانوارها هزينه ی خود را کاهش مي دهند و خريدهاي خود را به تعويق مي اندازند و بنگاه ها نيز خريد تجهيزات جديد سرمايه اي را کاهش مي دهند.
اثر اين موج بدبيني و بي اعتمادي بر اقتصاد چيست؟ چنين اتفاقي باعث کاهش تقاضاي کل کالاها و خدمات مي شود. به عبارت ديگر در هر سطح از قيمت ها خانوارها و بنگاه ها تمايل کم تري به خريد کالاها و خدمات دارند. همان طور که در نمودار 2 ملاحظه مي کنيد، منحني تقاضاي کل از به انتقال مي يابد.
در نمودار 2 به بررسي آثار کاهش تقاضاي کل مي پردازيم. در کوتاه مدت اقتصاد بر روي منحني عرضه کل کوتاه مدت اوليه حرکت کرده و از نقطه ی A به نقطه ی B مي رسد. با حرکت اقتصاد از نقطه ی A به B توليد از به کاهش مي يابد و سطح قيمت نيز از به مي رسد.
نمودار 2 کاهش تقاضاي کل. کاهش تقاضاي کل در اقتصاد که ممکن است به علت بدبيني در اقتصاد و عدم اطمينان نسبت به آينده به وجود آيد باعث انتقال منحني تقاضاي کل به سمت پایین و از به خواهد شد. تعادل اقتصاد نيز از نقطه ی A به نقطه ی B مي رسد. توليد از سطح به کاهش يافته و سطح قيمت ها نيز از به مي رسد. در طول زمان با تعديل عدم آگاهي، دستمزدها و قيمت ها منحني عرضه ی کل کوتاه مدت به سمت راست و از به انتقال مي يابد و تعادل اقتصاد به نقطه ی C يا محل تلاقي منحني تقاضاي کل جديد و منحني عرضه ی کل بلندمدت مي رسد. سطح قيمت به کاهش يافته و توليد نيز به نرخ طبيعي خود ( ) برمي گردد.
کاهش سطح توليد نشان دهنده ی بروز رکورد در اقتصاد است. هر چند در نمودار ديده نمي شود که بنگاه ها در واکنش به توليد و فروش کم تر سطح اشتغال نيروي کار را کاهش مي دهند؛ بنابراين بدبيني و عدم اطمينان نسبت به آينده که باعث انتقال منحني تقاضاي کل مي شود به اين معناست که: بدبيني نسبت به آينده باعث کاهش درامدها و افزايش بيکاري مي شود.
با جمع بندي مطالب ارائه شده در مورد انتقال منحني تقاضاي کل دو نتيجه ی مهم به دست مي آيد:
• در کوتاه مدت انتقال در تقاضاي کل باعث ايجاد توليد کالاها و خدمات اقتصاد مي شود.
• در بلندمدت انتقال در تقاضاي کل بر سطح قيمت ها اثر مي گذارد ولي بر سطح توليد بي اثر است.
مطالعه ی موردي: دو انتقال مهم در تقاضاي کل رکود بزرگ و جنگ جهاني دوم
نمودار 3 نشان دهنده ی تغييرات مربوط به GDP امريکا از سال 1900 به بعد است. بيش تر نوسانات کوتاه مدت اقتصادي به سختي در اين نمودار ديده مي شوند. اما دوره اي که نوسانات آن در نمودار کاملاً مشهودند، مربوط به کاهش GDP حقيقي در اوايل دهه ی 30 و افزايش بي سابقه در GDP حقيقي در دهه ی 40 است. هر دو حادثه باعث انتقال منحني تقاضاي کل شده اند.
فاصله ی اقتصادي در اوايل دهه ی 30 را رکود بزرگ مي ناميم. اين رکود بزرگ ترين رکود اقتصادي است که تاکنون در تاريخ امريکا ديده شده است. GDP حقيقي امريکا از سال 1929 تا 1933 حدود 27 در صد کاهش، و بيکاري از 3 تا 25 درصد افزايش يافت. به طور هم زمان سطح قيمت ها طي چهار سال به طور متوسط سالانه 22 درصد کاهش داشت. بسياري از کشورها نيز طي اين دوره ی چهارساله کاهش توليد و کاهش قيمت ها را تجربه کردند.
مورخين اقتصادي به بحث درباره ی رکود بزرگ ادامه مي دهند ولي اکثر تفاسير آن ها بر کاهش شديد تقاضاي کل متمرکز است. چه عاملي باعث کاهش تقاضاي کل شد؟ در اين مورد اختلاف نظر بسيار زياد است.
بسياري از اقتصاددانان کاهش عرضه ی پول را عامل اصلي مي دانند: از سال 1929 تا سال 1933 عرضه ی پول 28 درصد کاهش يافته است. اين کاهش در عرضه ی پول به علت وجود مشکلات در نظام بانکداري بوده است. خانوارها پول خود را از بانک هايي که از نظر مالي ضعيف بودند خارج کردند و بانکداران نيز محتاط تر شدند و به ناچار تا ذخاير احتياطي بيش تري را نزد خود نگهداري کردند، و فرايند خلق پول با توجه به بانکداري ذخاير احتياطي کاهش يافت. بانک مرکزي نيز با استفاده از عمليات بازار باز انبساطي نتوانست ضريب فزاينده ی پولي را کاهش دهد. در نتيجه عرضه ی پول کاهش يافت. بسياري از اقتصاددانان بانک مرکزي امريکا را در ظهور بحران بزرگ مقصر مي دانند.
ساير اقتصاددانان دلايل ديگري را براي اين رکود بزرگ و کاهش تقاضاي کل ارائه مي کنند. مثلاً طي اين دوره ی چهار ساله قيمت سهام 90 درصد کاهش يافت و به دنبال آن ثروت خانوارها و مخارج توليدکنندگان نيز کم تر شد. علاوه بر اين مشکلات نظام بانکي باعث شدند تا برخي بنگاه ها نتوانند به اعتبارات لازم براي سرمايه گذاري در طرح هاي موردنظر خود دست يابند و به اين ترتيب هزينه هاي سرمايه گذاري نيز کاهش يافت. البته تمامي اين عوامل به همراه يکديگر باعث کاهش تقاضاي کل طي دوران رکود بزرگ شدند.
تاريخ اقتصادي امريکا دو نوسان بسيار بزرگ را تجربه کرده است. در اوايل دهه ی 30 هنگامي که اقتصاد با رکود بزرگي مواجه شد توليد کالاها و خدمات به شدت کاهش يافت. طي دهه ی 1940 نيز امريکا درگير جنگ جهاني دوم شد و در نتيجه اقتصاد کاهش شديد توليد را تجربه کرد. هر دو حادثه باعث انتقال منحني تقاضاي کل شدند.
دومين حادثه ی مهم که در نمودار 3 ملاحظه مي کنيد، انفجار اقتصادي در اوايل دهه ی 40 بود که تفسير آن ساده تر است. علت اصلي اين بحران اقتصادي جنگ جهاني دوم بود. با ورود ايالات متحده امريکا به جنگ، دولت مرکزي مجبور شد تا منابع بيش تري را صرف تجهيزات نظامي و ارتش کند. خريد کالاها و خدمات از سوي دولت طي سال هاي 1939 تا 1944 تقريباً پنج برابر شد. اين افزايش عظيم در تقاضاي کل باعث شد تا توليد کل کالاها و خدمات اقتصاد دو برابر شود و افزايش 20درصدي سطح قيمت ها را به دنبال داشته باشد (هر چند کنترل شديد قيمت ها از سوي دولت تا حدي از افزايش بيش تر قيمت ها جلوگيري کرد). بيکاري از 17 درصد در سال 1939 به 1 درصد در سال 1944 رسيد (کم ترين نرخ بيکاري در تمامي طول تاريخ امريکا).
جهت کسب اطلاعات بیشتر با ایمیل info@arshiyagroup.ir تماس حاصل فرمایید و یا به شماره 500011008069819 پیامک ارسال فرمایید
موضوع : مقالات